پارسی نژاد در جلسه نقد و برسی رمان «فصل پنجم» گفت: چون تاریخ همه مسائل را ثبت نمیکند و آنچه که حقایق و ریزهکاریها و جزئینگری جنگ و حتی انقلاب اسلامی را زنده میکند داستان و خاطره است و اگر در داستان ثبت نشود از بین میرود
کامران پارسینژاد نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه هدف اصلی نوشتن این کتاب آنگونه که خود نویسنده میگوید در درجه اول زندگینامه و داستانی بوده، عنوان کرد: خاطره و زندگینامه داستانی روایتگر بخشهای تاریک تاریخ ماست. چون تاریخ همه مسائل را ثبت نمیکند و آنچه که حقایق و ریزهکاریها و جزئینگری جنگ و حتی انقلاب اسلامی را زنده میکند داستان و خاطره است که اگر در داستان ثبت نشود از بین میرود و این خطر بزرگی برای تاریخ کشور ماست.
روایت تاریخ روسیه در «جنگ و صلح» تولستوی
وی افزود: نویسندگانی که در حوزه خاطره و داستاننویسی ورود پیدا میکنند، باید رسالت بزرگ ملی بر دوش خود احساس کنند، صداقت کلام داشته و راوی حقایق و منصف باشند چون آن را برای نسل بعد نگه میدارند. نمونه آن «جنگ و صلح» تولستوی که تنها یک رمان ساده نیست، بلکه بخش عمدهای از تاریخ روسیه است. ما هم چه در ارتباط با جنگ و چه انقلاب اسلامی باید به همین سبک و سیاق جلو برویم تا بتوانیم حقایقی که ممکن است تاریخ فراموش کند بیان کنیم.
این نویسنده ضمن بیان اینکه تصمیم نویسنده برای طرح این ناگفتههایی که راویان آن حاضر نیستند هویت خود را آشکار کنند، در قالب یک رمان، به عنوان یک طرح کلی اولیه، ایده یا سوژه، هوشمندی نویسنده را میرساند، اظهار کرد: مشکلی که در اینجا وجود دارد، ساحت داستان است که قانون و نظام خاص خودش را دارد. چارچوب و اسکلتبندی و فضای داستان جدا از حقایق تاریخی است و شما نمیتوانید هرآنچه به عنوان حقیقت تاریخی وجود دارد را به راحتی وارد داستان کنید.
پارسینژاد با معرفی نویسنده به عنوان یک پژوهشگر قهار که صداقت در کلام از مهمترین عنصرهای داستان اوست، گفت: صداقت را نمیتوان به راحتی به دست آورد مگر اینکه در ذهن و ایده نویسنده باشد و کلامی که صداقت دارد برگرفته از دل و تجارب درستی است که درست هم منتقل شده است که در این بخش ما هیچ نقصی در کار نویسنده نمیبینیم.
وی اظهار کرد: به نظر میآید ایشان اطلاعات بسیاری در ذهن داشته است و کوشیده تا تمام این اطلاعات را در قالب رمان بیان کند. این اندوخته باید تبدیل به چهار یا پنج رمان میشد. در این داستان حوادث بسیاری مطرح شده و شخصیتهای بسیاری وجود دارد. باید به شخصیتها فرصت میدادیم تا مخاطب آنها را بشناسد.
این منتقد ادبی اضافه کرد: این اثر هم جزو ادبیات سیاسی و هم تاریخی تلقی میشود و به نوعی ادبیات اثباتی هم هست که ادبیات اثباتی در همه جای دنیا وجود دارد. پشت این ادبیات یک نوع سوءنگری است و روی یک خط پیش میرود و از ابتدا تا انتهای داستان قصد و هدف نویسنده مشخص است. از ابعاد و جهاتی این کار، در این دوره و مقطع زمانی پسندیده نیست و باید سعی کنیم در لایههای پنهان، داستان را جلو ببریم.
بیانصافی نسبت به فعالیت سیاسی زنان در ایران
پارسینژاد با اشاره به اینکه نسبت به فعالیت سیاسی زنان در ایران بیانصافی شده و زحمات زنان بازگو نشده است، اظهار کرد: در نهادهای مختلفی که حضور داشتهام، دیدهام که بخش مهمی از فعالیتهای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی بر عهده خانمها بوده است که شاید به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، این فعالیتها مهموم مانده است که ارزش نگارش آثار درباره فعالیتهای مبارزاتی خانمها را بیشتر نشان میدهد اما اگر داستانی در این زمینه مینویسیم، باید به گونهای باشد که مخاطب را جذب کند.
در این داستان، گفتوگوهای بسیاری به کار رفته است و نقلهای مختلف را میخوانیم و فرصت اینکه احساسی نسبت به اثر پیدا کنیم را نداریم. مسئله مهم این است که باید فضاسازی و صحنهپردازی کنیم.
وی ضمن بیان اینکه این اثر حجم بالاتری میطلبید و در آن با پراکندهگویی و آشفتگی زیادی روبهرو هستیم و نظام حاکم بر داستان در آن رعایت نشده، گفت: از بزرگترین مشکلات ما در داستان و حتی داستان دفاع مقدس و جنگ که گفته میشود رنگ شعاری گرفته این است که نویسنده پیشزمینه بسیاری از اتفاقات، حوادث و افراد را به مخاطب نمیدهد که در این اثر هم خیلی مشهود است.
این نویسنده در پایان اظهار کرد: متاسفانه موضوعات امکانپذیر را به ویژه برای نسل جوان، نمیتوانیم در داستان باورپذیر کنیم. یکی از دغدغههای نویسنده باید این باشد که نیاز روز جامعه خود را بشناسد. اگر بخواهیم با فضای ذهنی دوران انقلاب داستان بنویسیم، در حقیقت اثر خود را برای همان نسل نوشتهایم اما نسل امروز نمیتواند با چنین اثری ارتباط برقرار کند.
توصیف محیط زندان فضا و عرصه جدید در رمان انقلاب وارد کرده
مجید اسطیری با بیان اینکه در رمانهای انقلاب به محیط زندان و به خصوص بند زنان سیاسی آن کمتر پرداخته شده است، گفت: در این رمان تا زمانی که داخل زندان را میبینیم، همه چیز تازگی و جذابیت دارد و با صحنههایی روبهرو هستیم که کمتر در ادبیات داستانی خود سراغ داریم. خانم انیسی این بخش را نمایشی، دقیق و با توصیفات زندهای روایت کرده است.
وی کتاب را به دو بخش زندان و بعد از زندان تقسیم و به شخصیتهای داستان که به شکل گرفتن معنای نسل انقلاب کمک میکنند، اشاره کرد و گفت: رمان خانم انیسی مخصوصا تا انتهای فصل چهارم که شخصیتها از زندان خارج شدهاند خیلی درخشان است که کاملا به یک فضا و عرصه جدید در رمان انقلاب وارد شده و آن فضا و شیوه عموما تکراری فرار و ساواکی و ... در آن کمتر است.
رمان را به خاطر زنان زندانی سیاسی نوشتم
فریبا انیسی نویسنده کتاب، با بیان اینکه برای نگارش این رمان با جمعی از بانوان زندانی سیاسی در رژیم شاهنشاهی گفتوگو کرده است، گفت: در جریان نگارش خاطرات انقلاب، با زندانیان سیاسی زن ارتباط بسیاری برقرار کردم و در همان سالها، مجمع زنان مبارز سیاسی و انجمن زنان مسلمان شکل گرفت و آنجا بیشتر در فضای کاری که انجام دادند قرار گرفتم. شکلگیری این کتاب نیز از آنجا بود و تصمیم گرفتم به دلیل آنکه بسیاری از زندانیان سیاسی زن حاضر نبودند خاطراتشان منتشر شود، مجموع این خاطرات را در قالب رمانی به نگارش درآورم.
وی ادامه داد: تمام افرادی که در آن دوران زندانی بودند، به نقش گروهک مجاهدین تاکید داشتند و بسیاری از بانوان زندانی سیاسی، با افراد گروهک مجاهدین هم سلول و دوست بودند. مجاهدین سیستم برنامهریزی شده و منظمی برای جذب افراد داشتند و در زندان هم تبلیغ میکردند. در حالی که انقلابیون مذهبی، تشکیلات منسجمی نداشتند.
انیسی در پایان افزود: چون این تاریخ است که اتفاق افتاده و من میخواستم آن را نقل کنم در نتیجه دست من بیشتر از این باز نبود که بخواهم جزئیات بیشتری اضافه کنم و میخواستم اتفاقات را همان گونه که حادث شده بازگو کنم و آنها را زیاد دستکاری نکنم که همین امر موجب محدودیت من برای پر و بال دادن به داستان بود.
نظر شما