جایگاه متون کهن در ادبیات کودک و نوجوان / 9
خرامان: برخی نویسندگان برای تولید آثار بیشتر و راحتتر از متون کهن سوءاستفاده میکنند / بیتوجهی به معیارهای لازم در تولید بازنویسیها
مصطفی خرامان، نویسنده کتابهای کودک و نوجوان، معتقد است که امروزه برخی نویسندگان فقط برای تولید کتاب بیشتر، راحتتر و ارزانتر به سراغ متون کهن میروند و از اینگونه آثار سوءاستفاده میکنند و کتابی پر از مطالب اضافه و اشتباه تولید میکنند که اصلا ربطی به متون کهن اصلی ندارد.
این نویسنده کتابهای کودک و نوجوان توضیح داد: مشکل اینجاست که عدهای فکر میکنند کتابی که از 600 سال پیش به ما رسیده را میتوانند به همانگونه بازنویسی و سادهنویسی کنند و گمان میکنند با این بازنویسیها کاری انجام داده و کتاب ارزشمندی تولید کردهاند، در حالیکه اینطور نیست. باید بتوانیم متون کهن را مطابق زبان دنیا، خواستهها و دغدغههای بچههای جدید بهگونهای برگردانیم که برایشان جذاب و خواندنی باشد.
آثار بیکیفیت بازاری بچهها را از ادبیات کهن دلزده میکند
خرامان در ادامه بیان کرد: اگر به آمار فروش کتابهایی که از متون کهن بازنویسی و بازآفرینی شده بنگریم میبینیم، استقبال خوبی از اینگونه آثار صورت گرفته، ولی بعضی از افراد سوءاستفاده میکنند و بدون اینکه انتخاب درستی درباره موضوع کتاب کرده باشند، اقدام به بازنویسی و انتشار کتاب با کیفیت پایین میکنند.
به گفته وی تولید اینگونه کتابهای بازاری و بیکیفیت فقط جنبه سودآوری داشته و سبب سردی و دلزدگی بچهها از ادبیات کهن میشود، چراکه آنها نمیتوانند مطالب را آنگونه که باید با شیرینی و جذابیت به درستی به بچهها منتقل کنند. برخی از نویسندگان امروزی فقط برای تولید کتاب بیشتر، ارزانتر و راحتتر به سراغ متون کهن میروند و از اینگونه آثار سوء استفاده میکنند و کتابی پر از مطالب اضافه و اشتباه تولید میکنند که اصلا ربطی به متون کهن اصلی ندارد.
همه متون کهن قابل استفاده و بازگردانی برای کودکان نیست
خرامان با بیان اینکه همه متون کهن قابل استفاده و بازگردانی برای بچهها نیست، افزود: باید بتوانیم انتخابهایی درست و آگاهانه داشته باشیم. بهعنوان مثال در کتابی مانند «سیرت رسولالله» نوشته رفیعالدین اسحق بن همدانی ملقب به قاضی ابرقوه همدانی همه مطالب قابل استفاده و بیان کردن برای گروه سنی کودک نیست، چراکه فهم و درک این داستانها نیاز به پیشزمینه فکری دارد و مخاطب باید قبل و بعد از آن داستان را بداند تا بتواند آنرا درک کند، اما در این میان داستانهایی نیز وجود دارد که نیازی به دانستن قبل و بعد آن نیست و حاوی پند و اندرزیهای جداگانه بوده و برای پرداختن برای کودک و نوجوان مناسب است و میتوان از مطالب آن حدود 500 داستان کوتاه با موضوع صدر اسلام برای بچهها تولید کرد.
این نویسنده و منتقد ادبی گفت: ولی این دقت و حساسیت در بازنویسیهای کودک و نوجوان رخ نمیدهد؛ در واقع ناشران با هم مسابقه گذاشتهاند و بیشتر به دنبال کسب درآمدند تا تولید کتابهای با کیفیت و فاخر. از سویی دیگر همه کسانی که بهتازگی پیوستهاند به جرگه داستاننویسی پیوستهاند، حس میکنند موضوعاتی مانند بازنویسی متون کهن، دفاع مقدس و انقلاب خیلی راحت و ساده بوده و نیازی نیست نویسنده زحمت بکشد و داستانی بسازد، زیرا داستانهای آن وجود دارد و فقط باید بازنویسی شود. مشکل این است که افراد غیرمتخصص وارد این حوزهها شدهاند و همین مساله سبب شده که علیرغم تولید آثار بسیار در حوزه ادبیات کهن، میزان آشنایی واقعی بچهها با متون کهن بسیار کم و اندک باشد با اینکه به ظاهر گمان میکنیم چنین نیست.
وی افزود: اگر به آمار خانه کتاب مراجعه کنیم میبینیم تعداد این آثار حتی از نظر کمیت در مقایسه با سایر تولیدات و آثار ترجمه در این حوزه آنچنان زیاد نیست و در این میان اگر بخواهیم آثار باکیفیت و فاخر را نیز جدا کنیم که دیگر وضعیت مشخص است. بیشتر کتابهای این حوزه بهگونهای تولید شده که برای مخاطبان جذاب نیست و آنها به سراغ آثار دیگری مخصوصا کتابهای ترجمه میروند.
بیتوجهی به معیارهای لازم در تولید بازنویسیها
نویسنده رمان «بازجویی از خانواده قلندری» درباره معیارهای لازم برای بازنویسی، بازآفرینی متون کهن نیز بیان کرد: برای تولید اینگونه آثار معیارهایی لازم است که باید از سوی نویسندگان این حوزه مورد توجه قرار گیرد، اما در بیشتر موارد توجهی به این معیارها نمیشود. بیشتر ناشران نیز به کمیت توجه میکنند تا کیفیت اثر. انتخاب داستانها و بازنویسیها از متون کهن بر مبنای مخاطبشناسی، توجه به گروه سنی و سایر معیارها صورت نمیگیرد و توجهی به نیازها، زبان و دغدغههای کودکان امروز نمیشود. همچنین یکی از مشکلات نشر امروز این است که ناشران، سرویراستار حرفهای برای تولید آثار ندارند؛ کسی که بتواند از بین آثار، کارهای خوب را از بد جدا کند.
خرامان درباره استفاده از زبان معیار برای بازنویسی متون کهن نیز گفت: تا جایی که امکان دارد و برای مخاطبان قابل درک باشد، باید زبان روایت و زبان شفاهی متون کهن حفظ شود، ولی جایی که ممکن است درک آن برای بچههای امروزی سخت باشد، باید به بازنویسی متون کهن بپردازیم؛ همچون کارهای نویسندگان بزرگی مانند هانس کریستین اندرسن. وی درباره افسانههای قدیمی اینکار را انجام داد و آنها را مطابق نیاز بچهها و زبان امروز بازنویسی مدرن کرد.
نویسنده «نوزده غلام و نوزده کاسب» در ادامه با اشاره به استفاده از اصطلاحات دشوار در بازنویسیها افزود: نکته دیگری که در اغلب بازنویسیها دیده میشود، استفاده از اصطلاحات دشوار است، در حالیکه باید ببینیم اصطلاح دشوار در روزگار امروز چه کاربردی دارد. لازم نیست کودکان و نوجوانان ما با همه واژههای سخت و دشواری که در زمان گذشته رواج داشته و امروزه دیگر کاربردی ندارند، آشنا شوند. امروزه بسیاری از واژههای سخت جایگزین پیدا کردهاند و دیگر کاربردی در جامعه ندارد و لزومی هم برای آشنا شدن بچهها با آنها وجود ندارد. کتاب باید بهگونهای نوشته شود که وقتی آنرا میخوانید نیازی به استفاده از لغتنامه یا مراجعه به افراد دیگر برای یافتن معنی لغات و کلمات سخت و یا مراجعه به پانویسها نداشته باشیم.
نگاهی به کارنامه مصطفی خرامان
مصطفی خرامان، نویسنده حوزه کودک و نوجوان و داستان کوتاه متولد تهران است. تاکنون تعداد زیادی کتاب از وی منتشر شده است. از آثار این نویسنده که سابقه دو سال دبيری انجمن نويسندگان كودک و نوجوان را در کارنامه دارد میتوان به «دختران علیه دختران»، «آرزوی سوم»، «فرشتهها از کجا میآیند» و «مزه زندگی» اشاره کرد. خرامان كتاب پليسی 6 جلدی «پسر سركار عبدی» را نیز برای نوجوانان نوشته است.
نظر شما