فتحالله مجتبایی در رونمایی از تصحیح جدید مثنوی مطرح کرد:
مثنوی دایرةالمعارف فکری و روحی مردم ایران است
فتحالله مجتبایی در مراسم رونمایی از مثنوی معنوی به تصحیح دکتر محمدعلی موحد گفت: در کشور ما دو کتاب شاهنامه و مثنوی جایگاه ویژهای بین مردم دارند و مردم آن را الهام الهی میدانند. بهاعتقاد من مثنوی دایرةالمعارف فکری و روحی مردم ایران است.
محمد دبیرمقدم، عضو پیوسته و معاون علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی که مسئولیت اجرای این مراسم را برعهده داشت در ابتدای این مراسم گفت: امروز روز بسیار بزرگی در تاریخ 27 ساله فرهنگستان است. حدود 5 سال پیش در یکی از جلسات فرهنگستان موضوع چاپ تصحیح مثنوی معنوی مطرح شد و استاد موحد در آن جلسه ماجرای 40سال پیش را که در دانشگاه تهران اتفاق افتاده بود، برای ما تعریف کرد.
معاون علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: در آن جلسه دکتر مجتبی مینوی تاکید ویژهای بر لزوم چاپ کتابهای مولانا به روش تصحیح انتقادی داشتند. او میگفت که نخستین شعر مثنوی شکایت نی نیست بلکه شکایت مولاناست از اینکه چرا این اثر را ارج ننهادیم و شکوفا نکردیم. بنابراین اعتقاد ایشان بر این بود که باید تصحیح جدیدی بر مثنوی مولانا نوشته شود.
مثنوی نیاز به متنی معیار و استاندارد داشت
محمدعلی موحد که نخستین سخنران این مراسم بود در ابتدای جلسه گفت: تشکر میکنم از اساتیدی که از آثارشان استفاده کردم تا این اثر منتشر شود. همچنین سپاسگزارم از دوستانی که در این پروژه من را یاری دادند و تلاشهای شبانهروزی آنها باعث شد تا امروز ما شاهد رونمایی از این اثر باشیم. البته انتقادی به اتفاقات امروز دارم؛ چراکه در جلسه رونمایی نشستهایم اما نه من و نه هیچکدام از کارشناسان کتاب را ندیدهایم. به نظرم بهتر بود که قبل از این جلسه کتاب بهدست سخنرانان میرسید تا بتوانند بهتر درباره آن صحبت کنند.
این مولاناپژوه ادامه داد: در مقدمه کتاب مفصلا درباره دلایل تصحیح مجدد مثنوی و سایر مزایای کتاب صحبت کردهام و هر فردی که علاقهمند است تا دلایل آن را بداند میتواند به کتاب مراجعه کند و مقدمه طولانی آن را بخواند. در مجموع باید بگویم که هدفم از تصحیح جدید مثنوی معنوی این بود که ما یک متن استاندارد و معیار از این اثر فاخر و ارزشمند داشته باشیم.
موحد با اشاره به روایتهای افلاکی اظهار کرد: افلاکی آورده است که مولانا مثنوی را میخوانده است و کاتبانی مثل حسامالدین چلبی آن را مینوشتند و عدهای نیز بعد از مکتوبشدن اشعار آن را با صدای زیبا میخواندند. این روال مکتوب شدن مثنوی است که از دفتر اول تا دفتر ششم ادامه داشته است. افلاکی نیز این روایتها را از استادش سراجالدین مثنویخوان نقل میکند و از این استاد در جاهای مختلفی نامبرده است.
وی افزود: نکته جالب آنجاست که برخلاف افلاکی، سپهسالار حرفی از سراجالدین نمیآورد و تقریبا به شکلی نقل میکند که گویی سراجالدین در بین نزدیکان مولانا نبوده است. مولانا احترام و تقدس بسیار زیادی برای مثنوی قائل بود و کاتبان او نیز چنین دیدگاه و نظری داشتند. بههمین دلیل عدهای از آنان دست به دخل و تصرف در اشعار نزدند و امکان دارد تنها در جایی کلمه «این» به «آن» تبدیل شده باشد که در معنا متفاوت نیست.
این مولاناپژوه با اشاره به برخی دخل و تصرفها در اشعار مولانا گفت: در کنار دیدگاه افرادی که مثنوی را مقدس میدانستند و در آن دخل و تصرف نمیکردند، لیبرالهایی نیز بودند که اشعار را تغییر میدادند. برای مثال در نسخه «میم» که حدود 30 سال بعد از مرگ مولانا نوشته شده است دخل و تصرفهای بسیاری زیادی دیده میشود. بنابراین در اینجا ما شاهد دو دیدگاه هستیم؛ عدهای که در متن دست نمیبرند و عدهای که معتقدند باید مطالب کمی تغییر پیدا کند.
موحد با اشاره به متن معیار قرآنکریم گفت: در زمان بعد از فوت پیامبر بهدلیل نقطهگذاری و علامتگذاری نسخههای مختلفی از قرآن در بازار موجود بود اما در زمان عثمان دستور دادند تا یک قرآن معیار بنویسند و سایر قرآنها را جمع کنند؛ بنابراین قرآن دارای یک متن معیار شد و از آن به بعد، دعواهای مختلف در تفسیرها اتفاق افتاد. همان طور که درباره قرآن یک متن مشخص و استاندارد داریم، نیاز بود که ما نیز متن معیار و استانداردی از مثنوی داشته باشیم. این مثنوی از روی نسخی که تا 15 سال بعد از مرگ مولانا نوشته شده، تصحیح شده است.
مثنوی دایرةالمعارف فکری و روحی مردم ایران است
دکتر فتحالله مجتبایی دیگر سخنران این نشست در مراسم رونمایی از کتاب مثنوی معنوی گفت: مثنوی مولانا در طول زمانهای مختلف در بین مردم ایران قداست بسیار زیادی داشته است. برای مثال بهخاطر دارم که در خانواده ما مثنویخوانی رواج داشت؛ چراکه ما از سلسله نعمتاللهیها بودیم و این خاندان علاقه بسیار زیادی به مولانا و مثنوی او داشتند. در خانواده ما رسم بود که قبل از خواندن مثنوی فاتحه بخوانیم وقتی مثنوی خوانده میشد کسی حق نداشت پایش را دراز کند یا پشت به آن بنشیند همه این موارد بیانگر اهمیت مثنوی و جایگاه ویژه آن در بین ایرانیهاست.
وی ادامه داد: در کشور ما دو کتاب شاهنامه و مثنوی جایگاه ویژهای بین مردم دارند و مردم آن را الهام الهی میدانند. بهاعتقاد من مثنوی دایرةالمعارف فکری و روحی مردم ایران است. در صدسال گذشته نهضتی در مثنویپژوهی مطرح شد و با پیدا شدن شخصی بهنام نیکلسون اتفاقات بسیار خوبی در این حوزه رخ داد. او تصحیح مثنوی را آغاز کرد و تا دفتر سوم براساس نسخههایی که در موزههای انگلستان و آلمان موجود بود، استفاده کرد. اما بعد از مدتی متوجه وجود چند نسخه ارزشمند در ترکیه شد به همین دلیل به آنجا سفر کرد و براساس آن نسخ شروع به تصحیح مثنوی کرد.
این نویسنده با اشاره به تصحیح مثنوی توسط نیکلسون گفت: نیکلسون کار خود را با 6 نسخه آغاز کرد و تا دفتر سوم با این 6 اثر سروکار داشت اما با آشنایی با نسخههای ترکی، 5 نسخه از قرن هفتم و هشتم نیز به دستش رسید و کار را با 11 نسخه ادامه داد. او از نسخههای بدل نیز استفاده کرد.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به تلاشهایی مینوی برای تصحیح مثنوی داشت گفت: مرحوم مینوی شوق بسیار زیادی برای تصحیح مثنوی داشت. بهخاطر دارم که در نشستی برخی دوستان مطرح کردند که دیگر احتیاجی به تصحیح مثنوی نیست. در این نشست مرحوم مینوی سخت ناراحت شد و رفت یک نسخه خطی آورد که با نسخه نیکلسون تفاوتهای بسیار زیادی داشت. در یک صفحه از این کتاب بیش از 7 اختلاف وجود داشت؛ بنابراین همه افراد آن جلسه قانع شدند که باید تصحیح جدیدی از مثنوی انجام شود.
وی ادامه داد: مطمئن هستم که اگر مرحوم مینوی زنده بود از محمدعلی موحد تشکر میکرد؛ چرا که او را به خواسته قلبیاش رسانده است. خوشحالم که امروز روح مرحوم مینوی شاد شده است و ما شاهد انتشار یک نسخه ارزشمند در کشورمان هستیم. خواسته من از پژوهشگران این است که در کنار این نسخه به نسخههای بدل نیز توجه ویژهای داشته باشند؛ زیرا این نسخ نیز ارزش خودشان را دارند. برای مثال در نسخه بدل شاهنامه ابیاتی وجود دارد که به برخی ابیات قوی آن طعنه میزند.
تلاشهای نیکلسون امروز نتیجه داد
دکتر سالارینسب که آخرین سخنران این مراسم بود، اظهار کرد: مولانا بارها در دفتر اول مثنوی تاکید میکند که مثنوی بیپایان رها شده است و گویی این ویژگی در تصحیح آن نیز وجود داشته است. این کتاب دومین کوشش جدی برای تصحیح مثنوی است. شاید بتوان گفت که بعد از 94 سال از شروع تلاش نیکلسون امروز تلاشهای مولاناپژوهان به نتیجه رسیده است و ما به نسخهای از مثنوی دست پیدا کردهایم که بیشک همه آن را دوست دارند و از آن راضی هستند.
سالارینسب در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بدون تعارف میتوان گفت که موحد آرزوی افراد بسیار زیادی مثل نیکلسون را برآورده کرده است. اگر طی سالهای آینده کشف جدیدی از مثنوی مولانا نشود و مانند نسخههای ترکی، نسخههای جدیدی به بازار نیاید این کتاب کاملترین مثنوی موجود خواهد بود.
نظر شما