گزارش رونمایی از کتاب «فرایند شکلگیری داستان در ادبیات داستانی و دراماتیک»
عباسلو:کتابی اگر بخواهد مخاطب پیدا کند باید کالبدشکافی و معرفی شود
احسان عباسلو گفت:جای جلسات نقد خیلی خالی است، بهخصوص اینکه اگر کتابی بخواهد مخاطب پیدا کند حتما باید کالبدشکافی و شاید پیش از آن باید معرفی شود.
در ابتدای این مراسم فلاح هاشمی؛ مجری-کارشناس برنامه ضمن اعلام خوشآمدگویی گفت: همانطور که در مقدمه کتاب اشاره شده این کتاب را بهخاطر دغدغه نویسنده و اینکه سالهاست تدریس داستاننویسی میکنند با توجه به خلاءهای موجود تدوین کردهاند تا به درد آنهایی بخورد که در مسیر نوشتن داستان، فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی هستند.
مریم بصیری نویسنده کتاب در ابتدای سخنانش گفت: چیزی که باعث شد بهسراغ نوشتن این کتاب بروم این بود که واقعا دغدغه من در بحث آموزش بود. خیلی وقتها در کلاسهایی که داشتم شاگردانم به من میگفتند که ما کتابهای مختلفی در مورد عناصر داستان خوندهایم، ولی خیلی سخت و پیچیده است و متوجه نمیشویم یا اینکه مباحث کتابها خیلی تئوری هستند و عملی نمیدانیم که باید چکار کنیم یا بعضی مواقع در کلاسهای فیلمنامهنویسی دوستان میگفتند که شخصیتپردازی در داستان و فیلمنامه چطور باید باشد؟ دیالوگ را در فیلمنامه چطور باید بنویسیم؟ یا در داستان چطور باید باشد؟ و ... من باید برای این دوستان توضیحاتی در این زمینه را مدام تکرار میکردم بهطوری که خودم از این حرفهای تکراری خسته شده بودم بهخصوص در حوزهای که من کار میکردم دوستان همگی با داستان و نمایشنامه و فیلمنامه سروکار داشتند و من جزوههای کوچکی در این زمینهها نوشته بودم که در اثر این موضوعات تصمیم گرفتم که این جزوهها را یکجا جمعآوری کنم و شروع کردم حدود 500 کتاب را در مدت دو یا سهسال مطالعه کردم (کتابهایی که بهنظر من میتوان گفت که شاید 90 درصد از کتابهایی که در هر سه حوزه داستان و نمایشنامه و فیلمنامه نوشته شده بود) از این کتابها فیشبرداری کردم و جاهایی را که فکر کردم نکات کاربردی برای هر هنرجو و دانشجویی که میخواهد بهسراغ ادبیات داستانی و دارماتیک برود.
وی ادامه داد: چیزهایی که سخت و پیچیده بود یا به مراحل بالاتر مربوط میشد را کنار گذاشتم و چیزهایی که فکر کردم کاربردیتر و آسانتر است و هنرجو در مراحل اولیه با آنها سروکار دارد را در کتابهای مختلف با هم تطبیق دادم و به شکل خیلی ساده (که اگر در این کتاب مثلا طرح این جور نوشته شده در کتاب دیگر بهشکل دیگری هست و حالا در نمایشنامه این طرح را چکار کنیم کم کنیم یا زیاد کنیم؟ و یا در فیلمنامه چی؟) درواقع با توجه به چیزهایی که در کتابهای مختلف مطالعه کردم 60 نکته و 60 عنصر را بیرون کشیدم و در مورد تمام این 60 نکته در تمام کتابهایی که مطالعه کردم چکیدهای از مطالب را آوردم و نظر خودم را به آنها اضافه کردم.
فلاح هاشمی خطاب به عباسلو ادامه داد: جناب آقای عباسلو! خودتان هم با این قضیه روبهرو هستید که هنرجوها و افرادی که در کارگاههای داستاننویسی شرکت میکنند فقط به مطالب شفاهی استناد نمیکنند و شاید هم چنین کتابهایی در این زمینه لازم بوده است. ضمن اینکه در مورد این کتاب صحبت میکنید وجه افتراق این کتاب با سایر کتابهایی که در این زمینه نوشته شده را چگونه میبینید.
احسان عباسلو ضمن تشکر از انتشارات امیرکبیر برای برگزاری جلسه نقد، گفت: انصافا جای جلسات نقد خیلی خالی است، بهخصوص اینکه اگر کتابی بخواهد مخاطب پیدا کند حتما باید کالبدشکافی و شاید پیش از آن باید معرفی شود. من خانم بصیری را از زمانی که در بنیاد ادبیات داستانی بودند میشناسم و کارهایشان انصافا همیشه کارهای خوبی بوده است
نویسنده «الینار» در ابتدای نقدهایش بیان کرد: باید گفت که کتاب در حوزه داستاننویسی واقعا لازم است بهخصوص در حوزه تئوری داستان. این دغدغه همه کسانی است که کارگاهی برگزار میکنند. خانم بصیری هم وقتی تجربه برگزاری کارگاههای داستان را در چندسال اخیر داشت بهخوبی به این موضوع پی برد و این کمبود و نقیصه را که واقعا کتاب خوب کم داریم درک کرد. البته موضوع طبیعی است چون بسیاری از کتابهایی که نوشتهشده معمولا از تجربیات شخصی نویسندهها نوشتهشده و تجربیات شخصی هم عمدتاً محدود بوده یا شیوهای بوده که خود آن نویسنده بر آن احاطه داشته و در حوزه داستاننویسی کتاب خوبی که بتواند جامع باشد و بعد هم کاربردی باشد نداریم.
عباسلو ادامه داد: خیلی خوب است که کتابهایی که در حوزه داستاننویسی نوشته میشود با رویکرد داستان بومی باشد. حالا شاید این کتاب هنوز دغدغه داستان بومی را ندارد و همانطور که خانم بصیری گفت کتابهایی را جمع کردند و نکاتی را که به نظرشان لازم رسیده است برای کارگاه داستان انتخاب کردهاند و حدود 60 عنصر و المان را معرفی کردند، اما جای کتابهایی که براساس داستان ایرانی و داستان بومی ایرانی باشد و آن را تدریس بکنند و یاد بدهند کماکان خالی است و در حوزه تعلیم داستان خیلی جای ضعف و کمبود داریم.
این منتقد اضافه کرد: در مقدمه کتاب، دو سهبار تاکید شده که این کتاب برای نوقلمان و افرادی است که میخواهند داستاننویسی را تازه شروع کنند و این از مؤلفههای مثبت کتاب خانم بصیری است. خیلی از نوقلمها و کسانی که هنوز قلم بهدست نگرفتند فکر میکنند داستاننویسی بسیار راحت است و فکر میکنند همین که قلم بردارند و سرگذشت یا زندگی یا تجربه خودشان را بنویسند هر نوشتهای میشود داستان. وقتی که نگاه تخصصی وسط میآید میبینیم که این نوشتهها چقدر فاصله و تفاوت دارند با یک داستان ادبی جدی و داستانی که دارای تکنیک، تاکتیک، اصول و معیارهای داستاننویسی است. بنابراین خیلی خوب است که در تمام کلاسهای داستاننویسی حتما در همان جلسه اول تاکید شود که داستاننویسی بخشی از آن هنر است و هنر ذاتی را میطلبد اما بخشی هم علمی است. بدون این علم، آن هنر هم پیشرفت نخواهد کرد و این دو مکمل همدیگر هستند. طبیعتا آن بخش علم نیازمند کتابهایی است که در حوزه تئوری داستان باشد و حالا میشود تئوریها را دستهبندی و تقسیمبندی کرد که بخشی از آن به درد نویسنده نوقلم بخورد و بخشی بهدرد نویسندهای که چندسال است کارکرده، حتی بهزعم خود من فکر میکنم که نویسندهای که چندین سال است تجربه دارد نیازمند بازسازی و بازآفرینی خودش است.
وی ادامه داد: وقتی که من لیست کتابهای خانم بصیری را دیدم، متوجه شدم کتابهای خوبی بوده یعنی همگی منابع و مراجعی بودند که در حوزه داستان قابلاعتنا بودند و خیلیهاشان را هنوز خیلیها استفاده میکنند و خیلیها هم انصافا ناشناخته بوده و در ایران شاید به آن صورت ترجمه نشدهاند یا خوب ترجمه نشدهاند. اینکه ایشان آنها را هم استفاده کرده نشان میدهد که میشناسد و همین که ایشان میشناسند افراد را و میروند سراغ کتابهایشان مثلا ابرام را شاید خیلیها نمیشناسند و از آراءش استفاده نمیکنند اما خانم بصیری چندجا به آقای ابرام ارجاع دادند. ابرام در حوزه نقد ادبیات انگلیس و تئوریهای ادبیات انگلیس بسیار مطرح هست و کتابی دارد به نام آیینه و چراغ که متاسفانه ترجمه نشده اما بسیار کتاب مرجعی است در حوزه مکتب رمانتیزم. بنابراین وقتی که ایشان سراغ ابرام میروند نشان میدهد که افراد را میشناسد و میداند که مثلا گلوگاه این نظریه کجاست و از ایشان نقلقول آوردند و اینها بهنظر من باز از نقاط مثبت این کار است. بعد هم دقتنظر در انتخاب آن نقلقولهاست که نقلقولهای خوبی انتخاب شده است. من خودم انصافا خیلی در کارگاههایم از نقلقول استفاده میکنم اما وقتی که به نقلقولهایی که ایشان استفاده کرده در کتابشان مراجعه کردم، دیدم واقعا دقتنظر خوبی بوده و خیلیها را هم من نخوانده بودم و فکر میکنم به درد خود من هم واقعا میخورد.
عباسلو در پایان اظهار کرد: ایشان صرفا به حوزه داستان اکتفا نکرده است و به حوزههای مرتبط چون نمایشنامه و فیلمنامه هم ورود کرده است.
در ادامه مریم بصیری مولف کتاب سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: باتوجه به اینکه مدت زمان زیادی طول کشید تا من این کتابها را بخوانم و یک سری مطالب را بنویسم، مسلما حس میکنم لااقل چهار یا پنج کتاب هست که فکر میکنم خوب است و من میتوانم از آنها دوباره استفاده کنم. شاید بعد از مدتی فاصله تجدیدنظر در بخشهایی صورت بدهم و کارهایی را کم یا زیاد بکنم اما الان نمیتوانم بگویم دقیقا کدام قسمت و کدام بخش نیاز به تجدید نظر دارد، ولی فکر میکنم بعضی از کتابهایی که چاپشده یا نقطه نظراتی که در آنها هست شاید من هم بتوانم یک قسمتهایی از آنها را به بعضی از بخشهای کتاب اضافه کنم و البته این را باید بگذاریم برای اینکه مدتی زمان بگذرد و ببینیم هنرجو چطور با این کتاب ارتباط برقرار میکند و دانشجو نظرش چیست و استاد چه نقدی دارد و اینها در کنار هم شاید به من کمک کند که بدانم دقیقا الان یک دانشجو چه میخواهد.
بصیری در پاسخ به این سوال که آیا این کتاب به درد مدرسانحوزه کودک و نوجوان میخورد یا خیر گفت: بله مسلم است. در حوزه کودک و نوجوان هم ما تمام این عناصر را داریم ولی خیلی کوچکتر و جمع و جورتر. چیزهایی که بهعنوان مثال در یکی از کارهایی که اشاره کردید در حوزه کودک و نوجوان کار نمایشنامه هست و واقعا نمایشنامهای که برای کودک نوشته میشود فرضا نکاتی که در این کتاب هست خیلی بهدردشان میخورد. من فکر میکنم چه کودک و چه نوجوان هر کسی که میخواهد وارد دنیای ادبیات داستانی و فیلمنامه و نمایشنامه بشود این کتاب حتما بهدردش میخورد و حالا اینکه بخواهد استفاده کند و چقدر استفاده نکند جای خود ولی فکر نمیکنم کسی این کتاب را بخواند و فکر کند چیز اضافهای خوانده یا وقتش را تلف کرده چون به او کمک میکند که تمام چیزهایی که برایش یادآوری شود من قصدم این بوده که کار را ساده و قابل فهم ارائه کنم.
در پایان این جلسه احسان عباسلو گفت: این کتاب به درد همه کلاسهای داستاننویسی و حتی نقد هم میخورد یعنی هرجا که بخواهیم ورود بکنیم به حوزه داستان یا نظریه من فکر میکنم که این کتاب حرفی برای گفتن دارد، منتها اینکه معمولا کارگاههای ما استادمحور حرکت میکنند و چقدر میتواند برای آن استاد مثمرثمر باشد به نگاه خود استاد برمیگردد و معمولا برخی از آنها خودشان کتاب دارند یا دوستانی دارند که از کتابهای خودشان یا دوستانشان استفاده میکنند ولی من فکر میکنم اگر تمهیدی اندیشیده شود از طرف امیرکبیر که این کتاب لااقل به مدرسان کارگاههای داستان معرفی شود کارگشا خواهد بود.
نظر شما