«مینت والترز»، نویسنده بریتانیایی رمانهای جنایی روانشناسی پس از ده سال با کتابی جدید به بازار کتاب بازگشت.
وی که اغلب با عنوان «ملکه رمانهای جنایی-روانشناسی» یاد میشود اعلام کرد نوشتن در این ژانر را ادامه نخواهد داد و کتاب جدیدش تحت عنوان «ساعات پایانی» اولین قدم وی در راه تجربه نگارش آثار تاریخی خواهد بود.
«والترز» پس از اینکه دریافت بیماری طاعون با او که در «دورست» زندگی میکرد فقط 9 مایل فاصله داشت شیفته این موضوع شد. تصور اینکه بسیاری از افرادی که در اطراف او زندگی میکردند به دلیل طاعون در گور دستهجمعی دفن شدند برای او بسیار دردناک بود. «هر بار خانهام را ترک میکنم احساس میکنم گودال طاعون زیر پای من است.»
«ساعات پایانی» در «دورست» و در سال 1348 میلادی رخ میدهد. داستان زنی ثروتمند به نام «آن» که به همراه کارگرانش با این بیماری مواجه میشوند. وی تلاش زیادی میکند تا از کارگران خود محافظت کند اما دو انتخاب بیشتر ندارد. یا در خانه خود بمانند و از گرسنگی بمیرند یا خطر بیرون آمدن از خانه و حضور در کنار افراد بیمار را بپذیرند.
این ایده وقتی به ذهن «والترز» رسید که احساس کرد قربانیان طاعون که در زیر پای او مدفون هستند به راحتی و بسیار ظالمانه از تاریخ حذف شدهاند. «برای من بسیار ناراحتکننده است که نام هیچکدام از افرادی که در این گودال دفن شدند مشخص نیست.» نویسنده اعلام کرد این مجموعه جلد دومی نیز دارد که سال آینده منتشر خواهد شد.
تغییر ژانر برای یک نویسنده پس از ده سال بسیار خطرناک است. آن هم وقتی نام خود را به عنوان نویسنده ماهر رمانهای جنایی معرفی کرده باشد. آثار او همچون «مجسمهساز»، «خانه یخی»، و «افسار سرزنش» در زمان انتشار بسیار محبوب بودند. با این حال خانم نویسنده این ترس را نادیده گرفت. وی معتقد است «بررسی تاریخ با بررسی صحنه جرم تفاوت چندانی ندارد زیرا طبیعت انسان هیچگاه دچار تغییر نمیشود. قابیلها همچنان هابیلها را میکُشند و قشر قدرتمند بر ضعفا حکمرانی میکنند!»
البته شایعات بسیاری درباره کار نکردن این داستاننویس 67 ساله در طی این ده سال شکل گرفت. وی نویسنده 17 رمان بلند و کوتاه و مجموعه داستان کوتاه است که فقط در «بریتانیا» 11 میلیون پوند به فروش رفته است. در این موارد بسیاری از نویسندگان پس از رسیدن به ثروت دلخواهشان ترجیح میدهند به زندگی شخصی خود بپردازند. از طرف دیگر برآورده کردن انتظارات مردم برایشان مشکل میشوند. در نتیجه ترجیح میدهند از پرکار بودن خود بکاهند و به نویسندگی به عنوان یک تفریح بنگرند.
وقتی از خود او پرسیدند چه چیزی باعث این وقفه طولانی شده است گفت: «پیچیده است. توضیح بهتری در این باره ندارم. شاید به این دلیل که دوست نداشتم رمان جنایی بنویسم از نویسندگی دلزده شده باشم زیرا ناشران کمی در صورت تغییر ژانر از نویسنده حمایت میکنند.»
با وجود اینکه ژانری ماجرایی، که او در آن پیشگام بوده است، طرفداران بسیاری کسب کرده است و آثاری چون «دختری در قطار» و «پیش از آنکه بخوابم» در دنیا پرفروش شدهاند اما او میگوید از نوشتن آثار جنایی خسته شده است. «دلم میخواست تغییری در روند حرفهام ایجاد کنم. البته بسیار خوشحالم که رمان جنایی و ماجرایی راه خود را یافته است اما من دیگر در این ژانر فعالیت نخواهم کرد.»
نظر شما