جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۸
شبکه‌هایی نامریی از درد، فقر و تنهایی

«راهنمای مردن با گیاهان دارویی» نوشته عطیه عطارزاده در نشر چشمه منتشر شده است. احمد آرام، داستان نويس نگاهي منتقدانه به اين رمان داشته است كه در ادامه مي‌خوانيد.

خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)_احمد آرام: اسم زیبای این رمان مرا واداشت تا به طورجدی آن را بردارم و برگ بزنم . اما همان لحظه ی اول دریافتم که این نویسنده ناشناس حرفی برای گفتن دارد . وقتی کتاب را تمام کردم متوجه شدم که اولین رمان نویسنده است، ابتدا، در حین خوانش، دو کتاب دیگر خود به خود توی ذهنم جرقه زد که اولی رمان « مثل آب برای شکلات » نوشته لائورا اسکیبل نویسنده مکزیکی بود که به شیوه ی رئالیسم جادویی نوشته شده.  و اما دومین کتاب «نوازنده نابینا» اثر کُرولنکو نویسنده روسی است.

هر دو کتاب راه‌های جداگانه‌ای طی کرده‌اند تا به سرانجام برسند . اولی با تکیه بر طعم هر غذایی یک داستان یا یک ماجرا را وارد رمان می‌کند، و دومی تمام هم و غم خودش را گذاشته روی روان شناسی یک پسر نابینا که از طریق کشف صداها می‌خواهد موسیقی را در درون دنیای تاریک خود کشف کند.

اما عطیه عطار زاده پیچیده‌تر از این حرف‌هاست؛ یعنی او با تکیه برساختاری بدیع ما را روبروی یک صحنه  تئاتر می‌نشاند تا آدم‌های مختصری را که در رمان پیدا و ناپیدا می‌شوند به تماشا بنشینیم.

داستان بسیار ساده است که قرار است توی پیچاپیچ یک ساختار تجربی تقسیم شود : دختر پنج ساله‌ای بدلیل فرو رفتن گیاه عاقرقرحا به چشمانش نابینا می‌شود و پدر، مادر او را مقصر می‌داند و سرانجام همسر خود را طرد می‌کند.

مادر و کودک جدا می‌افتند و قرار است از طریق داروی عطاری گذران زندگی را به طور جدی پی‌بگیرند. در این میان شخص سوم ( سیّد )قدم به ساحت رمان می‌گذارد که او رابط دنیای درون خانه و بیرون است.


این پیرنگ مختصر و ساده وقتی که تمام سطح رمان را تسخیر می‌کند شبکه‌هایی نامریی از درد، فقر و تنهایی درتاروپود  رمان ریشه می‌دواند و به داستان قوام می‌بخشد. اما انتخاب راوی اول شخص، در مسیر تکامل داستان، زاویه دید را به سمت فهم تراژدی نهفته در رمان، و دریافت آن از راه تحلیل درست رمان، امکان پذیر می‌سازد.

نویسنده تلاش دارد در جهت روانشناسی دختر نابینا از جزییات پراکنده؛ مثل بوها و صداهای گنگ دور از دسترس سود ببرد. به همین دلیل حضور اشیاء و کاربرد آن‌ها در باز کردن گره  راز آلود و بغرنجِ درون شخصیت محوری، ما را به احساس، کنش، و باورهایی که در بستر رمان گسترده شده نزدیک می‌سازد.

در اینجا داستان به عنوان آیینه‌ای سرشار از ظرفیت‌های انسانی در یک شرایط اجتماعی خاص، بر ما گشوده می‌گردد . به عنوان سرآمد فرم‌هایی که یک رفتار اجتماعی به وسیله  آن تعریف یا کُد گذاری می‌شود، پرسش‌هایی مربوط به مرگ و زندگی ما را به خود مشغول می‌دارد. تقسیم بندی 23 فصل ، که با عبارت « پرده » به کار گرفته شده، در واقع نمایش دخمه‌هایی است که مدام مکان را وهم انگیز تر می‌کند.

اگر دست نامریی شیخ الرئیس ابوعلی سینا را وارد این بازیِ روایی بکنیم ، آنچه که نصیب خواننده می‌شود بوی مخفی داروها‌یی‌است که تصویری مبهمی از حیات و مرگ را روبروی ما می‌گستراند که این مقوله هم برای خودش هزارتویی می‌شود قابل تأمل تا  جهت‌های ناپیدای روایت، و ورود به داستان تابناک ترکند .

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهدي تقي زاده ۰۰:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۰/۱۷
    زنده باد احمد آرام داستان شناس خوب

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها