ابوتراب خسروی در جمع ادبجویان ششمین دوره آلجلال گفت: رمان در دورهای پیشنیاز تشکیلات حزبی و جریانهای اجتماعی بود. به تعبیری، رمان یکی از زمینههای ایجاد دموکراسی در غرب بهشمار میرود.
خسروی در سخنان آغازین خود با بیان اینکه پیش از صنعتی شدن، جهان شاهد درگیریهای نژادی و مذهبی بود، گفت: بعد از ایجاد شهرهای صنعتی، نیروهای کار، ناگزیر از همکاری زیر یک سقف بودند که منجر به پیش آمدن مسأله تساهل شد. در آن دوره، نویسندگان داستان را به معنای رخ دادن مفاهمه ابداع کردند.
وی افزود: در آن دوره تاریخی، رمان بدل به جریانی شد که پیشنیاز تشکیلات حزبی و جریانهای اجتماعی و سیاسی بود که خود آنها پیشنیاز ایجاد دولت مدرن در غرب بودند؛ بنابراین یکی از زمینههای ایجاد دموکراسی در غرب، رمان است.
خسروی ادامه داد: موضوع مهم در نوشتن داستان و رمان، طرح جزء و شرح جزئیات است. منظور نویسنده از نوشتن رمان، بازتاب مکانیسم وقوع واقعهای است که رخ داده و اینکه فاجعه چطور ایجاد میشود، جنگ چطور رخ میدهدو رابطه علی و معلولی پدیدهها چطور است؛ به همین دلیل در داستان جزئیات را بازتاب میدهیم. ما از طریق داستان نسبت به وقوع واقعه درک و استنباط پیدا میکنیم.
این استاد داستاننویسی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در رمان و داستان، روایت کمرنگ و به جای آن عینیت ایجاد میشود، اظهار کرد: فضایی که در داستان ایجاد میشود، زمینهای برای بازتاب واقعه و چگونه رخ دادن آن است.
وی همچنین گفت: در داستان حتیالمقدور از بیان صفت برای شخصیتها دوری میشود و حتی نباید درگیر قید شد. نویسنده باید بهجای استفاده از صفت، با کنش و خرده واقعه، خصوصیات سوژه را معرفی کند.
خسروی ادامه داد: نخستین اقدام نویسنده در نگارش داستان، انتخاب زاویه دید است تا اهداف او را در داستان بازتاب دهد. داستاننویس باید محاسبه کند که اگر زاویه دید را مثلا سوم شخص انتخاب کند، این انتخاب تا چه اندازه میتواند به بازتاب اندیشههایش یاری برساند.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش بیان کرد: در زاویه دید، اولشخص معمولا مرکز واقعه است و سوم شخص، منفعل و شاهد و روایتگر واقعه. البته زاویه دید دوم شخص را هم داریم که همان صدای وجدان آدمی است و با خود شخص به گفتوگو میپردازد. در زاویه دید دوم شخص، واگویه کردن، یکی از مکانیسمهای اصلی است.
بخش دیگر سخنان ابوتراب خسروی در این کلاس، به بیان شرح مختصری از ادبیات داستانی کشورمان اختصاص داشت. وی در اینباره اظهار کرد: داستان در ایران با ترجمه آثار اروپایی مانند «مونت کنت کریستو» در دوره ناصری آغاز شد. بعد از آن این جریان با انتشار شبهرمانهایی مانند «کتاب احمد» تداوم یافت؛ ولی شروع روند رمان و داستان در بعد از مشروطیت با تلاش نویسندههای متقدمی مثل صادق هدایت، جمالزاده، چوبک و بزرگ علوی آغاز شد. یکی از ویژگیهای این داستاننویسان متقدم، تسلط آنان به زبانهای دیگر بود که به آنان اجازه دسترسی به منابع داستاننویسی را داده بود. به همین دلیل، آثار نخستین تحتتأثیر داستانهای غربی بود.
وی ادامه داد: از آن زمان، چند نسل از داستاننویسان به خلق آثار فارسی اقدام کردهاند. در نسل دوم کسانی مانند دانشور، آلاحمد، ساعدی، گلشیری و دولتآبادی بودند و نسل سوم نویسندههای ایران هم در دهه 60 معرفی شدند.
خسروی در ادامه با بیان اینکه آثار نویسندگان ایران در حوزه داستان کوتاه، گاهی با بهترین داستانهای کوتاه جهان برابری میکند، گفت: ما در حوزه رمان اثر اینچنینی نداریم؛ شاید یکی از دلایلش این باشد که کار ادبیات در جامعه ما، کار حرفهای (شغل) نیست. در جامعه این توفیق وجود نداشت تا ادبیات حرفهای داشته باشیم.
این داستاننویس همچنین با گفتن این موضوع که در آثار نویسندگان جوان، حضور شعر در داستان دیده میشود، افزود: شعر هنر غالب ماست و دوستان نویسنده، ذوق شعر هم دارند؛ اما منطق شعر با منطق داستان تفاوت دارد و اگر در داستان از منطق شعر استفاده شود، آن داستان آسیب میبیند.
وی تأکید کرد: در زمان نوشتن داستان باید عذر آن بخش از وجودمان را که شاعر است، بخواهیم، زیرا با آوردن منطق شعر به داستانمان، به اثر داستانی خود ضربه خواهیم زد.
ابوتراب خسروی در پایان سخنرانی خود و پیش از پاسخ دادن به پرسشهای مطرحشده از سوی ادبجویان گفت: در داستان کوتاه باید مسأله وحدت وجود و وحدت موضوع رعایت شود. داستان اگر بخواهد بیش از یک موضوع را بسط دهد، از حالت داستان کوتاه خارج میشود و متن بلاتکلیف میماند.
ششمین دوره داستاننویسی آلجلال به همت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان از بعدازظهر جمعه 3 دیماه در محل مجتمع آموزشی و فرهنگی آدینه و با حضور 130 ادبجو از سراسر کشور آغاز شده است.
نظر شما