کیوان عبیدی آشتیانی معتقد است ناشران بزرگ نباید تسلیم کتابهای بازاری شوند، در نشر به کیفیت آثار تولیدی توجه نمیشود و بیشتر ناشران درگیر کمیت هستند و کتابهای سوپرمارکتی و زرد همه جا را پر کرده است.
این مترجم در ادامه بیان کرد: اگر به توسعه کتابخوانی فکر میکنیم باید کودکان را با روشهای مختلف به دیدن و خرید کتاب علاقهمند کنیم. نمایشگاه اتفاق خوبی است و باید از آن بیشترین استفاده را کنیم اما متاسفانه بسیاری از ناشران از پس هزینه غرفهها برنمیآیند و غرفهها خیلی کوچک است و برای مخاطب هم انتخاب کتاب در غرفههای کوچک بسیار سخت است.
وی افزود: با دیدن ساکهایی که در دست مشتریان است میتوان به وضوح متوجه شد که مخاطبان اطلاعات زیادی درباره چیزهایی که خریدهاند، ندارند. در واقع هیچ جا اطلاعاتی درباره معرفی کتاب و معرفی ناشران به مخاطبان وجود ندارد. چقدر صدا و سیما به معرفی کتابها و ناشران و تبلیغات در این زمینه میپردازد؟ آیا کار تبلیغاتیای در زمینه صحبت با تصویرگران، نویسندگان و مترجمان صورت میگیرد؟
این مترجم ادامه داد: برخی معتقدند وقتی نمایشگاه کتاب برگزار میشود کتابفروشیها ورشکست میشوند در حالی که اینطور نیست مردم با مراجعه به نمایشگاه کتاب که کتابهای موردنیاز یکسالشان را خریداری نمیکنند، اصلا چنین بودجهای ندارند. آنها در طول سال هم کتاب میخرند و مجبورند به کتابفروشیها مراجعه کنند.
به گفته عبیدی آشتیانی متاسفانه در نشر به کیفیت آثار تولیدی توجه نمیشود و بیشتر ناشران درگیر کمیت هستند. کتابهای سوپرمارکتی و زرد همه جا را پر کرده و این بسیار تاسفبار است. چرا جامعه ما به این سمت پیش رفته است. این نوع کتابها تاثیر بسیار بدی روی مخاطب دارند. اگر کسی با ادبیات زرد شروع کند ذائقهاش مدام پایینتر میآید و اگر کسی با ادبیات خوب شروع کند ذائقهاش بالا میرود. باید کاری کنیم سطح ذائقه مردم را بالا بکشیم و تسلیم ادبیات زرد و ترجمههای بازاری نشویم.
وی با بیان اینکه ناشران بزرگ نباید تسلیم جو و فضای موجود شوند، گفت: امروزه میبینیم کتابهایی که از نظر تصویرگری مانند انیمیشنهای ژاپنی است و مطالبی پر از متنهای خلاصه شده دارد، عرضه شده و مردم هم به دلیل عدم آگاهی، آنها را خریداری میکنند.
مترجم کتاب «پسر» گفت: از سویی سامانههای اطلاعرسانی مانند «گودریدز» و سامانههای نقد و معرفی کتاب در کشور ما وجود ندارد. باید سامانههایی باحضور کارشناس یا مخاطب کتابخوان در کشور وجود داشته باشد و مردم قبل از مراجعه به نمایشگاه از این سایتها اطلاعات کسب کنند اما هیچ منبعی برای اطلاعدهی به مردم وجود ندارد و مردم زمان مراجعه به نمایشگاه سرگردان میشوند.
عبیدی آشتیانی به گسترش ترجمههای موازی در بازار نشر اشاره کرد و گفت: تعداد این ترجمهها زیاد شده و مخاطبان هم نمیدانند چه ترجمهای بهتر است. ادبیات انشاءنویسی نیست. در ادبیات دست نویسنده باز است و میتواند غلو کند، کلمه اختراع کند و به هر وسیله روی مخاطب تاثیر بگذارد و مترجم سعی میکند زبان خاص این نویسنده را به مخاطب منتقل کند بعضی از مترجمها صرفا متن کتاب را کلمه به کلمه ترجمه میکند و اینگونه متنها نمیتواند تاثیر زیادی روی مخاطب داشته باشد و حس داستان را به آنها منتقل کند. ادبیات داستانی یعنی تاثیرگذاری با کلمات نه فقط ترجمه صرف داستان.
به گفته این مترجم، زاویه دید افراد مختلف متفاوت است و همه با یک زاویه دید به موضوع نگاه نمیکنند براین اساس تاثیر مطالبی که بیان میکنند نیز متفاوت است. ترجمه خوب مخاطب را جذب میکند و در دل داستان فرو میبرد. ولی مترجم بد نمیتواند این کار را انجام دهد. وقتی کتابی را تالیف میکنیم اگر ضعیف باشد تاثیرگذار نیست و اگر تاثیرگذار هم نباشد فقط جنبه سرگرمی پیدا میکند.
نظر شما