محمدعلی موحد در نشست درسگفتارهایی درباره سنایی:
شمس نخستین کسی است که از تضادهای شعری سنایی حرف زده/شعرهای سنایی دچار دگرگونیهای بسیار است
محمدعلی موحد در نخستین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی سنایی به «سنایی در مقالات شمس»پرده از معمایی درباره ی زندگی سنایی برداشت و تاکید کرد که دنیای شعری او با زندگی واقعی اش فرق دارد.
سنایی بزرگترین سراینده شعر اجتماعی در تاریخ ادبیات کلاسیک فارسی است
علیاصغر محمدخانی؛ معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب در ابتدای نخستین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی سنایی گفت: یک دهه است که چهارشنبه های هر هفته به بررسی آثار ادیبان فارسیی میپردازیم. از سال 86 برنامهای 20 ساله برای این نشستها برنامهریزی کردیم و امروز 10 سال از شروع آن میگذرد. در بیش از 500 جلسه به بررسی 10 شاعر بزرگ فارسی زبان یعنی مولوی، فردوسی، سعدی، نظامی، عطار، بیهقی، حافظ، ناصرخسرو، خاقانی و خواجوی کرمانی پرداختهایم.
محمدخانی با ذکر این تاریخچه از برنامه یک ساله در پیش رو خبر داد و گفت: قصد داریم که در چهارشنبه هر هفته به مدت یکسال به بررسی آثار و ویژگیهای حکیم سنایی بپردازیم.
معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب در معرفی سنایی گفت: حکیم سنایی غزنوی از شاعران و عارفان برجسته ادب فارسی است. او نخستین کسی است که در شعر فارسی در تبیین نظام عرفانی جهان و آنچه آنرا نظام احسن خواندهاند، سخن گفته است.
محمدخانی ادامه داد: سنایی بزرگترین سراینده شعر اجتماعی در تاریخ ادبیات کلاسیک فارسی است و شعر او در ردیف بهترین شعرهای اجتماعی و سیاسی زبان فارسی است. شعر او حال و هوایی تازه وارد قصیده کرده است و جزو معدود شاعرانی است که حکیم نامیده میشود. علاقه او به خاندان پیغمبر و نگاه تاکیدی او به شعر صوفیان از دیگر ویژگیهای شعر اوست که میتوان ساعتها در مورد آن صحبت کرد.
سنایی از نوابغ شعر فارسی است
به گزارش ایبنا، نوبت به علی محمد موحد که رسید، این مولاناپژوه، در ابتدا از پشتکار و همت علی اصغر محمدخانی تشکر کرد و گفت: ادبیات ما محتاج کار مداوم است. کار انجام نشده، بسیار زیاد است و باید تشکر کرد از علیاصغر محمدخانی که 10 سال به این کار پرداخته است.
این مولاناپژوه درباره صحبتهای خود در جلسه امروز که باعنوان «سنایی در مقالات شمس» نامگذاری شده بود، گفت: من امروز درباره حضور شاعر در شعر خود صحبت میکنم، تعبیری که ما آنرا از نظامی گنجوی داریم. باید به این نکته توجه کرد که حضور شاعر در شعر متفاوت از حضور او در زندگی شخصی است و اکثر شاعران آنچه را که در شعر خود میآورند در زندگی خود آنگونه نیستند.
موحد تشریح کرد: سنایی، شاعری است که شعرهای او دچار دگرگونیهای بسیار است. برخی شعرهایش، محصول سالهای جوانی است؛ چراکه این شعرها، ویژگیهای دارد که به این سالها مربوط میشود. اما در شعرهایی که اکثر جامعه از او شنیدهاند، وی به پند و حکمت میپردازد. سنایی شاعری است که جلوههای مختلفی در آثارش دیده میشود.
موحد در توضیح ویژگیهای شعری سنایی گفت: شعرهای او متفاوت است و تضادهای زیادی در آن دیده میشود. برخی از شعرهای او بسیار مستهجن است. رکیکترین هجویات در آثار او دیده میشود؛ شعرهایی که در چنین مجالسی، حتی قابل مثالزدن هم نیست. اما در عینحال او شعرهای بسیار پندآموز دارد. عدهای معتقدند که او بعد از برخورد با دیوانهای سرودن هجویات را کنار گذاشته، توبه کرده و به حج رفته است. البته حجرفتن او هیچوقت اثبات نشده است. در شعرهای او نشانهای از سفر حج وجود ندارد.
او ادامه داد: محققان میگویند هیچ مرزی بین شعر روشن و تیره او وجود ندارد. شفیعی کدکنی در مقدمه یکی از کتابهایی که درباره قصیدههای سنایی منتشر شده است، میگوید که این نظریه را که بین شعر جدی و هجو او مرز وجود ندارد و او دچار تضاد است، نخستین بار احمد آتش، ایرانشناس ترکی بیان کرده است؛ اما من معتقدم که شمس در سدههای گذشته، نخستین کسی بوده است که از تضادهای شعری سنایی حرف زده است.
موحد با اشاره به دیدگاه شمس نسبت به سنایی گفت: شمس معتقد بود که سنایی، نظامی، خاقانی و عطار چهار سخنور بزرگ شعر پارسی هستند که او از آنها بهره برده است. او این چهار نفر را شیران حوزه سخنوری میداند. اما از میان آنها توجه ویژهای به سنایی دارد. البته این حرف را زمانی میتوان مورد توجه قرار داد که از آن سخن معروف شمس که میگوید «دو بیت خاقانی میارزد به کل دیوان سنایی» چشمپوشی کنیم. پیش از شمس سیدبرهانالدین محقق، لالای مولانا (کسی که مراقب رفتار عرفانی مولانا بوده است) از مریدان خاص سنایی بوده است. همچنین شمس از بین پدر مولانا، سنایی و سیدبرهانالدین، سنایی را بیشتر پسندیده است.
مولف «خواب آشفته نفت» در توضیح نگاه شمس به هنگام مردن سنایی گفت: سنایی موقع مرگ زنار میخواند زنار را معمولا کسی میخواند که فکر میکند در طول عمرش اشتباهی را انجام داده است.
موحد در بخش پایانی صحبتهایش گفت: فکر نمیکنم درباره مقام سنایی در شعر فارسی بحثی وجود داشته باشد او از نوابغ شعر فارسی است و تردیدی نیست که او را میتوان جزو بزرگترین شاعران ایران دانست، اما من در صحبتهایم میخواستم به معمایی بزرگ اشاره کنم و آن این است که کسی که شعر مینویسد دنیای شعری او با دنیای واقعیاش متفاوت است.
سنایی در بلاغت و فصاحت گوی سبقت را از دیگر شاعران ربوده است
دکتر مریم حسینی که آخرین سخنران این نشست بود با اشاره به برگزاری این سلسله نشستها گفت: خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا نام سنایی یک بار دیگر مطرح شود. در طول سالهای گذشته همایشهای متنوعی در سراسر جهان برای او برگزار شده است؛ اما واقعا جای چنین برنامهای در شهرکتاب خالی بود و باید تشکر کنیم از علیاصغر محمدخانی که به برگزاری این نشستها پرداخته است.
این سناییپژوه در توضیح تحقیقاتش روی سنایی، شاعر بزرگ ایرانی گفت: 14 سال روی سنایی تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که او یکی از بزرگترین شاعران فارسی است؛ چراکه عالم شعری او با دیگر شاعران متفاوت است. او در بلاغت و فصاحت گوی سبقت را از دیگر شاعران ربوده است و آغازگر دوره جدیدی در شعر فارسی است.
حسینی در توضیح آثار سنایی گفت: مثنوی «حدیقهالحقیقه» و «سیرالعباد الی المعاد» از آثار مهم اوست. در دیوان سنایی مجموعهی غزل و قصیده فراوان وجود دارد. استاد شفیعی کدکنی معتقد است که دوره جدید شعر فارسی با سنایی آغاز میشود و بهاعتقاد من این نظر درستی است؛ چراکه تا آن زمان هیچ شاعری جریان عرفان را به شعر فارسی وصل نکرده بود و میتوان گفت که سنایی نهتنها شعر فارسی را نجات میدهد بلکه به احیای فرهنگ زمان خود میپردازد.
او ادامه داد: هنوز مرز مشخصی میان قصیده و غزلهای او وجود ندارد؛ اما میتوان گفت که قصیدههای او بهترین صورت شعر اوست. همچنین او در مثنویهایش به احیای شعر فارسی میپردازد. او شاعری است واقعی و سعی نمیکند انسانی مجازی باشد؛ چراکه معمولا ما از شاعران انسانی میسازیم که از گناه و معصیت بهدور است.
حسینی در توضیح مدحهای سنایی گفت: سنایی در آثارش به ستایش پادشاهان پرداخته است اما دادگری را نیز در آثارش فراموش نکرده و از پادشاهان میخواهد که انسانهای عادل باشند. این بخش جایگاه اجتماعی سنایی را مشخص میکند. بهجرأت میتوانم بگویم که تا قبل از مشروطه قصیدههای تندی که در آثار سنایی وجود دارد در هیچیک از آثار شاعران ما دیده نمیشود و قصیدههای اجتماعی او هویتش را نشان میدهد. بهنظر من سنایی از روشنفکران و آوانگاردهای روزگار خودش بوده است.
او ادامه داد: جایگاه سنایی در شعر فارسی به شکلی تثبیت شده است که شاعران بزرگی مثل سعدی، حافظ و مولانا و صائب عاشق سنایی بودهاند و میتوان گفت که شاعران زیادی ریزهخور سفره گسترده سنایی بودهاند. همچنین خاندان مولانا و شمس حافظهای سرشار از سنایی داشتند و مولانا بارها در کتابش به ستایش کتاب الهینامه او قسم خورده است.
این پژوهشگر ادب فارسی با اشاره به دیدگاه مولانا نسبت به سنایی گفت: بهشکلی علاقهمند به سنایی بود که حتی مثنوی را به این دلیل نوشت که کتابی شبیه به الهینامه سنایی باشد.
حسینی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: سنایی یکی از مرگشناسان بزرگ است و چقدر زیبا مرگ را توصیف میکند. شعرهای او در بسیاری از کتابهای شعر و غیر شعر آمده و افراد زیادی درباره او سخن گفتهاند که همین موضوع بیانگر بزرگی سناییاست
نظر شما