گلعلی بابایی در مراسم رونمایی از دو عنوان کتاب انتشارات نارگل گفت: شاید بتوان پاسخ بسیاری از سوالاتی که انتظار داریم از جعبه سیاه خودیها درآید از دل همین کتابها و وقایعی که روایت میشود، پیدا کرد و به یک سری از واقعیتهای جنگ رسید.
گلعلی بابایی، کارشناس نشست با یادآوری سالروز پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران در 27 تیرماه سال 67 گفت: خوانش متن نامه تاریخی حضرت امام (ره) که روز 25 تیرماه سال 1367 و دو روز قبل از پذیرش قطعنامه، در جلسهای که چهل نفر از مسئولین مملکتی و سران قوا به خدمت امام (ره) میروند و شرایط کشور و جبههها را برایشان توضیح میدهند و مقرر میشود قطعنامه 598 قبول و اعلام رسمی شود، این نامه توسط حاج احمدآقا خمینی خوانده میشود؛ این قطعنامه از اسناد تلخ و دردناک درمورد قطعنامه 598 است که هنوز هم لایههایی از آن ناپیداست و بیان نشده است.
وی اظهار کرد: کتاب زیر پوست جنگ شاید بتواند به یک سری از نگاههایی که امام در نامه به آن اشاره کرده و مشکلاتی که کشور ما در آن برهه با آن مواجه بوده را جواب دهد. نگاهی که در این کتاب به مقوله جنگ شده است هرچند که به نفع صدام و رژیم بعث عراق جانبدارانه است ولی ناخودآگاه در خیلی از فرازهای کتاب حقانیت جمهوری اسلامی ایران را به خوبی روشن و برملا میکند.
این رزمنده دفاع مقدس در شروع بحث خود در مورد کتاب «زیر پوست جنگ» بیان کرد: من عقیده دارم جنگ دو لایه دارد، یک لایه و نیمه جنگ خاطراتی است که از رزمندگان ما در کتابها، سریالها عنوان میشود. یک نیمه دیگر جنگ گفتههای دیگران درمورد آن است. مخصوصا نیروهایی که روبهروی رزمندههای ما میجنگیدند.
وی گفت: در سالهای 67 یا 68 یک سری کتابهایی به همت آقای سرهنگی و آقای بهبودی به اسم «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» چاپ میشد که خاطرات اسرای عراقی در ایران را در قالب کتابهایی چاپ میکردند. در آن کتابها چون معمولا مصاحبه شوندهها در اردوگاههای ایران بودند و هنوز هم تحت نظارت و اسیر ایرانیها بودند، این شائبه از آن کتابها بر میآید که شاید حرفهایشان بیشتر جنبه شعاری داشت و میخواستند دل ایرانیها را خوش کنند. ولی کتابهایی که در چند سال اخیر چاپ شده و مربوط به فرماندهان عراقی است که از زمان رژیم صدام یا بعد از سقوط صدام از عراق فرار کردهاند و در کشورهای دیگر مثل قطر و اردن و... زندگی میکنند. حرفهایی که این گروه میزنند دیگر حالت شعاری ندارد و حرفهایی است که واقعا حرف منطقی اینها است و آن نیمه پنهان جنگ ما که ما ندیدهایم.
بابایی در ادامه افزود: «زیر پوست جنگ» از همین طیف کارها است که از زبان سه تا از دولتمردان عراقی است. اینها قطعا حرفهای زیادی برای گفتن دارند که من در این کتاب ملاحظه کردم که چه حرفهای نگفتهای از جنگ وجود داشته است. حرفهایی که ما باید سالها تلاش میکردیم که یکی از این حرفها را از زبان خودمان به کشورهای دیگر یا آنهایی که جنگ ما را قبول ندارند، بفهمانیم ولی همین که از زبان دشمن و کسانی که رو در روی ما قرار گرفته بودند، گفته میشود. ارزش کتاب مشخص میشود.
نشان دادن دوگانگی رفتار صدام «زیر پوست جنگ»
وی گفت: این کتاب مسائلی چون دوگانگی رفتار صدام را نشان میدهد و میگوید که صدام نه در تصمیم برای جنگ با ایران و نه در برخوردهایی که در طول جنگ داشت، یک فرد معمولی و منطقی نیست و نمونههایی از اخلاق دوگانه صدام در این نوشتهها به راحتی احساس میشود. واقعیتهایی در مورد نحوه جنگیدن و شجاعت و اقدامات مدبرانه رزمندگان ایرانی و همچنین متجاوز بودن صدام و اینکه این جنگ یک برنامه از پیش تعیین شدهای بوده که به صدام دیکته شده و او فقط مجری کار بوده است در این کتاب و کتابهای دیگری از این سنخ مثل کتاب «خاطرات فرماندهان صدام» و کتاب «بزرگترین شریک جرم» که توسط یک نویسنده هلندی درباره جنگ ایران و عراق نوشته است، نشان داده میشود.
این نویسنده اضافه کرد: نکته جالب این کتاب این است که هم سه نفر مصاحبه شونده و هم دو مصاحبه کننده ضد ایران هستند و تلاش دو طرف بر این است که جمهوری اسلامی را کوچک و تحقیر کنند. ولی از دل همین بعضی مطالب برمیآید که جمهوری اسلامی را بالا نشان میدهد. که این باید خیلی برای ما ارزشمند باشد و باید برای توزیع این کتاب بیشتر زحمت کشید چون شاید خیلی از دانشآموزان یا دانشجویان از اینکه همیشه جنگ را از زبان خودیها بخوانند، مقداری زده شده باشند و این این نوع روایت و زاویه دید برای ما جذابتر است.
بابایی اظهار کرد: شاید بتوان پاسخ خیلی از سوالاتی که انتظار داریم از جعبه سیاه خودیها درآید از دل همین کتابها و وقایعی که روایت میشود، پیدا کرد و به یک سری از واقعیتهای جنگ رسید به همین دلیل این کتاب باید بیشتر تبلیغ شود و درمورد آن بیشتر صحبت شود.
وی در پایان گفت: من به آقای وحید خضاب و دوستان دیگری که زحمت کشیده و این کتاب را جمعآوری، ترجمه و چاپ و عرضه کردهاند، تبریک میگویم و تشکر میکنم. در این وانفسای کارهای فرهنگی و مشکلات اقتصادی که وجود دارد، دل به دریا زدن و کار اینچنینی کردن واقعا دل و جرات میخواهد. فکر میکنم کمترین انتظار از مراکز فرهنگی و دولتی، کمک به توزیع این کتابهاست. چون ناشر خصوصی توان و تجربه لازم برای پخش وسیع کتاب را ندارد و نیاز به حمایت دارد.
«روزی روزگاری القاعده» به درد ما مسلمانها میخورد
محمدعلی صمدی دیگر کارشناس نشست در شروع بحث خود به نحوه برخورد با مطالب خام کتاب «روزی روزگاری القاعده» و آشنایی با مترجم اثر و تهیه کتاب اشاره کرد و گفت: لازم میدانم بیش از آنکه به جزئیات کتاب بپردازم، به جزئیات موضوع بپردازم. در ایران دو گروه راجع به القاعده صحبت میکنند. یکی بچههای جبهه انقلاب اسلامی و دیگری دقیقا بچههای مخالف آنها، یعنی در نقطه مقابل که کاملا دیدگاه سکولاریستی و ضد مذهبی دارند و تلاش میکنند از فضای منفی که از افراطگری القاعده وجود دارد علیه هرگونه گرایش مذهبی، علیالخصوص انقلاب اسلامی استفاده کنند.
وی افزود: به نظر من جبهه مقابل بیش از اینکه مخالف القاعده باشد، هدفشان زدن جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی با القاعده و تکفیریها است و اصلا خود القاعده برای آنها موضوعیتی ندارد. جبهه انقلاب هم دچار یک دو شقهگی بین خوش شده است.
این نویسنده دفاع مقدس بیان کرد: این کتاب راجع به سوریه و عراق نیست و راجع به اصل القاعده است. راجع به اسامه بن لادن و ریشهی گروههای تکفیری و هستههای مقاومت اهل سنت است. به نظر من این کتاب به درد ما بچه مسلمانها میخورد که عقبهی ماجرا بدانیم. چون آنکه ضد مذهبی است، تکلیفش معلوم است. آن کسی هم که ماجرا را با تقسیم شیعه و سنی برای خودش حل کرده است، به دنبال چنین مطالبی نیست. ما باید بفهمیم که ریشه و علت آن چیزی که در جهان اسلام اتفاق افتاده و به آن چیزی که اکنون در سوریه شاهد آن هستیم، رسیده است؛ چه چیزی است؟
صمدی اظهار کرد: تصویر روی جلد برای کسی که عقبه این جریان را بداند، کاملا گویا است. که به عقبهی جریان تکفیری و و القاعده اشاره میکند. طرح جلد شمایی از یک نیروی اهل سنت با چفیه قرمز که نماد بنیادگرایی اهل سنت است، با پایین تنه و لباس غربی، در خیابانی که یا باید در اروپا باشد یا در آمریکا، قرار دارد. یعنی یک ترکیبی از بنیادگرایی اهل سنت و جهان معاصر که به نظر من القاعده همچین چیزی است.
اصل کار ترجمه انتخاب سوژه است
کارشناس نشست اضافه کرد: اگر مطالب کتاب را بخوانید اصالت آن را درخواهید یافت. من در کار ترجمه معتقدم اصل کار ترجمه انتخاب سوژه است و نظرم این است که انتخاب موضوع مالکیت میآورد. انتخاب این موضوع برای آقای خضاب مالکیت روی کار را دارد. اینکه آقای خضاب جدا از ترجمه، اینکه توانست این سوژه را از میان هزاران صفحه و یک دریا و اقیانوس مهمل کامل که در جهان عرب راجع به القاعده وجود دارد، جدا کند، زیرکی او را نشان میدهد و انتخاب او نشانه فهم مترجم روی موضوع است.
وی بیان کرد: این کتاب خیلی کمک میکند که ما بدانیم کجا کمکاری کردهایم. چون تمام اهل سنت تحت تاثیر انقلاب و جمهوری اسلامی بودند. باید ببینیم کجا کمکاری کردهایم که این همه که تحت تاثیر ما بودند، چطوری جدا شده و الان در مقابل ما قرار گرفتهاند. به نظرم این کتاب کمک میکند که ما کمی از فضای توهم آلود خودمان راجع به القاعده و تکفیریها خارج شویم.
صمدی در پایان صحبت خود گفت: مجموع مطالبی که در کتاب است، بسیار مفید و موثر است و خواندن آن را خیلی توصیه میکنم و به آقای خضاب بابت انتخاب این موضوع و این ترجمه تبریک میگویم و اسم زیبای این کتاب که به نظرم انتخاب آقای بهمننیا مدیر انتشارات انتخاب کردهاند، جزء نقاط قوت کتاب میدانم.
پذیرش قطعنامه 598 یک عملیات تک نفره و سخت
در پایان این نشست وحید خضاب نیز درمورد دو کتاب و نگارش آنها صحبت کرد و نکاتی که در پاسخ به صحبتهای دو کارشناس نشست، یادداشت کرده بود را ارائه کرد. مفصل به پیشینه القاعده و تفکری که آنها از خودشان دارند و در کتاب «روزی روزگاری القاعده» وجود دارد، صحبت کرد.
وی پیرو صحبتهای آقای بابایی و در آستانه بیست و نه امین سالروز پذیرش قطعنامه 598 آن را یک عملیات دانست و گفت: پذیرش قطعنامه 598 و آتش بس یک عملیات تک نفره و سخت بود که حضرت امام (ره) آن را به تنهایی انجام داد و خوشبختانه پیروز از این عملیات بیرون آمد و ارزش و اهمیت کار ایشان امروز بیشتر و بهتر درک میشود.
نظر شما