کتاب «جامعهشناسی سیاسی ایران، چالشهای هویت ملی در ایران معاصر» تالیف دکتر اصغر پرتوی به سیر هویت در ایران پرداخته است. مولف معتقد است: در واقع فرهنگ و هویت ایرانی بدون اسلام جُستن، به همان اندازه محال است و غیرقابل تصور که فرهنگ اسلامی را بدون ایران دیدن. به طور کلی راهحلهای یکسونگرانه اهدافی دست نیافتنی به نظر میرسند.»
کتاب از پنج فصل تشکیل شده که سرفصلهای آن شامل «سیرتاریخی هویت ایرانی»، «بنیان چالش در هویت ملی در ایران قرن نوزدهم»، «بحران هویت ملی در ایران قرن بیستم؛سطوح تجلی»، «دوره پهلوی؛ حاکمیت راهحلهای یکسونگرانه در بحران هویت» و «انقلاب اسلامی؛ جدال برای احیای هویت دینی» است.
تزلزل و سستی در هویت ملی، تنش و بحران
مولف در مقدمه کتاب با اشاره به تاثیر تزلزل در هویت ملی و ایجاد تنش و بحران در سطوح ملی آورده است: «ارزش و اهمیت بحث در خصوص هویت ملی از آنجا ناشی میشود که بنیان و ساختار واحدهای سیاسی و کشورها، در جهان امروز به آن وابسته است. هرگونه تزلزل و سستی در هویت ملی در جوامع معاصر، تنش و بحران در سطوح ملی را فراهم میآورد و حرکت جوامع به سوی توسعه و تکامل را با چالش مواجه میسازد.»(ص10)
فصل اول «سیرتاریخی هویت ایرانی» است که در سطوری از آن درباره تاثیر مشروطه در هویت ایرانی آمده است: «بیتردید چالشهای هویتی در ایران معاصر ریشه در جنبشها و حرکتهای - اجتماعی قرن نوزدهم دارد. صفآرائی نیروهای مذهبی(سنتی در مقابل نیروهای سکولار) مدرن در طول قرن نوزدهم و تجلی کامل عینی آن در نهضت مشروطیت ایران اهمیت بنیادین مولف مذهب - سنت از یکسو و تجدد از سوی دیگر را نمایان ساخت.»(ص42)
انقلاب مشروطه ایران، نقطه عطفی در هویت ایرانی
«بنیان چالش در هویت ملی در ایران قرن نوزدهم»در فصل دوم گنجانده شده که در رابطه با هویت ایران در عصر پهلوی میخوانیم: «با انقلاب مشروطه ایران، نقطه عطفی در هویت ایرانی به وجود آمد و آن عبارت بود از غربمداری و ساختن هویتی بر پایه تفکر سکولاریستی و غیردینی سازی جامعه. در نهضت مشروطه ایران، هویت غربی مذکور بر پایه تفکر مشروطهخواهی، قانونخواهی و لیبرالیسم وارد ایران شد و هویت مذهبی و سنتی را به چالش کشید اما در مقطع بعدی با تاسیس سلسله پهلوی این هویت غربمدارانه بر پایه ایدئولوژی جدیدتری (که بر اساس تحولات غرب از آنجا نشات گرفته و به یک موج جهانی بدل شده و ایران را نیز در برگرفت) اشاعه یافت.»(ص64)
«بحران هویت ملی در ایران قرن بیستم؛ سطوح تجلی» در فصل سوم بررسی شده و مولف درباره گرایش به فرهنگ غرب مینویسد: «بحران هویت در ایران در اثر نفوذ فرهنگ و تمدن غربی و تحت تاثیر آن ایجاد شد و در واقع بحران هویت ایران «بحران موضعگیری در برابر غرب» بوده است. از طرفی با ارائه شواهدی از سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی وجود چنین بحرانی در اجتماع ایران را نمایان ساختیم و نشان دادیم که در هر سطحی از یک سطوح تحلیل، دو گرایش به غرب و اخذ فکر و فرهنگ آن و ایجاد هویتی غربی و دیگری مقابله با آن واکنش در مقابل نفوذ آن با توسل به مذهب و آداب و سنن اجتماعی موجود»(ص93)
عنوان فصل چهارم «دوره پهلوی؛ حاکمیت راهحلهای یکسونگرانه در بحران هویت» است که با اشاره به هویت ملی در دوره پهلوی نخست آمده است: «اوضاع و احوال و شرایط ایران در سالهای اولیه قرن بیستم موجب پیدایش گرایش فکری جدیدی شد که به جای قانون و دموکراسی و پالمانتاریسم، تاسیس حکومت مقتدر مرکزی و «ملتسازی» بر پایه الگوی آلمانی(با محوریت قومیت، نژاد، جغرافیا، تاریخ اسطورهای و رمانتیک و زبان» را تجویز میکرد. بررسیهای ما تا اینجا نشان داد که رضاخان و خلف او تا حدود زیادی ابعاد و عنصر همین تفکر را در جامعه پیدا کردند. اقدامات دوره پهلوی برای ساختن هویت ملی جدید در سه محور به هم بسته انجام پذیرفتند که عبارت بودند از: اقدامات شبهمدرنیستی، سکولاریستی و ناسیونالیستی باستانگرا.»(ص145)
نباید دو رکن هویت ایرانی، به نفع دیگری کنار زده شود
«انقلاب اسلامی؛ جدال برای احیای هویت دینی» در فصل پایانی گنجانده شده که در سطوری از آن میخوانیم: «ترکیب عناصر ملی و دینی در تبیین هویت جمعی مشترک ما ایرانیان علاوه بر توجه به ارزشهای فراگیر ملی و دینی و حفظ آنها، از بروز واکنشهای معتارض نیز جلوگیری کرده پایههای توسعه و تکامل جامعه را مستحکم میسازد. نباید سعی شود که یکی از این دو رکن هویت ایرانی، به نفع دیگری کنار زده شود. در واقع فرهنگ و هویت ایرانی بدون اسلام جُستن، به همان اندازه محال است و غیرقابل تصور که فرهنگ اسلامی را بدون ایران دیدن. به طور کلی راهحلهای یکسونگرانه اهدافی دست نیافتنی به نظر میرسند.»(ص244)
کتاب «جامعهشناسی سیاسی ایران، چالشهای هویت ملی در ایران معاصر» مولف دکتر اصغر پرتوی در 260 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 18هزار تومان از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی به چاپ رسیده است.
نظر شما