ایرج افشار سیستانی، پژوهشگر و ایرانشناس در مقالهای که در اختبار خبرگزاری کتاب ایران گذاشته به پیشینه سفر، گردشگری، تبلیغات سازنده و برنامهریزی شده دولت و بخش خصوصی از طریق چاپ بروشور، پوستر، نقشه، کتاب و پخش آن در بازارهای گردشگری اشاره کرده است.
با پدیدآمدن امپراتوریها دوران باستان در خاورمیانه و آسیا، زیربنای اقتصادی شکل گرفت، که انگیزهی پدیدآوردن راههای زمینی و آبی و همچنین وسایط حملونقل برای آسانی راه شد.
در دوره میتوان امپراتوری آشوری، مفهوم مسافرت گسترش یافت و سازمانی برای مسافرتهای ارتشی پدید آمد، راهسازی بسیار گسترش یافت و در جاهای گوناگون، نشانههای ویژهای برپا گردید، تا فاصلهها نمایان شوند.
ایرانیها که امپراتوری آسوری را شکست دادند، اقدام به گسترش راهسازی میکردند و درشکهها و کالسکههایی ساختند که در مسافرت و حمل و نقل، به کار گرفته میشدند. ایرانیها که نقش بزرگی در پدیدآوردن راههای باستانی، به ویژه راه ابریشم داشتند به خاور و باختر و دیگر سرزمینهای جهان آن روز مسافرت میکردند و در پیمایش زمان در پدید آوردن صنعت گردشگری نیز نقش داشتند.
تواناییها و جاذبههای فرهنگی، هنری و گردشگری در راههای باستانی، از جمله راههای شاهی، ادویه و ابریشم، جهانگردان، زائران، هنرمندان، صنعتگران، دانشمندان، رسانندگان مسیحی، نقاشها و معمارها با بهرهگیری از این راهها به داد و ستد اندیشه و آگاهیها پرداختهاند. به همین رو میتوان گفت که راهها نقش پایهای در گسترش گردشگری کشورها در گذرگاه راههای باستانی، به ویژه ایران داشتهاند.
ایران از دیدگاه جایگاه جغرافیایی و کرانهای خود، چیرگی به دریای مَکران و خلیجفارس از یک سو، و پیوند آن با کشورهای درون قارهای آسیای مرکزی یا اینترکنتینتال از سوی دیگر، پیوسته در ازنای تاریخ، مورد نگرش گردشگران بوده و گذرگاهی آرام برای کالای بازرگانی به شمار میرفته است.
در زیر به روند پدیدآمدن نهاد، سازمان، اداره، شورای عالی سازمان جلب سیاهان، وزارت اطلاعات و جهانگردی و میراث فرهنگی و صنایع دستی، گردشگری در ایران در سده تازه، اشاره میشود:
1314خ؛ جلب سیاهان خارجی و تبلیغات، یا اداره امور جهانگردی، در وزارت کشور بنیاد نهاده شد.
1320خ؛ شورای عالی جهانگردی به جای ادارهی امور جهانگردی ایجاد شد.
1333خ؛ اداره امور جهانگردی بار دیگر پدید آمد.
1340خ؛ شورای عالی جهانگردی، شامل 12 تن نمایندگان وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و 3 تن آگاه به امور جهانگردی ایجاد شد.
1342خ؛ با تصویب هیأت وزیران «سازمان جلب سیاحان» بنیاد یافت.
1353خ؛ سازمان جلب سیاحان با وزارت اطلاعات ادغام شد و وزارت اطلاعات و جهانگردی به وجود آمد.
1358خ؛ بر پایه تصویبنامه 11 آبان شورای انقلاب اسلامی چهار شرکت دولتی: تأسیسات جهانگردی، گشتهای ایران، ورزشهای زمستانی و خانههای ایران درهم ادغام و «سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی» پدید آمد، که بعدها به «سازمان ایرانگردی و جهانگردی» تغییر نام داد.
1383خ؛ سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگردی و جهانگردی به «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» زیرنظر ریاست جمهوری ایجاد گردید.
1385خ؛ در فروردین، سازمان صنایع دستی نیز به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پیوست و به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» تغییر نام داد.
گردشگری امروزه در ردیف صنعتهای پُردرآمد، پاک و کم هزینه جهان قرار دارد، و در جایگاه استراتژیک در چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 خ، دارد.
رتبه جاذبههای گردشگری ایران در جهان بر پایه دادههای آماری یونسکو، عبارتاند از:
طبیعی و اکوتوریسم در ردیف پنجم
آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی در ردیف دهم
هنرهای سنتی و صنایع دستی در ردیف سوم
اما با همه این تواناییها، کشورمان به جایگاه بایسته دست نیافته است و سهم اندکی از گردشگران جهانی را در اختیار دارد و نتوانسته است جای اقتصاد تک محصولی متکی بر صادرات نفت را بگیرد و در میان 150 کشور عضو سازمان جهانی توریسم، دارای رتبه هفتاد و پنجم است.
چرا چنین است؟ برای این که
1ـ ناتوانی مدیریت خدمات و به روز نبودن دانش هتلداری، وجود هتلهای پیشین کهنه و فرسوده.
2ـ آمار بالای نابود شدههای جانیِ برآمده از رُخدادهای رانندگی در جادهها، که سالانه حدود 30 هزار تن میشود و ایران را در رتبهی نخست جهان قرار داده است.
3ـ کارگزاری دولتی از کاستیهای فرا روی صنعت گردشگری است، اما بخش خصوصی بایستی صنفی بیاندیشد و ملی گام بردارد و با هرگونه شخصینگری و شخصیسازی به جای خصوصیسازی مبارزه کند.
4ـ فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل جادهای و کم بود تواناییهای زیرساختی در این بخش.
5ـ ناوگان هوایی فرسوده است، و پروازهایِ منظمِ هوایی وجود ندارد.
6ـ نبود استراتژی روشن در شناساندن تواناییها و جاذبههای کشور ـ صدا و سیما و دیگر رسانهها نیز، تبلیغات بایسته را، در این مورد انجام نمیدهند.
7ـ شمارِ زیادی متولیِ گردشگری در ایران وجود دارد، که باید یکپارچه شود و تنها متولیِ قانونیِ این صنعت باید «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» باشد
8ـ در حال حاضر از دید مراکز زیستی، رفاهی و گردشگاهی در کشور، با دشواری رو به رو هستیم، زیرا 2 هزار و 500 مرکز زیستی و پذیرایی با گنجایش 150 هزار تخت در کشور وجود دارد، که پاسخگوی نیاز گردشگران نیست و بایستی شمار آنها به 450 هزار تخت افزایش یابد.
9ـ چند دهه است که از ساختن سرویسهای بهداشتی میان راهی، سخن گفتهاند و دولت هم متولی امر است، اما حتی گواه پیشرفت 5 درصدیِ این بخش هم نبودهایم. این تنها ابتداییترین نیاز گردشگری است.
10ـ مسؤولان سازمان میراث فرهنگی، ... در ارایه گزارشهای و آمارهای بخشهای گوناگون، همآهنگی بایسته را ندارند. برای نمونه: رئیس سازمان... در هفته دولت (آغاز 2 شهریور) گفتهاند:
«170 هتلِ 4 و 5 ستاره دارد ساخته میشود، البته کل هتلهایی که در کشور در حال ساخت هستند از یک تا 5 ستاره و هتل آپارتمان حدود 820 عدد است!! در همین زمینه معاون گردشگری سازمان گفتهاند: برای تأمین 330 هزار تخت اقامتی در کشور برنامهریزی شده است.»
راهبردها و راهکارها
صنعت گردشگری جایگاه استراتژیک و ارزشمندی در چشماندازی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404خ، دارد و در صورت برداشتن بازدارندهها، تنگناها، کاستیها، چالشها و نگرشِ ویژه به زیرساختهایِ این صنعت، میتواند بخشی از گذرگاه گسترش و سازندگی کشور را، در جهتِ آرمانهای والای جمهوری اسلامی ایران آشکار سازد. در همین راستا، به منظور توسعه هرچه بیشتر گردشگری و دست یابی به بخشی از هدفهای سند چشمانداز بیست ساله، در زیر به برخی از راهبردها و راهکارهای بایسته، اشاره میشود:
1ـ آموزش همگانی و فراگیر درباره ویژگیهای صنعت گردشگری
2ـ قانونها، مقررات و روشهایِ وزارتخانهها و سازمانها، بایستی در جهتِ همکاریهایِ میان سازمانی و به سوی شکوفایی گردشگری ویرایش شود.
3ـ پیوند ارگانیک میان نهادهای گوناگون مطلوب نیست:
ـ نیروی انتظامی برای برخوردِ با گردشگران، منشور رفتاری ندارد.
ـ حفاظت محیطزیست برای پروانه ورودی به سایتهای خود، سلیقهای و لحظهای عمل میکند.
ـ وزارت امور خارجه سیاست روشن و نوشتاری برای فراخوندن گردشگر، ارایه نداده است.
4ـ بالابردن سطح ایمنی و کاهشِ عمرِ ناوگانِ مسافری در حمل و نقل و توسعه شبکه بزرگ راهیِ کشور و سازماندهی حمل و نقل شهری، بایسته است.
5ـ بررسی و شناسایی بازارهای هدف و گزینش بازارهای اصلی گردشگری کشور باید در رسانهها اعلام شود
6ـ تبلیغات درست و سازنده و برنامهریزی شدهیِ دولت و بخش خصوصی در درون و بیرون کشور، از طریق چاپ بروشور، پوستر، کتاب و پخش آن در بازارهای گردشگری
7ـ چاپ نقشه و راهنمای مناطق گردشگری کشور.
8ـ زیباسازی خیابانها و تأسیسات پذیرایی.
9ـ ساخت پلاژهای کرانهای، مجموعههای ورزشی و گردشگاهی در کنارههایِ دریای مَکران و خلیجفارس و دریای مازندران.
10ـ ایجاد نمایشگاهها و فروشگاههای هنرهای سنتی و صنایع دستی.
11ـ ساخت هتل، میهمانسرا و مکانهای پذیرایی با استانداردهای جهانی.
12ـ ایجاد مراکز ایلی و عشایری، حفظ و آثار فرهنگ ایلی و عشایری به گونه دهکدههای گردشگری،
13ـ زیرساختهای مناسب در قطبهای گردشگری جهانی و ملی.
14ـ افزایش دانش علمی کارکنان و واحدهای خدمات رسان.
15ـ تأسیسات میان راهی، به ویژه رستورانها و سرویسهای بهداشتی، باید سازماندهی شود.
16ـ ماکتسازیِ مناطق، و نواحی گردشگری کشور.
17ـ اعطای تسهیلات لازم به بخش خصوصی.
18ـ خصوصیسازی بر پایهی اصل 44 قانون اساسی.
19ـ سرمایهگذاری داخلی و خارجی برای تحقق هدفهای تعیین شدهی گردشگری
20ـ نگرشِ پیشترِ مسؤولان، به همه گونههای گردشگری، از جمله گردشگری معنوی و گردشگری دریایی در این جا یادآور میشود که بند 6 سند چشم انداز 20 سالهی کشور، متولیان گردشگری را ملزم کرده است تا پایان سال 1404 خ، با فراهم کردن زیرساختها، به رقم ورود 20 میلیون گردشگر خارجی به کشور، رسیده باشند.
بدین ترتیب تا پایان سال 1398 خ، یعنی کمتر از سه سال دیگر، باید 8 میلیون گردشگر به ایران سفر کنند تا عقب ماندگی در تحقیقِ اهدافِ سند 20 ساله توسعه کشور، جبران شود.
در پایان یادآوری میشود، با کوششهای رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همکارانشان از سال 1392خ، تاکنون پیشرفتهایی در برخی از بخشهای گردشگری کشور صورت گرفته است.
ایرج افشار سیستانی، نویسنده و پژوهشگر ایرانشناس، از چهرههای ماندگار علمی و فرهنگی ایران است، که تاکنون بیش از یکصد و پنجاه جلد کتاب در زمینههای جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مردمشناسی به چاپ رسانده و یا در دست چاپ دارد. نزدیک به هزار جستار (مقاله) علمی و پژوهشی او در ماهنامهها، فصلنامهها، مجلهها، روزنامهها، سایتها و سخنرانی در همایشهای ملی و فراملی درون و بیرون ایران چاپ شده است.
در پیمایش کارهای اداری و دولتی و آمادگی برخاسته از هستی خداوندی و سختکوشی، به فراگیری دانش علمی در زمینهی ایرانشناسی پرداخت و در سطح ملی و فراملی در گروه کارشناسان و پژوهشگران ارشد ایرانشناسی درآمد و کتاب دو جلدی «ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایر ایران» او که در سال 1367 خ، کتاب سال ایران شد، برابر دکترای جامعهشناسی با گرایش مردمشناسی نیز شناخته شد و مایگان آزمون دکترای جغرافیای انسانی گردید. افزون بر آن، دارای Ph:D جامعهشناسی از ایتالیا است.
شهرتهای علمی ملی و فرهنگی او، عبارتاند از:
ایرانشناس، خلیجفارسشناس، مردمشناس، قومشناس، پژوهشگر برجسته، ایرانشناس برجسته، ایرانپژوه، دانشور فرزانه، محقق و ایرانشناس بزرگ، دانشمند پژوهنده، ایرانشناس، پژوهشگر نامی کشور، دانشمند پرتلاش، میراث ماندگار ایران، چهرهی ماندگار و از مفاخر ملی، خادم فرهنگی کشور، برترین خادم صنعت گردشگری، فریختهی ملی، برگزیدهی بازنشستهی ملی و ...
این ایرانشناس در شوراهای سیاستگذاری علمی، پژوهشی، برنامهریزی و سردبیری مجلهها، هیأتهای علمی، مشاوران علمی، هیأتهای تحریریهی ماهنامهها، فصلنامهها، بانک اطلاعات نخبگان و ... عضو است.
این مردم شناس عضو صندوقهای حمایتی، رئیس هیأت داوران، عضو انجمنهای گوناگون فرهنگی، ادبی، علمی، پژوهشی و دوستی میان کشورها، عضو مرکزهای مطالعاتی و تحقیقاتی ملی و فراملی، عضو هیأت امنای برخی مدرسههای آموزش عالی، دبیر علمی همایشها، سخنران کلیدی در کنگرهها و همایشهای ملی و فرا ملی، استاد مشاور و استاد ناظر پایاننامهها، کارشناس برنامههای صدا و سیما و ... است.
نظر شما