بررسیها نشان میدهد اگر هر ایرانی باسواد در طول روز تنها 8/2 دقیقه کتاب بخواند، تمام کتابهای منتشر شده در طول سال خوانده میشوند.
70 میلیون باسواد در ایران
اما در چنین شرایطی، میتوان با استناد به سایر شاخصههای اطلاعاتی نشر در ایران، طور دیگری بررسیهامان را پیش ببریم و به نتایجی دستپیدا کنیم که چهبسا در تبیین وضعیت مطالعه در کشورمان، بیتاثیر نباشد.
آخرین سرشماری در کشور ما، به سال 1395 برمیگردد که مطابق با آن جمعیت ایران 79 میلیون و 926 هزار و 270 نفر اعلام شده است. در همان سال، نرخ باسوادی در کشورمان نیز 88 درصد اعلام شده، یعنی چیزی حدود 70 میلیون و 400 هزار نفر از هموطنانمان در سال 95، با سواد بوده و توانایی مطالعه کتاب در محدودههای سنی مختلف را داشتهاند.
هر ایرانی، 2 کتاب در سال
حالا اگر شرایط سال 96 را با همان آمارهای سال 95 مورد ارزیابی قرار دهیم، به نتایج جالب توجهی خواهیم رسید. مطابق با اطلاعات استخراج شده از بانک اطلاعاتی موسسه خانه کتاب، در سال گذشته(1396) مجموعا 144 میلیون و 192 هزار و 604 نسخه کتاب(مجموع شمارگان کتابهای چاپ اولی و تجدید چاپی در تمام گروههای موضوعی) از سوی ناشران، منتشر شده و به بازار آمده است. بنابراین میتوان گفت در سال گذشته به ازای هر ایرانی، تقریبا دو نسخه کتاب به انتشار رسیده است.
با مراجعه دوباره به اطلاعات خانه کتاب، درمییابیم که کتابهای منتشر شده در سال 96 به طور متوسط 300 صفحهای بودهاند و این یعنی در این سال به ازای هر ایرانی باسواد، 600 صفحه کتاب به انتشار رسیده است. حالا اگر فرض کنیم به طور میانگین، خواندن هر صفحه کتاب به پنج دقیقه زمان نیاز داشته باشد، هر ایرانی دستِ کم باید سههزار دقیقه در سال مطالعه داشته باشد تا به سهم خود، کتاب خوانده باشد و تمام کتابهای منتشر شده در سال 96، حداقل یکبار خوانده شده باشند.
حداقل 8/2 دقیقه مطالعه
اگر فرض کنیم تمام 144 میلیون و 192 هزار و 604 نسخه کتابی که در سال گذشته به انتشار رسیدهاند، خوانده شده باشند، یعنی هر ایرانی باسواد دستِ کم روزی 8/2 دقیقه کتاب خوانده است! به بیان دیگر، تمام کتابهایی که در طول یکسال از سوی ناشران ایرانی به بازار کتاب میآید، با سرانه نزدیک به 8/2 دقیقه(بیشتر از 8/2 دقیقه به دلیل اینکه در محاسبه سرانه مطالعه، جمعیت کل را درنظر میگیرند، نه جمعیت باسواد را. و چنانکه گفته شد قریب به 16 درصد جمعیت ایران، سواد ندارند.) در کشورمان، خوانده میشوند.
چند سوال...
بر اساس محاسبات صورت گرفته در این نوشتار کوتاه، میتوان به چند سوال و پاسخهایی که برای آنها متصوریم، بیاندیشیم:
* آیا تمام نسخه کتابهایی که در طول یک سال منتشر میشوند، به دست مخاطبان خود میرسند و خوانده میشوند؟
* آیا آمار فروش سالانه کتاب در کشورمان، موید این احتمال است؟
* آیا با این حساب میتوان گفت با درنظر گرفتن مطالعه از منابع کتابخانهای، دیجیتال و... سرانه مطالعه در ایران حداقل 2/8 دقیقه است؟
* آیا میزان تولید کتاب با میزان نرخ سواد و ظرفیتهای مطالعاتی در کشور، میزان موجهی است؟
هر ایرانی، 8/2 دقیقه مطالعه روزانه
انتظار نمیرود محاسباتی از این دست بتواند جای محاسبات و آمارگیریهای دقیق درباره وضعیت سرانه مطالعه در کشور را بگیرد اما جدا از جنبههای ژورنالیستی و چنانکه گفته شد، شاید بتوان با اتکا به چنین بررسیهای، دستِ کم به نمایههای نزدیکتری به واقعیت دست یافت. با این اوصاف شاید برای رسیدن به حداقل مطالبات فرهنگی در کشور، بتوان روی این شعار، تشدید گذاشت: «هر ایرانی، 8/2 دقیقه مطالعه روزانه».
نظرات