شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴
کیایی: علی‌نقی وزیری معمار موسیقی مکتوب ایران

میلاد کیایی آهنگساز و نوازنده پیشکسوت سنتور معتقد است اگر استاد صبا نغمه چوپان را مکتوب نکرده بود، موسیقی ایران گوشه زیبایی به نام دیلمان نداشت. این مدرس سنتور می‌گوید کلنل علی‌نقی وزیری به گواه تاریخ معمار موسیقی مکتوب ایران است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- علی نامجو: در پرونده‌ای که با عنوان «موسیقی‌‌‌سازی ایران؛ فرصت‌ها و تهدیدها» گشوده‌ایم تلاش کرده‌ایم تا به وضع امروز و اکنون این هنر بپردازیم و چالش‌ها و امکانات موسیقی را در عرصه مکتوب ایران بررسی کنیم. میلاد کیایی آهنگساز، نوازنده و مدرس پیشکسوت سنتور که به کوک کردن سازش برای دل‌ها مشهور است و کتاب «راز آشکارا» به قلم او تاکنون سه چاپ را پشت سرگذاشته، گفت‌وگویی با موضوع «کتاب و موسیقی» در ایران با «ایبنا» انجام داده که شرح آن‌را در ادامه می‌خوانید.
 
حدود یک قرن از ورود شیوه مکتوب در آموزش و اجرای موسیقی ردیفی و دستگاهی ایران می‌گذرد، درباره اولین آموزگاران نت‌نگاری در موسیقی ایرانی برایمان بگویید.
 
همان‌طور که می‌دانید کسانی همچون غلامرضا خان مین‌باشیان موسیقی‌دان و رهبر ارکستر نظامی برای اولین‌بار در مدرسه نظامی دارالفنون و زیر نظر موسیو لومر با نت‌نویسی آشنا شدند و بعداً از این شیوه برای اجرای ارکستر نظامی در ایران بهره بردند. پس‌ازآن کلنل وزیری این شیوه را به موسیقی ردیفی و دستگاهی ایرانی وارد کرد و خدمت بزرگی را برای ماندگاری آثار ارزشمند موسیقی ایرانی انجام داد.
 
برخی از صاحب‌نظران عرصه موسیقی معتقدند استادان قدیم تمایل چندانی به آموزش موسیقی با این شیوه به شاگردان‌شان نداشته‌اند. نظر شما دراین‌باره چیست؟
 
به نظر من، عدم تمایل استادان قدیم دلایل مختلفی داشت که من در پاسخ به سؤال شما به یکی دو مورد از آن دلایل می‌پردازم. ابتدا این‌که استادان عزیز در گذشته معمولاً  با نت‌نویسی و دِشیور (در اصطلاحات بین‌المللی از روی نت نواختن را دِشیور می‌گویند) آشنا نبودند و آن را رد می‌کردند. من هفتاد و دو سال دارم بنابراین در طول  شصت سالی که در عرصه موسیقی فعالیت کرده‌ام با استادان قدیمی زیادی ملاقات داشتم که با تئوری و علم موسیقی آشنایی نداشتند، معمولاً مخالف تألیف کتاب‌ها براین اساس بودند و با آموزش به این شیوه هم مخالفت می‌کردند. این استادان دلیل دیگری هم برای موضع‌گیری در مقابل نت‌نویسی داشتند که کاملاً منطقی و درست بود و آن این‌که آموزش ردیف‌های موسیقی ایرانی باوجود ریزه‌کاری‌های زیاد در دستگاه‌ها و گوشه‌های فراوان از طریق نت نمی‌تواند به‌طور کامل بر جان هنرجویان بنشیند بنابراین بخش ردیف در موسیقی ایرانی باید به روش سینه‌ به ‌سینه یا شفاهی اتفاق آموزش داده شود.
 آیا موسیقی ایرانی باید با تکیه ‌بر نت راهش را ادامه دهد یا به‌صورت شفاهی کار را پی بگیرد؟
هردوی این شیوه‌ها باید در کنار هم در آموزش و اجرای موسیقی ایرانی به‌کار گرفته شود. مزیت نت در قیاس با شیوه شفاهی جلوگیری از فراموش‌شدن بخش‌های حساس موسیقی ایرانی است. اگر درگذر زمان گوشه مهمی از موسیقی ایرانی از یاد استادان می‌رفت آن‌وقت تکلیف چه بود؟ در دوره‌ای که من به دنیا آمده بودم تازه ریل به بازار آمده بود و کاست، صفحه و سی دی بعدازآن روانه بازار شد. بنابراین لازم بود که گوشه‌های مختلف حتماً نت‌نویسی شود تا در یادها بماند. شاید خدایی نکرده هنرمندی زود از دنیا می‌رفت. در آن صورت اگر نت‌نویسی و به‌طورکلی شیوه کتبی در موسیقی ایران مورد استفاده قرار نمی‌گرفت، ممکن بود آنچه آن هنرمند فقید در ذهن داشته با خود به دیار باقی ببرد و دانسته‌های او فراموش شود.
 
پیش از ورود نت‌نویسی به موسیقی ایرانی، این هنر در کشور ما سال‌ها به شیوه شفاهی حفظ شده است.
درست است. اما نباید فراموش کنیم که ما امروز درباره گوشه‌ها و دستگاه‌هایی از موسیقی ایران صحبت می‌کنیم که درگذر زمان از گزند فراموشی در امان بوده‌اند و به ‌دست ما رسیده‌اند. شاید گوشه‌های شنیدنی دیگر هم از این نوع موسیقی در گذشته وجود داشته که در طول سال‌ها کم‌کم از ذهن‌ها پاک شده که امروز دیگری در موسیقی ما خبری از آن‌ها نیست. بنابراین مرد بزرگ تاریخ موسیقی ایران، زنده‌یاد کلنل علی‌نقی وزیری با به‌کارگیری شیوه مکتوب در موسیقی ایرانی خدمت قابل ‌توجهی به هنر سرزمین عزیزمان کرد. شاگردان بزرگ این مرد همچون ابوالحسن صبا و دیگر افتخار موسیقی ایران روح‌الله خالقی هم  درراه استاد گام برداشتند و بخش زیادی از موسیقی ایران در مناطق مختلف این کشور پهناور را از راه نت‌نویسی حفظ و حتی به موسیقی ردیفی و دستگاهی ملی وارد کردند.
 
زنده‌یاد لطفی در مقدمه کتاب ردیف زنده‌یاد عبدالله دوامی می‌گوید، «در گذشته کلاس‌های آموزشی ممر درآمد استادان موسیقی بود بنابراین گاهی بر طول و تعداد گوشه‌ها می‌افزودند.» آیا طولانی‌تر شدن مسیر آموزش می‌تواند به عنوان یکی از دلایل بی‌میلی مدرسان موسیقی ایرانی برای بهره‌گیری از کتاب در آموزش باشد؟
 
یکی از مزیت‌های آموزش بر اساس نت این است که می‌تواند سرعت کار را بالا ببرد و طبیعتا باعث شود تعداد جلسه‌های آموختن یک قطعه کاهش پیدا کند. هرچند زنده‌یاد لطفی نظر استاد دوامی را در کتاب ردیف استاد مطرح کرده اما باید گفت این موضوع تا حد زیادی قابل بحث است و می‌تواند درست هم باشد.
 
در تاریخ معاصر موسیقی ایران عده‌ای از صاحب‌نظران از سفر استاد صبا به رشت به‌عنوان اتفاقی بزرگ در موسیقی کشورمان نام می‌برند. آثار جالب و درخشان ردیف‌های موسیقی ملی ایران در آن سفر به ثبت رسید و مقدمه تالیف کتاب‌های زیادی در زمینه موسیقی ایرانی شد
 
باید گفت تاریخ موسیقی ایران خوش‌شانس بود که استاد صبا به پیشنهاد کلنل وزیری به سفر رشت رفت و هنرستان موسیقی در مرکز گیلان تأسیس کرد. همان‌طور که می‌دانید تا آن زمان فقط تهران هنرستان موسیقی داشت. استاد صبا بعد از فراغت از آموزش شاگردان در طول هفته به‌اتفاق هنرجویان پیشرفته‌اش به روستاهای اطراف سفر می‌کرد و چوپانان برای به درکردن خستگی روزانه چوب‌دستی‌های‌شان را به شکل چپ و راست به هم می‌زدند و قطعه‌ای را زمزمه می‌کردند و استاد صبا نت این نوا را می‌نویسد و نامش را هم رقص چوپی (چوپانی) می‌گذارد.او ملودی‌ها و نغمات زیادی همچون دیلمان را در استان گیلان کشف می‌کند. در همان سفر صبا متوجه می‌شود که چوپان دارد در مایه دشتی نی می‌زند اما حس می‌کند که تا موقع روز آن گوشه را نشنیده است. همان‌جا نت این نغمه را می‌نویسد. آن نغمه امروزه گوشه دیلمان نامیده می‌شود.  آن زمان که ضبط‌ صوت نبود. اگر استاد صبا در آن دوره به گیلان نرفته بود و با بهره‌گیری از نت این نغمه را مکتوب نکرده بود ما امروز در موسیقی ایرانی گوشه بسیار زیبایی به نام دیلمان جادو‌ کننده را  نداشتیم.
 
درباره آثار مکتوب موسیقایی منتشرشده از سوی هنرستان موسیقی توضیح دهید.
 
کتاب‌های منتشرشده از سوی هنرستان موسیقی آثار ارزشمند هستند که سنگ بنای آموزش علمی و مکتوب موسیقی ملی را در ایران گذاشته‌اند. امروز که سال‌های از تألیف این آثار می‌گذرد بنابراین شاید بهتر باشد از سوی شوراهای علمی موسیقی در این کتاب‌ها بازنگری شود. از سوی دیگر بخشی از گوشه‌های موسیقی ما شباهت زیادی به هم دارند. بنابراین شاید بهتر باشد برای جلوگیری از دل‌مردگی و خستگی روحی هنرجویان نوجوان این گوشه‌ها را به شکل خلاصه دربیاوریم. دستگاه شور و ملحقاتش حدود ۴۰۰ گوشه دارد که بسیاری از آن‌ها به هم شباهت زیادی دارند. بهتر است مطابق ذائقه نوجوان و با در نظر گرفتن اقتضائات سنی آن‌ها ریتم‌های زنده موسیقی ایرانی را مکتوب کنیم و کتاب‌های آموزشی را براین اساس تألیف کنیم.
 
ارزیابی شما از سیر کمی و کیفی آثار مکتوب در زمینه موسیقی ردیفی و دستگاهی ایران چیست؟
 
گاهی برخی از تازه ‌واردها - آن‌ها که غوره نشده مویز شده‌اند- درباره برخی آثار مکتوب استادان باتجربه موسیقی، نظرات تندی دارند که چندان  قابل‌ اتکاء نیست. من به این عزیزان می‌گویم که درباره هر کاری تاریخ قضاوت خواهد کرد. مرحوم پدرم روزنامه‌ای داشت که به نظر می‌رسید مربوط به یک دهه پیش از تولد من باشد. در آن  روزنامه، کاریکاتوری از کلنل وزیری کشیده بودند که استاد تبر را برداشته و با آن تار و سه تار و سنتور را خُرد می‌کند. آن صحنه درحقیقت اظهارنظر برخی از نوازنده‌های موسیقی درباره اقدامات استاد وزیری در زمینه مکتب کردنِ موسیقی ایران بود که البته همگی به زیرخاک رفتند. کلنل وزیری هم از دنیا رفت اما آیا امروز نامی از آن منتقدان مانده است؟ کلنل وزیری نت‌نویسی را به موسیقی ایرانی آورد و معتقد بود این موسیقی باید مکتوب شود و امروز به گواه تاریخ این مرد شریف را معمار موسیقی مکتوب ایران می‌نامند. بنابراین ما هم اظهارنظر درباره کیفیت یا کمیت کار را به عهده آیندگان می‌گذاریم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها