سومین جلد از سه گانه «فلسفه برای کودکان» با بیان داستانی در مورد بادبادک به بازتعرف نیازهای فکری و مهارتهای اندیشهای برای ساخت فکری کودکان میپردازد.
در کتاب نخست این مجموعه با عنوان «اگر آدمبرفیها آب نشوند…» داستان کودکان یک روستا بیان میشود که با شور و شوق بسیار میخواهند بزرگترین آدمبرفی عمرشان را بسازند. یک روز کامل زحمت میکشند و یک آدمبرفی خیلی بزرگ میسازند. اما صبح روز بعد مردم روستا با دستورهای آدمبرفی از خواب بیدار میشوند. آدمبرفی همه را مجبور میکند به دستوراتش گوش دهند تا جایی که مقابل خورشید میایستد و نمیگذارد بهار به روستا بیاید.
در کتاب دوم با عنوان «احتیاط! خطر حمله موشها و دیگران…» مفاهیم فلسفی و عمیق جامعهشناختی مدرن برای مخاطب کودک و نوجوان بیان میشود. در این کتاب، داستانی هولانگیز و شگفتیآفرین از حمله موشها به مردمان روستایی روایت میشود. هجومی که مردم را ناچار میکند برای دفع حمله موشها از گربهها کمک بگیرند، غافل از اینکه گربهها شریک دزدند و رفیق قافله!
کتاب سوم از این مجموعه داستان بادبادکی را بیان میکند که بچهها آن را به هوا فرستادهاند ولی وقتی بازی تمام میشود نمیخواهد پایین بیاید و بچهها در پی یافتن راهی هستند تا بتوانند بادبادک را پایین بیاورند. این داستان تلاشی است برای بیان اندیشهمند نیازهای فکری و مهارتهای اندیشهای برای ساخت فکری کودکان. روایتی که بر مبنای زندگی یک بادباک و غرور او در تعریف نسبتش با کودکانی که او را ساختهاند، تصویر میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «بچهها نخ بادبادک را در دستشان محکمتر پیچیدند و اولین کاری که به فکرشان رسید صحبت با نسیم بود.
-خانم نسیم! خانم نسیم!
نسیم نرم و آرام دور بچهها پیچید و پیچید و پیچید:
-چه کمکی از من برمییاد؟
بچهها ذوقزده از مهربانی نسیم، آرام برای این که بادبادک بزرگ نشنود، گفتند:
-بادبادکمون رفته بالا، حالا نمییاد پایین...
-هرکاری میکنیم حرفمون رو گوش نمیکنه...
-میشه شما برین یواش و آروم بیارینش پایین؟!
خانم نسیم باز دور بچهها پیچید و پیچید و پیچید و خندید:
-من که زورم به بادبادک شما نمیرسه...
من فقط میتونم با پروانهها بازی کنم...
باید به آقای باد بگین... و نرم و مهربان بچهها را نوازش کرد و رفت...»
انتشارات کتاب نیستان، کتاب «چرا بادبادک ها همه چیز را فراموش میکنند؟!» را با شمارگان دو هزار و 200 نسخه و قیمت 250 هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما