کتاب «رجال عصر پهلوی» به عطاءالله خسروانی به روایت اسناد ساواک میپردازد. این کتاب سیامین عنوان از این مجموعه است.
در «سخن ناشر» با اشاره به ضرورت پرداختن به رجال پهلوی آمده است: «شناخت حکومت پهلوی بدون شناخت رجال آن عصر میسر نیست، بر اساس اسناد اطلاعاتی-امنیتی مهمترین و بارزترین ویژگی این رجال وابستگی آنها به استعمار غرب و به ویژه آمریکا و انگلیس است. مرکز بررسی اسناد تاریخی در راستای کمک به مورخان و فرهیختگان جامعه با انتشار کتب رجال عصر پهلوی در تلاش است تا پژوهشگران را بیشتر با این موضوع آشنا سازد.»(ص هفت)
از نکات قابل توجه در رابطه با خسروانی میخوانیم: «یکی از موضوعات جالب توجه در اسناد این کتاب، تلاش خسروانی برای رسیدن به نخست وزیری و بازی با قدرت با امیرعباس هویداست که سرانجام بدفرجام آن به برکناری وی از دبیرکلی حزب ایران نوین و وزارت کشور منجر شد.»(ص هفت)
در معرفی خسروانی آمده است: «عطاء الله خسروانی فرزند محمدهاشم در فروردین 1298ه.ش متولد شد. وی اجداد خود را خراسانی دانسته که به صورت گروهی به محلات آمده و در آنجا ساکن شدهاند: «پدر من به تهران میآید موطن میشود و با خانواده یکی از قاجارها زمان خودش ازدواج میکند که از آن خانم بچههای متعددی داشته و سپس با مادر من ازدواج میکند. مادر من نوه فاضل نراقی است که یکی از فضلای زمان خودش بوده است.»(ص نه)
تحصیلات دانشگاهی در چند جمله به این شرح نقل شده است:«عطاءالله تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه ادب گذراند و تحصیلات متوسطه را در مدرسه ثروت آغاز کرد و سرانجام از کالج البرز تهران، مدرسه آمریکاییها دیپلم گرفت. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق ناتمام رها کرد و برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا به اخذ کارشناسی در رشته علوم اجتماعی نائل شد.»(ص نه)
سطوری از کتاب به چگونگی ورود خسروانی به صحنه سیاست اختصاص دارد: «خسروانی پس از بازگشت از پاریس در دفتر وزارتی وزارت کار مشغول شد، بعد از مدتی، معاون دفتر و سپس به مشاورت منصوب شد. عطاءالله خسروانی در پنجم اسفندماه 1336 به پیشنهاد جمشید آموزگار، وزیر کار در دولت دکتر منوچهر اقبال با حکم معاونت ثابت اداری وزارت کار منصوب شد. از آن پس او پلههای ترقی را یکی پس از دیگری بالا رفت.»(ص ده)
اسناد ساواک گاه در جملات کلیدی به بیان ویژگی رجال پرداخته که درباره خسروانی مینویسد: «در ارزیابی ساواک از شخصیت خسروانی آمده است: «بیشتر مرد حرف است نه عمل و تا حدی عوام فریب و فاقد لیاقت و مدیریت لازم و کافی جهت احراز مقام ... و ضمنا محتاط است.»(ص ده)
حزب ایران نوین یکی از فعالیتهای سیاسی شاخص خسروانی است که در این رابطه مدعی است: «خسروانی پس از تاسیس حزب ایران نوین در 28 آبان 1342 به اتفاق حسنعلی منصور به حزب ایران نوین پیوست. وی نقش خود را در چگونگی تاسیس حزب ایران نوین به گونهای بازگو میکند که گویی بعد از حسنعلی منصور، وی نقش اصلی را در تاسیس حزب داشته است: «برخلاف اینکه تمام کتابهایی که در اروپا و آمریکا چاپ شده، من خواندهام، میگویند آقای هویدا بنیانگذاران حزب بوده، به هیچ وجه آقای هویدا دخالتی در تشکیل حزب (ایران نوین) نداشت. عضو کانون مترقی بود اما به هیچ وجه نه در تهیه آئیننامه نه در آزادی زنان، نه در کمیسیونهای آقای هویدا شرکتی نداشت.ما نشستیم با منصور گفتیم که بیاییم این دو تا را یکی کنیم و این را به صورت یک حزب دربیاوریم.»(ص دوازده)
برخی رفتارهای رجال سیاسی در برههای زیر ذرهبین قرار میگیرد که از جمله میخوانیم: «سیر نزولی محبوبیت خسروانی تا آنجا پیش رفت که برای تشویق سخنرانی خود در سمینارها نفر اجیر میکرد. در این رابطه میخوانیم: «روز 7/10/46 در سمینار تبلیغ کتاب انقلاب سفید خسروانی وزیرکار سخنرانی کردند. قبل از سخنرانی جدود هشتاد نفر از کارگران کارخانجات مختلف نیز به تالار سخنرانی آمده و گاه به گاه در وسط خسروانی دست میزدند و گاه دست زدن آنها کاملا جنبه زننده به خود گرفته است.»(ص هفده)
دبیرکل سابق حزب ایران نوین در برههای مورد سوءظن شاه قرار گرفت و همین سوءظن موجب کنار گذاشتن وی از صحنه سیاست شد: «در اسناد ساواک درباره برکناری خسروانی میخوانیم: «تحقیقات غیرمحسوس تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاهطلبانه خسروانی را خطرناک تلقی میکرد، وی را از وزارت کشور و دبیرکلی حزب ایران نوین برکنار کرد و بدینسان یکی از فعالترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد. خسروانی پس از برکناری به علت غم و غصه شدید به بیماری گواتر «غمباد» مبتلا شد و بعد از مدتی تارهای صوتی او نیز از کار افتاد.»(ص بیست و هفت)
کتاب «عطاءالله خسروانی» رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک در 449 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 27 هزار تومان از سوی انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است.
نظر شما