«بازمانده حماسه هویزه» عنوان کتابی است که حاج باقر مارانی آن را روایت کرده است، راوی تنها بازمانده از یاران شهید حسین علمالهدی است و ناگفتههای حماسه هویزه را بازگو میکند.
«بازمانده حماسه هویزه» داستان مردی است کوچکسال که پایش به جبهه و جنگ باز شد. رزمنده میدان جنگ شد و تا پای جان از خود ایثار و شهامت نشان داد. باقر مارانی که روزی در خرمشهر کوچه به کوچه در مقابل دشمنان اسلام ایستاد و در سوسنگرد در کنار دوستان شهیدش دشمنان را از شهر بیرون راند و در هویزه در کنار شهید حسین علمالهدی تا آخرین لحظه، مقاومت کرد و شاهد پرپر شدن یاران حسین در دشت هویزه بود.
مارانی تنها بازمانده هویزه است که آنچه در سینه او نهفته بود و بعد از سالها بر صفحات سفید کاغذ به نگارش درآمده، صحنههایی است که فقط او در آن معرکه با چشم خود دیده است. اگرچه سالها بر این راز، مهر سکوت زده بود اما سرانجام واقعیت خیانت بنیصدر در عملیات هویزه توسط این رزمنده کوچکسال آن زمان، برملا شد.
کتاب در سیزده فصل، زندگی باقر مازنی تنها بازمانده از نبرد هویزه را روایت میکند و از کودکی او تا آخرین حضور او در جبهه جنگ را تحت پوشش قرار میدهد و در مهمترین بخشهای آن به روایت عملیات و نبرد هویزه و نحوه شهادت شهید حسین علمالهدی و یارانش میپردازد. این روایت از مستندات تاریخ معاصر به حساب میآید که تا به حال بازگو نشده است. در پایان اثر هم آلبومی از تصاویر راوی، برادر شهیدش و سایر شهدا ضمیمه اثر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «جنگ که شروع شد، همه مردم، فارغ از پیشه و کسوتی که داشتند به دفاع از مرزها شتافتند. نیروهای مردمی به همراه یاران امام خمینی (ره) از دانشجو، کشاورز، بسیجی، سپاهی و ارتشی با تمام توان خود در مقابل دشمن ایستادگی کردند. اما در این میان افرادی هم در داخل کشور بودند که خیانتهایی را مرتکب شدند که باعث شد در میدان رزم شهید و مجروح شوند.
در این میان جمعی از دانشجویان پیرو خط امام به همراه نیروهای مردمی، ارتشی و سپاهی راهی دشت هویزه شدند که نگذارند دشمن به طرف شهر بیاید. فرمانده این عملیات سردار شهید حسین علمالهدی که فرمانده سپاه هویزه بود، قلمش را در مکتب علم و دانش زمین گذاشت و اسلحه را بر دوش کشید و همراه این قافله وارد عملیات شد.
حماسه هویزه یکی از ورقههای تاریخ هشت ساله دفاع مقدس است که بعد از جنگ رزمندگان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس با بیان خاطراتی از هویزه و حماسه آن، تاریخ این برهه از جنگ هشت ساله را تشریح نمودهاند. این افراد در کلامشان به این مطلب اشاره کردهاند که یک نفر از این حماسه بزرگ زنده مانده است و از پل عبور کرده و خود را به سوسنگرد رسانده؛ آن یک نفر اصفهانی است.
این یک نفر تمام واقعیت و خیانت بنیصدر، حماسه هویزه و شهادت حسین علمالهدی و یارانش را با چشم خود مشاهده کرده است. حالا بعد از سالها آن یک نفر که از نبرد هویزه برگشته است، روایت میکند آنچه را که دیده است.»
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم: «قبل از ورود بنیصدر به هویزه این شهر زیر آتش دشمن بود و بعد از ورودش شهر آرام شد. آن روز بین حسین علمالهدی که فرمانده سپاه هویزه بود و بنی صدر درگیری لفظی پیش آمد و با هم بحث کردند. آن زمان میتوانستیم به راحتی بنیصدر را بکشیم ولی این کار را انجام ندادیم. به او گفتیم که به ما مهمات بده در جوابمان گفت: مهمات نداریم، خودتان بجنگید و به غنیمت بگیرید. وقتی که بنی صدر متوجه شد که حسین و دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) اینجا هستند، گفت: شماها آمدید و در خطوط جبهه هم رسوخ کردهاید؟!»
کتاب «بازمانده حماسه هویزه»، در 400 صفحه با شمارگان 2000 نسخه و بهای 14000 تومان از طرف انتشارات ستارگان درخشان چاپ و منتشر شده است.
نظرات