محمدرضا شمس، نویسنده کتابهای کودکان گفت: ادبیات در دورهای از زمان مسیری را طی کرده که به بیان مستقیم اخلاقیات و نصیحت کردن خواننده میپردازد؛ میتوان از ادبیات بهعنوان ابزاری برای نگاه زیباتر به دنیا بهره برد.
در این نشست صمیمی، اعضای مراکز کانون کرمان، داستان «دیوانه و چاه» را با حضور نویسنده اثر، نقد و تحلیل کردند.
شمس در این برنامه با اشاره به این که داستان «دیوانه و چاه» الهامی از یک اتفاق واقعی بود که در دوران نوجوانی برایم رخ داد، گفت: نوشتن یک داستان همانند رسیدن یک میوه است که اگر کامل و رسیده نباشد مخاطب پسند نیست.
وی افزود: تخیل در داستان یک اصل مهم است و در داستان «دیوانه و چاه»، تخیل حرف اول را میزند.
نویسنده داستانهای کودک و نوجوان با بیان این که در تاریخ ادبیات ما از دیوانهای به نام بهلول نام برده شده که بسیار هم عاقل بود، اظهار کرد: این داستان فراجنسیتی است و به مخاطب اجازه میدهد که با برداشت شخصی خود دیوانه را در ذهنش شخصیتسازی کند.
شمس با اشاره به این که متاسفانه در برههای از زمان، ادبیات و بهطور ویژه ادبیات کودک و نوجوان مسیری را طی کرده که به نصیحت کردن و بیان مستقیم اخلاقیات میپردازد، یادآور شد: اگرچه بیان این موارد لازم و ضروری است، اما من معتقدم باید با ابزار ادبیات بهگونهای زیباتر به دنیا نگاه و مسائل را بیان کرد. در مجموعه داستان «دیوانه و چاه» تلاش شده که مخاطب با دیدی تازه به دنیا بنگرد.
وی تصریح کرد: همیشه یک حرکت از جایی آغاز میشود و در جایی به پایان میرسد؛ تلاش انسانها نیز حرکت در مسیر کمال و رسیدن به آن است و در این داستان سعی کردم این مفهوم را به خواننده منتقل کنم. در دنیای امروز بیشتر دچار روزمرگی شدهایم و در کتابهایم سعی میکنم به مخاطب این پیام داده شود که میتوان با خلاقیت، از روزمرگی به زندگی متفاوتتری دست یافت.
شمس گفت: پیشرفت کشورها در گرو میزان مطالعه افراد آن جامعه است و این شامل کتابهای غیردرسی نیز میشود، اما متاسفانه گاهی پدرها و مادرها از این که فرزندشان کتاب غیردرسی بخواند ابراز نگرانی میکنند.
در ادامه این نشست، اعضای کودک و نوجوان حاضر به بیان برداشت و تحلیل خود درباره داستان «دیوانه و چاه» پرداختند. توصیفهای زیبا، پایانِ باز و استفاده از صنعت تکرار از جمله مواردی بود که مخاطبان این داستان درباره آن اتفاقنظر داشتند.
نظر شما