مراد فرهادپور در این نشست ضمن ابراز خوشحالی از اینکه با ترجمه این کتاب کیرکگور به عنوان چهرهای مرکزی و مهم به فارسی قابلخواندن در اختیار مخاطبان ایرانی قرار میگیرد گفت: متاسفانه بلایی که سر هگل با ترجمههای نامطلوب آمده است امیدوارم که سر کیرکگور نیاید. من همواره در حیات فکری خود بر ترجمه تاکید بسیاری کردهام و بر پیوند تفکر و ترجمه اصرار دارم.
وی ادامه داد: کتاب تکرار مجموعهای از نامههای عاشقانه، رساله، متنهای ادبی و ... کیرکگور است و درست مانند جایگاه او در فلسفه وضعیت مشخصی ندارد اما در عین حال پیوندهایی را در مخاطب ایجاد میکند که فرد را دچار درگیری فلسفی میکند. صالح نجفی در این کتاب زبان خاصی را برای متن ساخته که در عین روانی و آشنایی قرابت و پیچیدگی متن ادبی کیرکگور را دارد و فقط ترجمه محض نیست و مخاطب میتواند شکلی از گذر را در آن احساس کند.
مراد فرهادپور در این نشست ضمن ابراز خوشحالی از اینکه با ترجمه این کتاب کیرکگور به عنوان چهرهای
این مترجم فلسفه افزود: این در حالی است که متاسفانه بسیاری از کتابهای حجیم فلسفی این روزها ظرف 6ماه بهصورت بلدوزری ترجمه میشوند بدون اینکه هیچ توجهی به متن شود. در این میان نویسندگانی مانند آگامبن هم برای مترجمان وسوسهانگیز هستند. مصیبت آنجا بیشتری میشود که ترجمه نخست یک مترجم یک کتاب فلسفی سخت قرار میگیرد به طورمثال ترجمه نخستی که از کتاب تکرار صورت گرفته تجربه اول مترجم آن بوده است و سوال من این است که چرا یک مترجم برای ترجمه یک اثر فلسفی نباید یک مسیر را مانند صالح نجفی طی کند تا در نهایت بتواند یک کتاب فلسفی را ترجمه کند.
فرهادپور گفت: امروز نجفی میتواند پروژه کیرکگور را ادامه دهد و به همین دلیل است که قصد ترجمه کتاب «این یا آن» کیرکگور را هم دارد و این نتیجه تلاش مترجمی است که مسیر درستی را طی کرده اما اکنون همه ما میخواهیم خودمان کاشف باشیم و به طور مثال در حوزه ترجمه میگوییم که این نخستین کتابی است که از فلان نویسنده ترجمه کردهایم!
وی با بیان اینکه از دل نئوژورنالیسم فلسفی است که همین کتابهای کمحجم با ترجمههای نامطلوب فلسفی بیرون آمده است یادآور شد: این آفت بدی است که این روزها دچار کتابهای نظری در حوزه فلسفه شده و هرکسی از گرد راه رسیده کتابی را ترجمه کرده است. ترجمه «منطق هگل و پدیدارشناسی هگل» نمونههایی از چنین آثاری است.
این پژوهشگر حوزه فلسفه با بیان اینکه در چنین فضایی پرداختن به کیرکگور آن هم به شکل یک سنت کاری بسیار ارزشمند است گفت: باید بدانیم که ترجمههایی چون کتاب «تکرار» به کوشش صالح نجفی به قفسه کتابخانههای ما پرتاب نشدند بلکه در دل شکلگیری سنت این ترجمه شکل گرفتهاند.
فرهادپور در بخش دیگری از سخنانش درباره محتوای افکار و اندیشههای کیرکگور سخن گفت و افزود: من نقد آدرنو به کیرکگور را درست میدانم از سوی دیگر این سوال مطرح میشود که آیا میتوان امر سوبژکتیو را با امر فردی یکسان دانست یا امر تکین غیر از امر فردی است؟
وی با بیان اینکه ساختاری که بیش از هرچیز به درک کیرکگور کمک میکند ساختار زیباییشناختی اخلاق و تجربه دینی است گفت: در فصل آخر این کتاب هم نویسنده به هر سه مولفه اشاره کرده است.
فرهادپور در پایان سخنانش توضیحات مبسوطی را درباره واژه «تَکرار» در سنت فلسفی ارایه کرد.
دو مولفه برجسته در آثار کیرگور
محمدخانی در این نشست با بیان اینکه آثار کیرکگور در کشورهای مختلف جهان خوانده شده و تنها چندین اثر آن به زبان فارسی ترجمه شده است گفت: «این یا آن»، «ترس و لرز»، «تکرار» و ... عناوین برخی از آثار اوست که در ایران به چاپ رسیده البته تعدادی از آثار کیرکگور با نام مستعار منتشر شده است.
وی ادامه داد: کتاب «تکرار» که توسط صالح نجفی ترجمه شده مقدمه و موخره خوبی دارد و یکی از آثاری است که در آن کیرکگور یکی از آراء اساسی خود را در آن شرح داده است. در کتاب «تکرار» دو مولفه برجسته است؛ نخست تعهد و وفاداری نسبت به خود و دیگری عشق و ایمان به خدا در ادیان است.
محمدخانی گفت: چندین مساله محوری در آثار کیرکگور وجود دارد که قابل تامل است؛ سبک نوشتاری کیرکگور و ارتباطش با درونمایه آثار و محوری بودن آثار که عشق و ایمان دو مولفه اصلی آن است. دیگر اینکه آیا متنهای او بازیهای بلاغی هستند و یا اینکه از نظر عقلی هم ارزش دارند. همچنین ساختار روایت در آثار او و شیفتگیاش به تئاتر در کتابهایش دیده میشود. صیرورت نیز یکی دیگر از مولفهایی است که در آثار کیرکگور قابل بررسی است و در آن میتوان وجوه اشتراک و افتراق او با هگل را مشاهده کرد.
کیرکگور پدر اگزیستانسیالیست در ایران است
نجفی نیز در بخشی دیگری از این نشست توضیحاتی را درباره روند ترجمه این اثر ارایه کرد و گفت: ترجمه کتاب «تکرار» به تجربه ترجمه من از کتاب دیگری به نام «قانون خشونت» برمیگردد که در واقع کار جمعی بود که با مراد فرهادپور انجام دادیم در آن کتاب نقلقولی از اشمیت به نقل از کیرکگور وجود داشت که به تکرار اشاره کرده بود. بعدها من این پروژه فکری را ادامه دادم تا ماحصل آن ترجمه کتابی شد که امروز منتشر شده است.
وی ادامه داد: کیرکگور پدر اگزیستانسیالیست در ایران بوده و میتوانیم به نوعی آن را نماد تفکر فردگرایی و حتی روشنفکری دینی در ایران بدانیم. چرا که با افکار او راهی برای حل کردن تناقضات فکری پیدا شده بود.
نجفی افزود: وقتی کتاب «قانون و خشونت» منتشر شد و آگامبن توسط فرهاد مرادپور به جامعه معرفی شده بود هنوز کیرکگور برای ایرانیان ناشناخته بود و تنها کتاب «ترس و لرز» او به معرفیاش در فیلم هامون و کمحجم بودن متداول شده بود با این وجود هنوز افکار و اندیشههایش مورد بررسی قرا نگرفته بود.
نجفی در بخش دیگری از سخنانش توضیحات مفصلی را درباره برهههای مختلفی از زندگی کیرکگور ارایه کرد و گفت: او کتاب «ترس و لرز» و «تکرار» را در یک روز منتشر کرد و موخرهای که بر کتاب «تکرار» نوشته را میتوان بهصورت مستقل مطالعه کرد.
نظر شما