کتاب «نظریههای معاصر جامعهشناسی؛ گسترش سنت کلاسیک» درباره پنج دیدگاه مهم نظریه جامعهشناختی معاصر بحث میکند. کارکردگرایی، نظریه ستیزه، کنشمندی دو سویة نمادین، پدیدارشناسی و نظریههای مبتنی بر گزینش عقلانی.
این ویرایش کتاب درباره پنج دیدگاه مهم نظریه جامعهشناختی معاصر بحث میکند. کارکردگرایی، نظریه ستیزه، کنشمندی دو سویة نمادین، پدیدارشناسی و نظریههای مبتنی بر گزینش عقلانی.
کتاب دیدگاهی کلی درباره تحولات نظری اخیر نیز ارائه میکند. متن به همین دلیل ویرایش و به طور کلی روزآمد شده و تعدادی افزودههای مهم به آن اضافه شده است. نخست، همچون ویرایشهای پیشین، از اختصاص فصلی جداگانه به نظریه فمینیستی خودداری شده زیرا این نظریه از جهتگیریهای بسیار گسترده نظری استفاده میکند.
بنابراین تأکید نویسندگان بر شیوههایی است که از طریق آنها نظریهپردازان فمینیست چشماندازهای متفاوت جامعهشناختی را گسترش بخشیدهاند و در سرتاسر این متن در فصلهای مناسب به بحث درباره آثار آنان میپردازیم. همچون ویرایشهای پیشین، پرسشهای مربوط به نقش زبان در جامعه معاصر، مضمونی پژوهشی را شکل میدهد که در هر فصل به آن باز میگردیم.
فصل نخست درباره ساختار نظریههای جامعهشناسی و اهمیت عملی آنها در مقام شیوهای بحث میکند که از طریق آن چگونگی فعالیت جوامع انسانی را تحلیل و درک میکنند. همچنین دو مضمون پژوهشی مهم را ارائه میدهد. یکی از اینها به نقش زنان در جامعه معاصر میپردازد؛ دومی طرز کار نظامهای آموزش و پرورش رسمی غولآسایی است که وجه بارز جامعه مدرن است. هریک از دیدگاههای نظری مهم میتواند پاسخهایی است که وجه بارز جامعه مدرن است. هر یک از دیدگاههای نظری مهم میتواند پاسخهایی مهم، اما نسبی به پرسشها درباره آموزش رسمی و نقش زنان بدهد؛ مضمونهایی که در سرتاسر این کتاب درهم تنیدهاند.
فصلهای بعدی که درباره کارکردگرایی، نظریه ستیزه، کنشگرایی دوسویه نمادین، پدیدارشناسی و نظریههای مبتنی بر گزینش عقلانی است، از الگویی مشترک پیروی میکنند. نویسندگان پیش فرضها و مفاهیم کلیدی هر نظریه و پرسشهایی را بیان میکنند که آن نظریه مطرح میکند و تلاش میشود تا به آنها پاسخ داده شود.
ریشههای فکری این رهیافت شناسایی و درباره بینشهایی بحث میشود که نظریهپردازان معاصر از محققان پیشین استنتاج کردهاند. سپس، با تأکید ویژه بر تازهترین استدلالهای نظریهپردازان مهم، توصیفی دقیق از دیدگاههای آنان به دست داده میشود.
در سراسر هر فصل بر پیوندهای دوسویه بین نظریه، از سویی، و پژوهش جامعهشناختی و اظهارنظرهای کلی اجتماعی، از سوی دیگر، تأکید میشود. در این کتاب نشان داده میشود که نظریهپردازان معاصر چگونه پدیدههای عینی، از جمله نظام آموزش و پرورش و نقش زنان را تحلیل میکنند و چگونه همکاران از دیدگاههای نظری متفاوت بهره میبرند و آنها را در پژوهش خود میگنجانند.
همچنین نشان داده میشود که نگرش نظریهپردازان معاصر چگونه در شیوهای بازتاب مییابد که غیر جامعهشناسان به جهان مینگرند و درباره آن بحث میکنند. فصل هشتم درباره تحول نظریای بحث میکند که مورد علاقه جامعهشناسی معاصر است.
دست آخر، فصل نهم به مدرنیسم و پسامدرنیسم میپردازد و تشریک مساعی دیدگاههای مهمی را استنتاج میکند که به پرسشهای مطرح شده در فصل نخست درباره آموزش و پرورش و نقش زنان پاسخ میگویند.
این کتاب حاصل تلاش مشترک، بدون نویسنده اول و نویسنده دوم است. روث والاس مسئولیت عمده فصلهای مربوط به کارکردگرایی، کنشگرایی دوسویه نمادین و پدیدارشناسی را به عهده دارد و الیسن ولف فصلهای مربوط به نظریه ستیزه، تکامل و مدرنیته، نظریههای مبتنی بر گزینش عقلانی و بازکشف تن در تدوین کرده است.
در پشت جلد کتاب میخوانیم: «جامعهشناسی معاصر، تقریباً در هر موضوعی، بر آثار کلاسیکها، به ویژه مارکس، دورکم، وبر، زیمل و مید بنا شده و با آنها درآمیخته است. ما بر این باوریم که بهترین راه برای مطالعه و درک نظریه، پیگیری شیوههایی است که جامعهشناسان متأخر از طریق آنها آثار نویسندگان کلاسیک را گسترش بخشیدهاند و درک این مطلب است که افراد به منظور تبیین تحولات اجتماعی چگونه از بینشهای نظری واقعا استفاده میکنند. از این رو به هنگام بحث درباره ریشههای تاریخی هر دیدگاه، تشریک مساعی نظریهپردازان کلاسیک را مستقیماً توصیف میکنیم. در سرتاسر این متن شیوههای بسیاری را نیز یادآوری میکنیم که نظریهپردازان و پژوهشگران معاصر به یکسان و از طریق آنها اندیشههای کلاسیک را به طور فعال به کار میبندند.»
کتاب «نظریههای معاصر جامعهشناسی؛ گسترش سنت کلاسیک» نوشته روث ا.والاس و الیسن ولف به ترجمه مهدی داودی با شمارگان هزار و 100 نسخه در 888 صفحه به بهای 68 هزار تومان توسط نشر ثالث منتشر شده است.
نظر شما