جمعه ۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۰
طباطبایی: کتاب «دوام اندیشه» در پاسخ به «زوال اندیشه سیاسی» فاجعه است

سیدجواد طباطبایی در انتقاد به برخی تالیفاتی که در پاسخ به کتاب «زوال اندیشه سیاسی» گفت: آنچه که نوشتم باعث شد که تقریبا 30 تا 40 جلد کتاب در پاسخ به آن منتشر شود. باید بگویم، پروژه پاسخگویی به این کتاب را تعطیل کنند، زیرا از نظر من پاسخ‌ها تقریبا غیرقابل دفاع است. ضمن این‌که در کتاب‌هایی که تا کنون چاپ شده، باید پاسخ می‌دادند که نسبت تداوم اندیشه سیاسی و زوال در کجاست؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دهمین همایش سالانه علوم سیاسی با عنوان همایش «وضعیت فکر سیاسی در ایران معاصر» با سخنرانی دکتر سیدجواد طباطبایی، فیلسوف، دکتر مرتضی مردیها، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و برخی دیگر از چهره‌های سرشناس علوم سیاسی پنج‌شنبه پنجم اسفندماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی به همت انجمن علوم سیاسی برگزار شد.

هر کسی هر چیزی گفت نمی‌توان آن را اندیشه نامید

سیدجواد طباطبایی با اشاره به کتاب «زوال اندیشه سیاسی» گفت: آنچه که نوشتم باعث شد که برخی از طلاب حوزه علمیه قم و از جمله دوستان و همراهان نجف لکزایی تقریبا 30 تا 40 جلد کتاب در پاسخ به آن منتشر کردند. در واقع عنوان و مفهوم کتاب به درستی فهمیده نشده است برای همین باید توضیح بدهم که وقتی سخن از «زوال اندیشه سیاسی» گفتم، معنی آن نیست که اندیشه سیاسی در کار نبوده، بلکه اندیشه زوال پیدا کرده است.
 
وی افزود: بنابراین هرچه کتاب در پاسخ به «زوال اندیشه سیاسی» تالیف کنید تا بگویید که اندیشه سیاسی بوده است، به آن معنی است که نتوانستید سخن مرا درک کنید و این نوشتار پاسخ سخنم نیست. از طرفی کتابی در جواب من منتشر کردید که باید بگویم انصافا فاجعه است! کتابی که نام آن «دوام اندیشه سیاسی» است و هیچ معنی ندارد. ضمن اینکه بهتر بود قواعد فارسی‌نویسی و حُسن‌تالیف را رعایت کنید و عنوان آن را «تداوم اندیشه سیاسی در ایران» می‌گذاشتید. اگرچه کتابی درباره خواجه نظام نیز نوشته و عنوان آن را تداوم گذاشته بودم.
 
این فیلسوف ادامه داد: بنابراین به دکتر لکزایی و دوستانش پیشنهاد می‌کنم که پروژه پاسخگویی به کتاب «زوال اندیشه سیاسی» را تعطیل کنند، زیرا از نظر من پاسخ‌های شما تقریبا غیرقابل دفاع است. ضمن این‌که در کتاب‌هایی که تا کنون چاپ کردید، باید پاسخ می‌دادید که نسبت تداوم اندیشه سیاسی و زوال در کجاست؟ در حالی که شما تعدادی فیش دارید و به یک نفر می‌دهید که آن فرد می‌رود و کتابی درباره اندیشه سیاسی محمدباقر خوانساری می‌نویسد و دیگری اندیشه سیاسی فاضل مقداد. این افراد مهم هستند اما تکراری است.
 
طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش درباره کیفیت آثار چاپ شده از سوی انتشارات سمت اظهار کرد: بعد از انقلاب اسلامی موسسه‌ای به نام سمت درست شده که ادعای آن نیز این بوده که باید متن و کتاب تولید کنیم که در واقع قطع وابستگی به کتاب‌های خارجی بشود و از طرف دیگر تولید (چیزی که امروز خیلی تکرار می‌کنند) علم بکنیم. از این‌رو در راستای تولید علم یک گروه علوم سیاسی نیز در این موسسه وجود دارد که نمی‌دانم چه کسانی آن را اداره می‌کنند.
 
وی افزود: در گروه علوم سیاسی موسسه سمت تعدادی کتاب‌های این رشته را نیز تالیف کردند. برخی عناوین که برای کتاب‌های اندیشه سیاسی برگزیدند به درستی ترجمه نشده و از طرفی این موسسه که محل علمای تمام رشته‌هاست و در آن هم فارسی‌دان، تاریخ‌دان، انگلیسی‌دان و... داریم و کتاب را با عنوان «تاریخ اندیشه‌های سیاسی» ترجمه کردند که اگر این عنوان را برای یافتن مشابه انگلیسی آن در گوگل، آمازون یا کتابخانه‌ کنگره جستجو کنید، چنین کتابی را پیدا نخواهید کرد!
 
این پژوهشگر اندیشه سیاسی ادامه داد: بنابراین ما یک اشکالی داریم و این که وقتی درباره اندیشه صحبت می‌کنیم، اندیشه در معنای دقیق یعنی از افلاطون تا هگل، هایدگر و دیگران هیچ‌کدام از آنها اندیشه‌های سیاسی ندارند، بلکه اندیشه سیاسی دارند و حرف روشن است و آن نظام منضبط مفاهیمی که چفت و بست درونی منطقی آنها را از داخل نشان داده‌اند، نه اینکه هر کسی هر چیزی گفت می‌توان آن را اندیشه نامید.

رویکرد کل‌نگر در حیات سیاسی عقیم است

محمدجواد غلامرضا کاشی در ادامه این همایش گفت: حیات سیاسی ایران از دو منظر مورد تامل قرار می‌گیرد، رویکرد کل‌نگر و رویکرد انحلالی. رویکرد کل‌نگر با صرف نظر کردن از گسیختگی‌ها و تنوعات موجود جامعه ایرانی، تلاش می‌کند تحت عنوان ملت یا امت، تصویری همبسته، هم ریشه، هم‌سنخ و معطوف به یک آینده واحد از ایران بسازد. دولت به منزله عامل اصلی موضوع این سنخ از تفکر سیاسی در جامعه امروز ایران است.
 
وی افزود: رویکرد دوم، رویکرد انحلالی است. در این رویکرد، اساسا حیات جمعی و سیاسی از صحنه تفکر خارج شده‌اند و متفکر به فرد و ساحات عقلانی و احساسی او تمرکز دارد. به این معنا، سیاست از موضوع تفکر خارج می‌شود. رویکرد کل‌نگر، قادر به تهییج و برانگیختن درونی فرد نیست. به همین دلیل در سطح صرف تبلیغات باقی مانده و قادر به تولید نیروی مادی در عرصه سیاسی نیست. به این معنا یک کل‌نگری عقیم است. اما رویکرد دوم، در سطح فردی مصرف می‌شود، اما ناتوان از فهم و حل مشکلاتی است که فرد در نسبت خود با ساختار نهادی و سیاسی دارد.
 
متفکران فرنچ تئوری اهل درد هستند؟

مرتضی مردیها در بخش دیگری از این همایش با طرح پرسش «علل شیوع اندیشه‌های فلسفی- جامعه‌شناختی چپ جدید «فرنچ تئوری» و پیامدهای آن برای اندیشه سیاسی در ایران چیست؟» عنوان کرد: از برخی فیلسوفان و جامعه‌شناسان نحله مشهور به «فرنچ تئوری» شامل ساختارگرایان، واکاوان، پست‌مدرنیست‌ها کتاب‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است. برخی از استادان اندیشه سیاسی (همچون استادانی از سایر رشته‌های علوم اجتماعی و انسانی) در دانشگاه‌های ایران محور تدریس و نیز تکلیف درسی دانشجویان را همین نوع نوشته‌ها قرار داده‌اند.    
 
وی افزود: در بعضی موارد وضعیتی دیده می‌شود که اگر دانشجویی انتقادی جدی به این تفکرات، اعم از تردید در اعتبار آنها یا سوءظن به نتایج فکری و فرهنگی آنها، ابراز کند، حتی در سطح دکتری، با برخورد تند استاد یا گاهی بعضی دانشجویان مواجه می‌شود. چنانچه که گویی در بدیهیات شک کرده یا حتی از عوامل آگاه و ناآگاه دشمن است. معمولا براین تاکید می‌شود که این متفکران اهل درد هستند و در پی اینکه برخی خرافه‌های فکری و سیاسی را که زیرعنوان سخنان معقول، مستدل و مفید از سوی نحله متفکران تجربی و تحلیلی مطرح بوده است، افشا کنند و راه حلی برای مشکلات دنیای مدرن معاصر(که اغلب آن را دنیای سرمایه‌داری می‌نامند) عرضه کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها