نویسنده کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی-فرهنگی کردهای ایزدی»:
ناگفتههای بسیاری از کردهای ایزدی باید نوشته شود
عثمان یوسفی گفت: با توجه به اینکه افراد زیادی با سفر در میان کردهای ایزدی خواستهاند در مورد اینها تحقیق کنند ولی به سبب اینکه ایزدیها جوامع بسته و آیینهای غیر تفسیری نیز دارند خیلیها نتوانستند با اینها ارتباط برقرار کنند و ناگفتههای آنها را بنویسند.
دکتر عثمان یوسفی در ابتدای نشست با اشاره به اینکه کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی - فرهنگی کردهای ایزدی» پایاننامه دوره کارشناسی ارشد او در رشته تاریخ دانشگاه تهران است، گفت: پایاننامه ارشد بنده در سال 1383 به راهنمایی دکتر غلامحسین زرگرینژاد و مشاوره مرحوم دکتر باستانیپاریزی انجام گرفت که در نهایت با تغییراتی در آن به این کتاب انجامید.
نویسنده کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی - فرهنگی کردهای ایزدی» در ادامه افزود: این کتاب حاصل تلاش 17 ماهه بنده است که به صورت میدانی با حضور در میان کردهای ایزدی در عراق دست به تحقیق و پژوهش زدم. این کتاب در چهار بخش اصلی و 13 فصل تدوین شده است. بخش نخست این کتاب به تاریخ کردستان و محدودههای جغرافیایی کردنشین اختصاص پیدا کرده است. بعد از این به آیینها و باورهای دینی در مناطق کردنشین پرداختهام که یکی از این آیینها، آیین ایزدی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.
بخش دوم کتاب حاضر تاریخ کردهای ایزدی است؛ چرا که آنها دارای تاریخ پرفراز و نشیبی به ویژه در دوره اسلام هستند و همیشه در تقابل با حکام اسلامی قرار داشتند. بخش سوم به اعتقادات کردهای ایزدی پرداخته شده و بخش چهارم نیز مناسبات و مسائل اجتماعی و فرهنگی کردهای ایزدی را مورد تحقق قرار داده است.
وی با اشاره به مشکلات که بر سر راه تدوین این کتاب وجود داشته پرداخت و گفت: یکی از مشکلات همان کار میدانی بود؛ چرا که در سال 1383 که بنده در حال تحقیق بر کردهای ایزدی بودم رژیم صدام در عراق سقوط کرده بود و عراق کشوری ناامن و زیر بمباران به سر میبرد. از اینرو تحقیق کردن در چنین فضایی خطراتی را در برداشت.
نویسنده کتاب در ادامه افزود: یکی دیگر از مشکلات گردآوری این کتاب کمبود منابع بود؛ چرا که در طول تاریخ نه تنها کردهای ایزدی بلکه بسیاری از جریانهای فکری که به گفتمانهای حاکم و یا گفتمانهای رایج در جوامع زاویه داشتند، همیشه در حاشیه بودند و همیشه مورد کتمان واقع میشدند و از این رو مطالب بسیار کمی درباره آنها وجود دارد که کردهای ایزدی نیز با این مشکل مواجهه هستند که در تاریخ نام اینها پاک شده بود و اگر هم مطالبی درباره آنها وجود داشت با عنوان کردهای متمرد و طغیانگر و شورشی و یا بی دینها و گمراهان منطقه یاد شده است. از این رو اطلاعات بسیار کمی درباره آنها وجود داشت.
وی افزود: البته با توجه به اینکه افراد زیادی با سفر در میان کردهای ایزدی خواستهاند در مورد اینها تحقیق کنند ولی به سبب اینکه ایزدیها جوامع بسته و آیینهای غیر تفسیری نیز دارند خیلیها نتوانستند با اینها ارتباط برقرار کنند و ناگفتههای آنها را بنویسند.
دکتر اسماعیل شمس به عنوان ناقد این نشست نخست به عدم توجه پژوهشگران مرکزنشین به مناطق مرزی و بهویژه مناطق غربی ایران اشاره کرد و سپس به نقد و بررسی کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی - فرهنگی کردهای ایزدی» پرداخت.
مدیر بخش کردپژوهی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در ادامه گفت: هنگامی که کتابی مورد نقد و بررسی قرار میگیرد باید به جغرافیای زمانی و مکانی تدوین کتاب نیز توجه داشت. کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی - فرهنگی کردهای ایزدی» در سال 83 به رشته تدوین درآمد و در آن زمان دکتر یوسفی در سن 27 سالگی قرار داشت که وقتی ما این کتاب را با آن شرایط تطبیق میدهیم میبینیم که کاری بسیار عالی و درخور انجام شده است.
همچنین این کتاب به لحاظ اینکه کاری میدانی است بسیار اهمیت دارد؛ چرا که کارهایی که امروز انجام میشود بیشتر کارهای کتابخانهای است که این کار در حوزه تاریخ ضروری و کافی نیست ولی بسیاری از افراد به دلیل سختی کار میدانی خود را به چنین مسائلی درگیر نمیکنند ولی دکتر یوسفی با حضور در میان ایزدیها این کار را انجام داده است.
وی اظهار کرد: عنوان این کتاب «تاریخ و حیات اجتماعی - فرهنگی کردهای ایزدی» است ولی هنگامی که ما به صفحات آن رجوع میکنیم مشاهده میشود که مقدار ناچیزی یعنی 25 صفحه از کتاب به موضوع تاریخ اختصاص پیدا کرده است در صورتی که ما هنگامی که عنوان تاریخ برای کتاب بهکار میبریم باید تقسیم موضوعی مناسب داشته باشیم و حدود یک سوم کتاب به این موضوع اختصاص پیدا کند که در این کتاب نویسنده میتوانست با یک چارچوب تاریخی ایزدیها را مورد بررسی قرار میداد.
این پژوهشگر تاریخ کرد در ادامه به پیوستهای کتاب اشاره کرد و گفت: پیوستهایی در این کتاب آمده که به زبان عربی است در صورتی که این پیوستها هیچ کمکی به خواننده فارسی زبان نمیکند که یا نباید این پیوستها میآمد یا به فارسی ترجمه میشد. پاورقیهای کتاب بسیار ناهماهنگ آمده است که در چاپهای بعدی باید اصلاح شود. همچنین در کتاب به پیشینه پژوهش اشاره شده که بسیار کم است و واژههای کلیدی آمده که نشاندهنده ساختار پایاننامهای است که در اینجا ضرورت ندارد.
شمس در ادامه به نقد کتاب به لحاظ محتوایی پرداخت و گفت: کردهای ایزدی یا ایزدی هستند و یا کرد و این یک پرسش است. چرا که هنگامی که مردم محلی آنجا پرسیده میشود که شما کی هستید میگویند ما ایزدی هستیم و نمیگویند ما کرد هستیم. پس آنها شناسه هویتی خود را ایزدی میدانند و درست است که آنها به کردی صحبت میکنند ولی لباس آنها عربی است که این امر جای بسیا تامل دارد که ریشه در تاریخ آنها دارد که همیشه مورد هجوم کردهای مسلمان بودهاند و جرم آنها این بود که ایزدی هستند. بنابراین خاطره تاریخی بدی دارند که خود را ایزدی میدانند.
پایان این نشست با پرسش و پاسخ همراه بود.
نظر شما