شمارههای دوم و سوم فصلنامه «بهائیشناسی» از سوی مرکز بهائیپژوهی منتشر شد.
گفتوگو با دکتر رسول جعفریان درباره تاریخ بهائیت، پاسخ به نقد تورج امینی نسبت به دیدگاههای بهائیشناسی درباره «فرانچسکو فیچیکیا»، نمایشگاه مطبوعات؛ دستاوردها و پیامدها، نامه دکتر حسین پژوهش به مخملباف، نگاهی به گفتوگوی مرتضی اسماعیلپور با آرمین اشراقی، اسنادی درباره جایگاه صبح ازل در نگاه باب، سونامی سانسور در آئین بهائی، بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی، بررسی تضادهای درونی میان گفتارها و رفتارهای سید باب در مسئله امام زمان (عج)، پاسخ به شبهات بهائی، نقد و بررسی لزوم تجدید بعثت پیامبران براساس مقتضیات زمان، وحدت عالم انسانی یا وحدت بهائی و بررسی تطبیقی عقیده مسلمانان و بهائیان در مورد امام غائب، سرفصلهای این دو شماره از فصلنامه تخصصی «بهائیشناسی» را شامل میشوند.
در صفحه 64 این فصلنامه در مقالهای با عنوان «اسنادی درباره جایگاه صبح ازلی در نگاه باب» به قلم سید مقداد نبوی رضوی میخوانیم: «میرزا یحیی نوری فرزند میرزا عباس (میرزا بزرگ نوری) مشهور به «ازل»، «صبح ازل»، «وحید» و «ثمره» یکی از شخصیتهای مشهور در میان بابیان و بهائیان است. وی در حدود سال 1246 ق در تهران به دنیا آمد. در سال 1263 ق، به سبب تکاپوهای زیادی که برادرش، میرزا حسینعلی در گسترش آئین باب داشت، با آن اعتقاد آشنا شد و به جمع پیروان باب پیوست.
به باور ازلیان، میرزا یحیی در سن 19 سالگی و در سال 1265 ق برای باب نوشتهای فرستاد و مورد توجه ویژه او قرار گرفت و سپس «طلوع صبح ازل» در سال 1266 ق روی داد و او «مرآت خوانده شد و از جانب باب دستور یافت تا کتاب «بیان» را کامل کرده و آیین او را حفظ کند. صبح ازل پس از کشته شدن باب بر بابیان ریاست یافت و این ریاست کلی را تا سال 1283 ق در دست داشت. از آن سال به بعد، به سبب داعیه منیظهرهاللهی برادرش، میرزا حسینعلی مشهور به بهاء - که بعدها بهاءالله خوانده شد - ریاست کلی او افول کرد و گروه اقلیت بابیان بر پیرویاش پایدار ماندند و ازلی نیز خوانده شدند، در حالیکه بیشتر بابیان آئین باب را ترک کرده و به اعتقاد جدید بهائی روی آوردند.»
همچنین در صفحه 142 در مقاله «بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی» نوشته محسن مهاجر، آمده است: «گارلینگتن در مقدمه کتاب آیین بهائی در آمریکا مینویسد: «طی همان سالهای تحقیق و مطالعه و بررسی بود که علایق دینی شخصی من بهویژه در حوزه الاهیاتی مرتبط با الهام و وحی و مباحث مصونیت از خطا به شدت کاسته شد. اگرچه قبلا به ابعاد عرفانی و اصول اجتماعی بهائی خیلی بها میدادم، ولی دریافتم که دیگر علاقه و رضایتی از آراء و عقاید دینی آن ندارم. سالهای بهائی بودنم موجب شد تا افراد جالب بسیاری را ملاقات کنم و آئین بهائی را از درون ببینم... جدایی من از جامعه و دوری من از موضوع مطالعه همراه آموزش آکادمیک مرا در موضع مناسبی قرار داده است.» گارلینگتن پس از استعفا از بهائیت با وبسایت تالیسمان مرتبط شد و به مراوده و تبادل نظر با سایر روشنفکران بهائی در فضای مجازی پرداخت. او با نوشتن کتاب «آئین بهائی» در آمریکا در سال 2005 که توسط یک ناشر دانشگاهی بهنام پیراگر به چاپ رسید، عملا اعتراض خود را به بهائیت نشان داد.»
شمارههای دوم و سوم فصلنامه «بهائیشناسی» ویژه پاییز و زمستان 95 به بهای 20 هزار تومان از سوی مرکز بهائیپژوهی منتشر شده است.
نظر شما