ابوالفضل حُری در بررسی کتاب «اسطورههای کهن فولکلور در قرآن»:
وفاداری بیش از اندازه به متن اصلی، پاشنه آشیل ترجمه است
ابوالفضل حری، منتقد ادبی در نشست بررسی کتاب «اسطورههای کهن فولکلور در قرآن»، وفاداری بیش از اندازه به متن اصلی را پاشنه آشیل ترجمه این کتاب برشمرد و گفت: خواننده فارسی حق دارد، متن روان و سلیس بخواند و در دستانداز نیفتد. متونی از این دست، خوانندهمحور بوده و میتوان در عین رعایت اصل امانتداری در ترجمه، جملات را به شیوه درست فارسی ارائه کرد.
جعفری قنواتی در این نشست با اشاره به اینکه قرآن را مانند هر متن دیگری از زوایای مختلف میتوان دید، اظهار کرد: یکی از این زوایا فولکلور است و شاخهای از فولکلور، فولکلور دینی است. این کتاب را در شاخه فولکلور دینی میتوان مورد توجه قرار داد. این اثر بهطور مشخص مبتنی بر تئوری ادبیات شفاهی است، اما باید توجه کرد که کلیشههای شفاهی به آن صورت که در غرب وجود دارد، قابل انطباق با متنهایی که در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی تعریف شدهاند، نیست.
وی افزود: من متخصص زبان عربی نیستم، ولی همه میدانند زبان قرآن بسیار بلیغ و فصیح است و قابل مقایسه با متنهای فولکلوریک نیست. زبان قرآن بسیار فاخر است. وجوه ادب شفاهی را که عمدتاً در زبان باستان خود را نشان میدهند، نمیتوان با متن کتابهای مقدس همچون قرآن مقایسه کرد. جنبه اصلی قرآن، تعلیمی است و طبیعتاً تئوری ادب شفاهی را در آن میتوان دید. تقریبا هیچ متن تعلیمی نیست که این کلیشهها در آن دیده نشود. موضوع تکرار در قرآن نیز مسئله تازهای نبوده و در قرنهای پیش هم این موضوع مورد نقد و بررسی قرار گرفته و علمای اسلامی درباره آن کتاب نوشتهاند.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ عامه با اشاره به تفاوت قصه دینی با افسانه نیز گفت: اساس قصه دینی با افسانه متفاوت است، قصهها را معمولا افراد باسواد نقل میکنند، ولی افسانهها عمدتا از سوی افراد کمسواد نقل میشوند. قصه را در تمام ادیان، وعاظ نقل میکنند. افسانهها برای سرگرمی گفته میشوند ولی قصه برای ترویج دین و مذهب بیان میشود. نمیتوان قصههای قرآن را با افسانه مقایسه کرد.
قنواتی با اشاره به ترجمه کتاب نیز اظهار کرد: ترجمه اثر با دقت انجام شده و در موارد لازم در تمام صفحات زیرنویس ارائه شده است. البته ترجمه برخی واژهها چندان درست نیست و در برخی موارد نیز نامگذاریها دچار اشکالاتی است. همچنین بهتر بود مترجم برای پیشگیری از بروز برخی اشتباهات، در کنار سالهای میلادی، تاریخ معادل هجری شمسی یا قمری را نیز میآورد.
(محمد جعفری قنواتی)
برای داندس، قرآن تنها یک متن است
ابوالفضل حری نیز در این نشست گفت: بیشتر کارهای آلن داندس در حوزه فولکلور است. کتاب «ریختشناسی قصههای عامیانه سرخپوستان آمریکایی» نخستین کتاب وی بوده و در ادامه نیز کارهای شاخص بسیاری در این زمینه انجام داده که از جمله آنها میتوان به «تفسیر فولکلور»، «در جستجوی قهرمان»، «کتاب مقدس به منزله فولکلور» و «فولکلور مهم است» اشاره کرد. وقتی درباره داندس در مقام یک اسطورهشناس صحبت میکنیم، برای وی قرآن تنها یک متن بوده و به جنبههای قداست آن نگاه نکرده است. در این میان شاید روششناسی وی کمی دچار اشکال بوده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: داندس با نگاه یک محقق غربی به سراغ قرآن آمده، ولی قرآن یک سری ویژگیهایی دارد که میطلبد محقق با قرآن و زبان آن آشنایی داشته باشد. وی با ورود به قرآن بهدنبال یک سری الگو بوده است. ما با یک نگاه مقدس به متن قرآن نگاه میکنیم، ولی نویسنده کتاب بهعنوان یک محقق به آن پرداخته است. بحث اصلی وی درباره کلیشهها و قالبهای کلیشههاست. اگر داندس قدری با زبان قرآن آشنا بود، شاید از روششناسی اشتباه بهدور میماند.
وی اشاره کرد: قرآن در یک فضای شفاهی ایجاد شده که توجه به این مسأله خیلی مهم است. قرآن یک گفتمان زنده است که خود را معجزه زبانی پیامبر قلمداد کرده است. اساس گفتمان شفاهی براساس تکرار است و تکرار در قرآن در واقع تکرار یک موضوع در گونههای مختلف است. ایکاش آلن داندس میگفت که چرا این تکرارها صورت گرفته است. اگر وی قرآن را یک متن منسجم میدید، شاید از خیلی از اشکالات و اشتباهات دور میشد.
حری با اشاره به مقایسه سه قصه قرآنی با قصههای ملل از سوی داندس اظهار کرد: قصهها با ورود به قرآن بهعنوان یک نظام اخلاقی، کاملا مذهبی میشوند. آلن داندس در مقام یک اسطورهشناس، سه قصه مورچه و سلیمان، اصحاب کهف و موسی و خضر از قرآن را در این کتاب بررسی و با دیگر قصههایی از این دست مقایسه کرده که مقایسه اشتباهی است.
این منتقد ادبی در ادامه با اشاره به ترجمه اثر نیز گفت: وفاداری بیش از اندازه به متن اصلی، پاشنه آشیل ترجمه این کتاب است. باید گفت که خواننده فارسی حق دارد، متن روان و سلیس بخواند و در دستانداز نیفتد. متونی از این دست، خوانندهمحور بوده و میتوان در عین رعایت اصل امانتداری در ترجمه، جملات را به شیوه درست فارسی ارائه کرد. البته انصافا تمام واژگان بهصورت درست ترجمه شدهاند، ولی درباره نحوه ترجمه باید اذعان کرد که بسیاری از جملات در زبان فارسی مفهوم نیست به این دلیل که مترجم بیش از اندازه به متن اصلی وفادار بوده است. اگر این کتاب در چاپ دوم خود ویراستاری شود، کتاب خوبی خواهد شد.
وی ادامه داد: اینگونه کتابها برای مطالعات قرآن ما بسیار موردنیاز است. در سیستم دانشگاهی و مراکز دینی و پژوهشی، کارهای کلیشهای صورت میگیرد و به چنین پژوهشهایی نیاز داریم. برخلاف ادعایی که وجود دارد، قرآن در کشور ما مهجور مانده است، باید بررسی کرد که چرا قصههای اسلامی و قرآنی چندان مورد استقبال قرار نگرفتهاند. از صدر اسلام چیزی حدود 400 کتاب درباره بلاغت قرآن نوشته شده، ولی حتی یک کتاب درباره خود قصههای قرآن نوشته نشده است. خداوند راوی و قرآن قصه است. خداوند برای اینکه خود را نشان دهد، بهترین قصهها را در قرآن بیان کرده است. شیوه روایتگری قرآن، قابل مقایسه با دیگر کتابها نیست و روایتپردازی قرآن میتواند دستاویز بسیاری از کارهای پژوهشی قرار گیرد.
(مریم حسینگلزار)
بررسی محققانه داندس از اشتراکات قرآن و کتاب مقدس
مریم حسینگلزار، مترجم کتاب نیز با اشاره به اینکه این اثر ترجمه کتاب پروفسور آلن داندس، مشهورترین فولکلوریست معاصر جهان بوده، گفت: کتاب حاضر، نخستین پژوهش اسلامی و قرآنی نویسنده آن است. این کتاب در چهار فصل با عنوانهای «قرآن چیست؟»، «نظریه کلیشه شفاهی»، «کلیشههای شفاهی در قرآن» و «قصص عامیانه در قرآن» تدوین شده است. هفت پژوهشگر سرشناس درباره این کتاب نقد و نظر و کتاب نوشتهاند. به نظر بیشتر منتقدان فصل نخست بهدلیل ارائه نقلقولهای ضعیف، ضعیفترین فصل کتاب است.
مترجم کتاب «اسطورههای کهن فولکلور در قرآن» با اشاره به نظم منطقی و انسجام مطالب در کل اثر بیان کرد: ترتیب مباحث کتاب از اسلوب صحیحی برخوردار است، همچنین تسلط به موضوعهای مشترک قرآن و کتاب مقدس از جمله محسنات این اثر بهشمار میآید. داندس این دو کتاب را محققانه بررسی و مثالهایی از اشتراکات آورده است. اما برداشتهای نادرست از برخی آیات از جمله کاستیهای محتوایی کتاب بهشمار میآید. یکی از نکاتی که داندس در این کتاب درباره قرآن اشاره کرده، مربوط به تکرار برخی آیات است که به اعتقاد وی اگر این آیات تکراری کم شوند، حجم قرآن یکسوم کم خواهد شد.
حسینگلزار گفت: داندس چون متخصص رشته زبان و ادبیات عرب نبوده، به منابع عربی و متن قرآن مراجعه مستقیم نداشته و منابع کتاب وی نیز 192 منبع از محققان غربی است و کمتر از محققان مسلمان اثری بهعنوان منبع ارائه شده است. از دیگر نقاط ضعف کتاب، اشتباه در شماره برخی آیات و اشکالات نگارشی است، اما از نظر اعتبار منابع همه منابع درجه اول هستند. همچنین ارجاعات متن نیز براساس استانداردها انجام شده است.
این مترجم ادامه داد: بهنظر میآید نویسنده میخواسته محققانه کار را پیش ببرد، ولی بهنظر من چون قرآن کتاب آسمانی ماست، تمام نظریه وی کاملا منطبق بر قرآن کریم نیست. داندس بر این نکته تأکید دارد که قرآن نزول شفاهی داشته و وجود ضربالمثلها و قصهها ساختار شفاهی به قرآن میدهد. بهطورکلی دغدغه و مسأله قرآن با دغدغه داندس خیلی متفاوت است. با تمام این موارد، داندس در هفته آخر عمر خود با وجود تالیفات بیشماری که داشته، تاثیر این اثر را بر خود بیش از دیگر آثار میداند.
نظر شما