ایوب آقاخانی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
تأليف در كشور ما وضعيت بدى ندارد؛ اين فضاى نشر است كه قابل نقد است
ایوب آقاخانی میگوید: تأليف در كشور ما وضعيت بدى ندارد؛ اين فضاى نشر است كه قابل نقد است. همه مىتوانند آثارشان را چاپ كنند و اين مسئله اعتماد مخاطبان را از بين برده است. از سويى هزينه چاپ و نشر به حدى بالاست كه همان ناشرِ نصفه و نيمه، با مؤلف برخورد غيرحرفهاى مىكند؛ يعنى يا حق التأليف نمىدهد يا با نسخةهایى از كتاب خودش با او وارد بدهوبستان مالى و تسويه مىشود.
به نظر شما جریان نمایشنامهنویسی در ایران متاثر از کدام جریان و نمایشنامهنویسان جهانی است و کدام نویسندگان بیشترین تاثیر را بر روند نمایشنامهنویسی امروز ایران گذاشتهاند؟
جريان نمايشنامهنويسى ايران پس از آغازگريهاى ميرزا آقا تبريزى و فتحعلى آخوندزاده،اصولا متاثر از درامنويسى غرب است؛ زاويه نگاه، شخصيتپردازى و تأثيرپذيرى آن از مسائل جامعه وامدار جهان غرب در كلامى كلى است؛ بيشترين تأثير را هم در تعيين و تبيين مسير درامنويسى ايران و تقسيم سلايق در آن بهرام بيضايى، اكبر رادى، غلامحسين ساعدى، اسماعيل خلج و عباس نعلبنديان داشتهاند؛ ما همه در جادههايى حركت مىكنيم كه آنها هموار كرده و نشان دادهاند.
برخی براین باورند که نمایشنامههای تالیفی با ضعف روبهرو هستند، به نظر شما در حال حاضر وضعیت تالیف نمایشنامه در کشور ما چگونه است؟
تأليف در كشور ما وضعيت بدى ندارد؛ اين فضاى نشر است كه قابل نقد است. همه مىتوانند آثارشان را چاپ كنند و اين مسئله اعتماد مخاطبان را از بين برده است. از سويى هزينه چاپ و نشر به حدى بالاست كه همان ناشرِ نصفه و نيمه، با مؤلف برخورد غيرحرفهاى مىكند؛ يعنى يا حق التأليف نمىدهد يا با نسخةهایى از كتاب خودش با او وارد بدهوبستان مالى و تسويه مىشود؛ اين امر نويسندگى صرف را از قامت يك حرفه درمىآورد و آن را به يك دغدغه يا سرگرمى شيك بدل مىكند. اين وضعيت را با جهان غرب مقايسه كنيد نتيجه شرمآور خواهد بود. وقتى اين امر حرفه نباشد، چه كيفيتى از آن توقع داريد؟
به نظر میرسد بازار ترجمه نمایشنامههای خارجی گرمتر از تالیف نمایشنامه است، شما وضعیت تالیف و ترجمه نمایشنامه در قیاس با هم برای اجرا در ایران را به چه صورت میبینید و کدامیک بیشتر استقبال میشود؟
من اين دو را با هم مقايسه نمىكنم اما به لحاظ آمارى از ترجمه بيشتر استقبال مىشود؛ به اعتمادِ از كف رفته مخاطبان دوباره اشاره مىكنم.
در نوشتن نمایشنامه بیشتر به چه موضوعی فکر میکنید، هسته مرکزی آثار شما روی چه مسالهای دور میزند و به بیان دیگر دغدغه اصلی شما در نوشتن از چه چیزی است؟
موضوعات نوشتن براى من هميشه فصلى و وابسته به شرايط اجتماعى پيرامونم است. نوشتههاىم واكنش به جامعه من است؛ از اجتماع دور و برم منفك نيستم و به آثار چاپ شده يا اجرا شده من دقت كنيد، همه و همه متأثر از شرايط و وقايع اجتماعى است...اساسا نويسندگى و مخصوصا درامنويسى را جز اين نمىفهمم.
نقش تجربه زیستی و تجارب شخصیتان در نگارش نمایشنامهتان چیست؟ محیط چه تاثیری در پرداخت داستانهایتان دارد؟
نويسنده از نوشتههايش جدا نيست. تحقيقا اثر يك نويسنده رد زندگى او را در خود دارد. بهترين نويسندهها كسانى هستند كه مىتوان رد زندگىشان را در آثارشان يافت اما پس از جستوجويى سخت؛ او بايد اين تأثير را پنهان كند اما از بين نبرد. اين توليد اصيلترى از درام محسوب مىشود .البته شامل گونههاى ديگر آثار داستانگو هم مىشود.
نظرتان درباره اقتباس از داستانهای کهن ایرانی چیست، چرا این اتفاق در مورد آثار ما اتفاق نیفتاده است؟ آیا داستان مدرن فارسی ظرفیت اقتباس برای نمایشنامه و فیلمنامه را دارد یا خیر؟
داستانهاى كهن فارسى به دليل دورى ما از تكنيك مهجور ماندهاند. ما چون با تكنيك بيگانهايم-يا كمتر به آن فكر مىكنيم متأسفانه-وقتى از اين آثار اقتباس مىكنيم، آثار به روزى به دست نمىآيد. لحن و قواره و حال قديمىاش حفظ مىشود و اين اتفاق مقبولى براى مخاطب نيست. در مورد داستانهاى جديد بايد بگويم بله مواد خوبى براى اقتباس و رجوع هستند به شرطى كه تكنيك بلد باشيم. از سويى فكرى هم به حال ارتباط قطع شده ميان ادبيات و سينما و تئاترمان بكنيم؛ رابطه منطقى به لحاظ حقوقى و ايستگاههاى اجتماعى ميان آنها برقرار نيست. نگاهى به سينماى آمريكا و هاليوود بكنيد كه صد در صد روى شانههاى ادبيات فراگير روزش ايستاده است. شايد هم براى همين موفقتر است.
نظر شما