شخصیتهای منفی و شرور بخشی از دنیای کتاب و داستان هستند و گاهی بیشتر از شخصیتهای مثبت داستان به چشم میآیند. در مطلب زیر خوانندگان را با چند شخصیت شرور دنیای ادبیات آشنا میکنیم.
ویکتور فرانکنشتاین در «فرانکنشتاین» نوشته مِری شِلی
خوانندگان داستان ترسناک «شِلی» نمیدانند شخصیت منفی داستان چه کسی است. در حالی که هیولای داستان کارهای وحشتناکی انجام میدهد اما تقصیر اصلی به گردن کسی است که این هیولا را خلق کرده است. میل «ویکتور» برای بازی دادن خداوند و خلق موجودی جدید موجب تباهی او شد، اما در واقع بیتوجهی به اراده خداوند بزرگترین گناهش است. «ویکتور» بسیار دوست دارد کاری انجام دهد تا خلق هیولای کریه داستان را از یاد ببرد. غافل از اینکه فراموشی از دایره قدرت ذهن انسان خارج است!
جوکر در «بتمن» نوشته بیل فینگر، باب کین و جری رابینسون
از حضور جوکر در دنیای کتاب کمیک 70 سال میگذرد اما بازی هیث لجر در اقتباسی سینمایی از این کتاب کمیک در سال 2008 تحت عنوان «شوالیه تاریکی» سبب شد این کتاب به نسل جدید معرفی شود و جِرِد لتو در نسخه سال 2016 این داستان در فیلم «جوخه انتحار» بار دیگر جوکر را به خوانندگان شناساند. شخصیت شروری که در فرهنگ معاصر بسیار محبوب است. شوخیهای پیچیده جوکر موجب شد او تبدیل به شخصیت منفی قدرتمندی شود.
ناپلئون در «مزرعه حیوانات» نوشته جورج اورول
کتاب پادآرمانشهری جورج اورول در ارائه رژیم استالین چندین شخصیت منفی برجسته به دنیای ادبیات ارائه میکند. «ناپلئون» خوک داستان اورول است که در آغاز و در دوره حکومت انسانها بسیار سربهزیر و ساده است اما در نهایت ارباب مزرعه میشود و شرارت او زمانی برملا میشود که اسب وفادار مزرعه را مورد هدف قرار میدهد.
رمزی بولتون در «بازی تاج و تخت» نوشته جورج آر. آر. مارتین
کمتر شخصیتی در دنیای کتاب «مارتین» شرارت بولتون را دارد. او مرتکب قتل میشود، بسیاری از افراد را شکنجه میدهد و سبعیت را به اوج خود میرساند. از هیچ چیز نمیترسد و رفتار وحشیانه او با «تیون گری جوی» دل خوانندگان را به درد آورد و او را به یکی از منفورترین شخصیتهای داستان تبدیل کرد.
لیدی کاترین در «غرور و تعصب» نوشته جین آستن
«جین آستن» استعداد ویژهای در خلق شخصیتهایی داشت که مخاطبان دوست دارند ماجرایشان را در کتاب بخوانند، اما علاقهای به دیدنشان در زندگی واقعی ندارند. لیدی کاترین نمونهای از همین دست شخصیتها است. بیشک تنفر او از «الیزابتِ» داستان به دلیل نداشتن تحصیلات و خانوادهای اعیانی و شایعه نامزدیاش با «دارسی»، که انتظار میرود با دختر کاترین ازدواج کند، موجب شد او به یکی از شخصیتهای منفور دنیا تبدیل شود زیرا «الیزابت» شخصیتی محبوب در دنیای ادبیات است و خوانندگان «غرور و تعصب» بیرحمی نسبت به او را برنمیتابند.
دولورز اومبریج در «هری پاتر» نوشته جی. کی. رولینگ
باور عمومی بر این است که «وولدرموت» شخصیت منفی داستان «هری پاتر» است اما او برای ابراز شرارت خود از جادو بهره میگیرد و از احساساتشان سوءاستفاده نمیکند. استفن کینگ، نویسنده ژانر وحشت که خود شخصیتهای ترسناکی در دنیای ادبیات خلق کرده است درباره شخصیت «اومبریج» میگوید: «بیشک او مهمترین شخصیت منفی این دوران و استادِ تظاهر است. این کتاب فقط به دوره ما تعلق ندارد و سالها ماندگار خواهد ماند.»
پاتریک بَتمان در «روانی آمریکایی» نوشته بِرِت ایستون اِلیس
کتاب «روانی آمریکایی» در سال 1991 همگان را شوکه کرد. داستان مردی که روزها به صورت عادی زندگی میکند و شبها به کشتن ولگردها و زنان خیابانی مشغول میشود. جالب اینجاست که نام «بتمان» و «بتمن» یک کلمه با هم تفاوت دارد، اما تفاوت شخصیتهایشان و اعمالی که شبها مرتکب میشوند بسیار متفاوت میدهد. یکی جان مردم را میگیرد و دیگری جانشان را نجات میدهد.
نظر شما