چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۲:۳۱
نويسندگان ما از مناسبات شهری و زندگي آدم‌ها كمتر مي نويسند

"فتح الله بی نیاز" نويسنده و منتقد ادبي، گفت: بیشتر نویسندگان ایرانی تنها به سوژه های جزیی می پردازند و کمتر به تاثیر مناسبات شهری بر زندگی انسان شهر نشین امروزی چشم دارند.\

"فتح الله بی نیاز" در گفت وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،درباره گرایش نویسندگان ایران به ادبیات شهری که برخاسته از زندگی شهری است،گفت: رمان یکی از مهمترین وجوه زندگی و ادبیات شهری است که در آن نویسنده سعی دارد مناسبات زندگی شهری را بیان کند.

وی با بیان این مطلب که، پرداختن به ادبیات شهری یکی از دغدغه های اصلی نویسندگان امروز ایران و جهان است، یادآور شد: البته هر اثری را نمی توان جزء ادبیات شهری محسوب کرد. مهمترین مولفه ای که در ادبیات شهری به چشم می خورد، رابطه شهر و مناسباتی است که به همراه دارد.

وی تصریح کرد:اگر نویسنده‌ایی می‌خواهد درباره شهر بنویسد، باید در اثرش به مسائلی چون رابطه انسان با نهادهای اداری، رابطه انسان با انسان و روابطی که میان شهر نشینی با انسان به وجود می آید، بپردازد.

"بی نیاز" با بیان این مطلب که بسیاری از دغدغه انسان ها در شهرهای بزرگ و کوچک متفاوت است، خاطر نشان کرد: شهر و شهرنشینی در بسیاری از کشورهایی که حق و حقوق افراد پایمال می شود و هیچ مرجعی نیز پاسخگو نیست، متفاوت است و همین موضوع در زندگی افراد و نيز در آثار نویسندگان، منعکس می شود.

این منتقد با بیان این مطلب که "شهرهای ما پر از سوژه‌های بکرند که تنها در مطبوعات انعکاس می یابند"، گفت: زندگی شهری در ایران بسیار پر سوژه است، اما بیشتر نویسندگان ایرانی به سوژه هایی بسیار خاص که بیشتر به روابط میان دو نفر یا چند خانواده اشاره دارد، پرداخته اند.

این منتقد افزود: بیشتر نویسندگان ایرانی تنها به سوژه های جزیی می پردازند و کمتر به تاثیر مناسبات شهری بر زندگی انسان شهر نشین امروزی چشم داشته‌اند. 

"بی نیاز" گفت: پرداختن به مسائل و روابط شهرنشینی در میان نویسندگان غربی بسیار رواج دارد و نویسندگانی چون"تامس هاردی" ،"دیوید هربرت لارنس"، "هنری جیمز"، "کافکا" در رمان "مسخ" ،"ایشی گورو" در رمان "بازمانده روز" به خوبی توانسته اند از عهده آن بر بیایند.

وی افزود: در بیشتر آثار ادبیات شهری، مناسبات و سیر و سفر شهری اهمیت پیدا می کند و کمتر خود شهر به عنوان یک شخصیت مورد توجه قرار می گیرد. مثلا وقتی دشمن به شهر کوچکی حمله می کند و عده‌ای بسیار اندک به دفاع از این شهر می پردازند، شهر جنبه نمادین می یابد،اما این بدان معنا نیست كه چون این شهر محور توجه نویسنده قرار گرفته، آن را به عنوان شخصیت فرض کنیم.اگر این شهر با افراد جامعه مناسباتی داشته باشد، آن زمان است که به عنوان شخصیت می توانیم از او یاد کنیم. 

وي که دلیل بی توجهی نویسندگان به ادبیات روستایی را کمرنگ شدن هویت روستا در ایران و جهان می داند، گفت: امروزه در ایران به معنای واقعی، روستا نداریم و زندگی روستایی نیز به شدت متاثر از زندگی شهری است. وقتی در روستاهای ایران جدیدترین فیلم های روز جهان رد و بدل می شود، چگونه می توانیم انتظار داشته باشم که بافت زندگی روستایی متحول نشود.

دبیر"جایزه مهرگان ادب" ادامه داد: برخی از نویسندگان ایرانی از جمله "محمود دولت آبادی"، "به آذین" و"امین فقیری" و... به اندازه کافی در رمان و داستان کوتاه هایشان به ادبیات روستایی پرداخته اند و اگر نویسنده امروز بخواهد در آثارش به ادبیات روستایی بپردازد، با توجه به کمرنگ شدن هویت روستا در ایران هرگز نمی تواند، موفق شود. باید به این نکته هم توجه داشته باشیم نسل جدید داستان نویسان ایرانی بیشتر شهرنشین هستند.

وی افزود: دیگر ضرورتی هم ندارد که نویسنده امروز در اثرش به طرح دغدغه ای بپردازد که دغدغه روستایی امروز نیست و طرح مجدد این مسائل در رمان امروز، بازگشت به گذشته محسوب می شود.

بی نیاز در پایان با تاکید به اهمیت ادبیات شهری در دنیای کنونی گفت: امروزه همه نویسندگان جهان به ادبیات شهری گرایش دارند و رمان مهمترین ژانر غالب ادبیات شهری محسوب می شود و در این میان سهم داستان کوتاه بسیار ناچیز است. اگر کمی به داستان‌های کوتاه  "کارور" نگاه کنیم، درمی یابیم که او هم هرگز نتوانسته سیمای یک شهر را در داستان هایش ترسیم کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها