کتاب «نظریات موانع اجتماعی و فرهنگی توسعه» نوشته بهروز خلیلپور توسط نشر رازنهان منتشر شد.
در بخشی از مقدمه میخوانیم: «یکی از عمدهترین مسایلی که در کشورهای جهان سوم و از جمله ایران با آن مواجهاند مساله توسعه نیافتگی و پیامدهای ناشی از آن و نحوه مقابله آن برای پیشرفت است. در راستای منشاء این پس افتادگی تئوریهای متعددی ارائه شده که هر کدام نقش یک سری از عوامل را با اهمیتتر دانسته است اما با تمامی این تفاسیر و تحلیلهای متعدد آنچه را که عموم بر آن اتفاق نظر دارند مقوله عقبماندگی و شاخصهای آن است و اینکه موانع موجود بر سر راه توسعه چه مشکلاتی را پدید آوردهاند و چه عواقبی دارند که البته این موانع و مشکلات وجه اشتراک اکثر کشورهای عقب مانده است.
حال اگر سطح تحلیل خردتر شود و از سطح بینالمللی به یک کشور، یک منطقه و یک استان مانند آذربایجان شرقی محدود شود، مشخصههای توسعه نیافتگی به وضوح دیده میشود، یعنی اینکه عوامل متعددی دخالت دارند که روند توسعه را کند کرده یا مانع توسعهاند که این عوامل شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و غیره است و به لحاظ اینکه تاکنون به عوامل اجتماعی و فرهنگی توجه کمتری شده است و همیشه در سایه عوامل اقتصادی و جغرافیایی مستتر بودهاند و با توجه به اینکه در کشور ما بر سر راه توسعه موانع مختلف اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و هدف شناخت آنهاست، برخی از اینها سد راهند و برخی کندکننده حرکت در مسیر توسعهاند.
نخستین اصل مهم در توسعه و تکامل این است که پیشرفت و تکامل یک جامعه امری همه جانبه است. بدین معنا که همه چیز با هم رشد و تکامل مییابد، ممکن نیست یک کشور بتواند هواپیما بسازد مگر آنکه ادبیات و فلسفهای پویا هم پدید آورده باشد. کاملا بعید است یکی از شاخههای علمی به تنهایی توسعه یابند. بسیارند کشورهایی که هیچیک از موارد لازم را ندارند ولی یکباره میخواهند تسلیحات پیشرفته مانند بمب اتمی بسازند و شروع به کار هم میکنند ولی هیچیک تاکنون نتیجه اساسی نگرفتهاند، بعد از این نیز اگر کشوری شروع به این کارها کند مسلماً به نتیجه مطلوب نخواهد رسید مگر آنکه در زمینههای مختلف علمی توسعه یافته باشد.
رشد علم و دانش و هنر به یک سری امکانات اقتصادی و یک سری شرایط سیاسی و اجتماعی نیاز دارد که تا آن شرایط و زمینهها فراهم نشود، علم و هنر توسعه نمییابد، مثلاً اگر بخواهیم تعلیم و آموزشهای اسلامی بالا رود، این ممکن نیست مگر آنکه شرایط لازم برای گسترش کل علم و دانش فراهم آماده باشد. در شرایطی که هیچ شاخه علمی و هنری اعتبار ندارد. آموزشهای مذهبی و یا ادبی نیز تاثیری نمیتواند داشته باشد اگر هم داشته باشد محدود و موقت است بنابراین کشوری که میل به توسعه و تکامل دارد نخستین و مهمترین رکنی که باید در نظر بگیرد این است که همه چیز با هم تکامل یابد.»
چند اصطلاح برای مطالعه کتاب
به گفته مولف اثر، توسعه واژهای هست که امروز کاربردهای فراوانی دارد. اما به طور دقیق به معنی کوشش آگاهانه، نهادی شدن و مبتنی بر برنامهریز برای ترقی اجتماعی است و وسیعترین مفهوم و اصطلاحی که در اشاره به فاصله بین کشورهای غنی و فقیر بهکار رفته و موقعیت آن را بیان میکند، توسعه است.
در توضیح معنوی لغوی توسعه فرهنگ اینگونه نوشته که توسعه شکفتگی تدریجی، باز شدن کاملتر اجزا هر چیز و رشد چیزی که در نقطه مکنون است. عدهای در تعریف از توسعه شالوده اصلی را بر عوامل اقتصادی گذاشتهاند. با توجه به چندبعدی بودن جریان توسعه که شامل بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... است، تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. ولی از آنجا که برداشتها و تعاریف اولیه از توسعه بیشتر بر بعد اقتصادی آن تاکید داشتهاند. اقتصاد دانان کلاسیک، توسعه را در رشد تولید ملی میدانند. اقتصاد دانان نئوکلاسیک در تعریف توسعه پا را فراتر نهاده و معتقدند توسعه عبارت است از رشد تولید ناخالص ملی سرانه.
کتاب حاضر در هشت فصل با عناوینی چون مقدمه، نظریههای اقتصادگرایانه، نظریههای فردگرایانه، نظریههای نهادی، نظریههای ساختارگرایانه ـ کارکردگرایانه، نظریههای وابستگی، دیدگاه تلفیقی و سخن پایانی سامان یافته است.
کتاب «نظریات موانع اجتماعی و فرهنگی توسعه» نوشته بهروز خلیلپور با شمارگان هزار نسخه در 87 صفحه به بهای 8 هزار تومان از سوی نشر رازنهان منتشر شده است.
نظر شما