مژگان رنجبر که تمرکزش بر ترجمه آثار ادبیات ژاپن وکره جنوبی است،میگوید: در شرایط کنونی، اولویت من ترجمه آثار روز دنیا بهخصوص آثاری از ادبیات ژاپن و کرهجنوبی است. اما نیمنگاهی نیز به ادبیات مدرن کلاسیک ژاپن دارم که ترجیح میدهم در زمانی مناسبتر به سراغش بروم.
به عنوان مترجمی که به آثار ادبیات ژاپنی و کرهای اشراف دارید، سبک نویسندگی هان کانگ را چگونه میبینید؟
پیش از پاسخ به این سؤال باید بگویم که «کتاب سپید» اولین کتابی است که من از هان کانگ ترجمه کردهام، اما دو کتاب قبلی او را پیشتر خوانده بودم و از ترجمهشان، هر کدام بنا به دلیل خاص خود، صرفنظر کردم. هر یک از این آثار دارای نثری متفاوت و منحصربهفرد است: «گیاهخوار» نثری نسبتاً ساده و منطقی دارد؛ اعمال انسانی دارای نثری بسیار منسجم و قدرتمند است و خواننده را به لحاظ احساسی درگیر میکند؛ اما «کتاب سپید» اثری است شاعرانه و لطیف. وقتی در مصاحبهای از این نویسنده میپرسند که دوست دارد این کتاب را چگونه دستهبندی کنند، او پاسخ میدهد: «اگر ناچار به انتخاب باشم، به گمانم داستان باشد. اما میتوان آن را به صورت شعری روایی در ۶۵ قطعه خواند». البته از آنجا که هان کانگ هم شاعر است و هم نویسنده، چنین تنوع کمنظیری در سبک نگارش او باعث تعجب نیست.
چه خصوصیت ویژه ای در کتاب سپید شما را برای ترجمه این رمان مصمم کرد؟
نام بردن از یک خصوصیت خاص برایم کاری دشوار است. شاید بتوان گفت که این «روح اثر» بوده که بهشدت درگیرم کرده و تأثیرش همچنان با من است. بهخصوص بخشهایی که پیوند داستانِ فردیِ راوی با داستان «شهر سپید» پررنگتر میشود تأثیر عمیقی بر من به جا گذاشته است. نکته قابلتوجه درباره این کتاب این است که این اثر در عین حال که به موضوع سوگواری میپردازد، اما ذهن خواننده را آرام نیز میکند، و بیدلیل نیست که خواندن آن را نوعی مراقبه میدانند.
لزوم آشنایی مخاطبان ایرانی را با نویسندگان جدید و خوش قلمی مانند هان کانگ تا چه حد ضروری میدانید و به نظرتان فایده اساسی مطالعه آثار نویسندگان روز دنیا چیست؟
نویسندگان در هر گوشه و کنار این دنیا، شاهدانی عینی و وقایعنگارانی قابل اطمینان هستند از مسائل روز جامعهشان؛ از مسائل فردی و اجتماعی گرفته تا تحولات اقتصادی و سیاسی. در عین حال، بسیاری از این دغدغهها، بهخاطر وجود وسایل ارتباط جمعی و تعامل بیشتر مردم دنیا از چنین راههایی، رنگ و بویی کموبیش یکسان دارند. حال هر نویسنده از هر کجای دنیا میتواند این دغدغهها را از دیدگاه شخصی و جهانبینی فردی خود به تصویر بکشد و از این راه پیام خاص خود را به دنیا منتقل کند. رودررو شدن با وجوه مختلف مسائل و مشکلات روز دنیا، وجوهی که ممکن است بنابهدلایلی از دید مردمان کشورهای دیگر پنهان بوده باشد، خود به رشد فکری و تعالی دیدگاههای فردی کمک خواهد کرد، و بیتردید خواننده ایرانی نیز از درک چنین تأثیری بینیاز نیست.
اولویت شما برای ترجمه نویسندگان روز و جدیدی مانند هان کانگ است یا اینکه ممکن است به سراغ ترجمه دوباره آثار کلاسیک هم بروید؟
در شرایط کنونی، اولویت من ترجمه آثار روز دنیا بهخصوص آثاری از ادبیات ژاپن و کرهجنوبی است. اما نیمنگاهی نیز به ادبیات مدرن کلاسیک ژاپن دارم که ترجیح میدهم در زمانی مناسبتر – چنانچه مخاطب ایرانی نیاز به خواندنشان را بیشتر احساس کند و بستر مناسبتری برایش فراهم شود – به سراغش بروم.
به نظرتان دیگر آثار این نویسنده میتواند موفقیت «گیاهخوار» را تکرار کند؟
قضاوت در این باره کاری دشوار است. معمولاً کسب جوایز ادبی بینالمللی تأثیر بسیاری بر دیده و خوانده شدن آن آثار دارند. شاید اگر «گیاهخوار» برنده من بوکر نمیشد، چنان که باید قدر نمیدید. اما همین جایزه باعث شده تا خوانندگان آثار هان کانگ را بیشتر و دقیقتر دنبال کنند. از آنجا که «کتاب سپید» به فهرست نهایی من بوکر بینالمللی ۲۰۱۸ نیز راه یافته، تکرار چنین موفقیتی دور از ذهن نیست.
هان کانگ انقدر نویسنده مورد علاقهتان هست که اولویتتان برای ترجمه باشد و هر اثری که از این نویسنده منتشر شود دوست داشته باشید ترجمه کنید؟ اگر که نه در صورت تمایل بفرمایید که اولویت شما برای ترجمه چه نویسندهای و چه سبکی از رمان است؟
بیتردید هان کانگ یکی از نویسندگان مورد علاقه من است و آثارش را از نزدیک دنبال میکنم. اما بحث انتخاب یک کتاب برای ترجمه بحثی جدا برای من است. علاوه بر مناسب بودن داستان کتاب برای انتشار در ایران، بی آن که درگیر حذفیات بشود، و نیز داشتن حرفهایی تازه و نگاهی نو، باید از نظر حسی درگیرم کند. شاید اینها مهمترین شرایط من برای انتخاب یک اثر برای ترجمه باشند. بهطور کلی، خود اثر از اسم نویسندهاش برایم مهمتر است.
گفتنی است رمان «کتاب سپید» نوشته هان کانگ با ترجمه مژگان رنجبر در 159 صفحه در 1000 نسخه با قیمت 16000 تومان از سوی انتشارات چترنگ به تازگی منتشر شده است.
نظرات