مجموعه نمایشنامههایی با عنوان «الفتا/3 مجموعه نمایشنامههای نویسندگان شیراز» منتشر شده است که این نمایشنامهها از تلفیق نمایشنامههای مشهور شکسپیر و چخوف و با زبانی طنز نوشته شدهاند.
تراژدی مکلت
آرمان طیران با تلفیق نمایشنامههای «مکبث» و «هملت» از آثار ویلیام شکسپیر، نمایشنامه «تراژدی مکلت» را نوشته است. او در این نمایشنامه، داستان خود را با روایتی طنزگونه و زبانی ساده پیش میبرد. صحنه این نمایش در دو سرزمین و قلعههایی در اسکاتلند و دانمارک است. هنگامی که دانکن پادشاه اسکاتلند به همراه سردار شجاع خود مکبث و همسرش لیدی مکبث به مراسم عروسی گرترود(مادرهملت) و کلادیوس(عموی هملت) میرود، توسط سردار خود به قتل میرسد. مکبث بر اثر تلقین جادوگر و وسوسه همسر جاهطلباش، دانکن را به قتل میرساند. همچنین هملت که توسط روح پدرش از خیانت سایرین مطلع میشود کمر به انتقام و برملا کردن خیانتها میبندد.
نمایشنامه «مکبث» که طیران از اشخاص و موضوع آن در نمایشنامه خود استفاده کرده شرح زندگی سرداری به نام مکبث است. تمامی نمایشنامههای شکسپیر از مخلوطی از نظم و نثر تشکیل شده است. نمایشنامه «مکبث» به اسثتنای چند بخش کوتاه، تقریباً بهطور کامل منظوم یعنی به شعر است. دانکن، پادشاه شریف اسکاتلند، همسر خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست، او را در خواب به قتل میرساند و با این قتل، جهنمی برای خویش بهوجود میآورد. مکبث از آن پس گرفتار عذاب وجدان میشود، چندانکه هر آهنگی و هر در کوفتنی او را هراسان میکند. طیران همچنین از نمایشنامه «هملت» نیز در اثر خود سود جسته است. «هملت» یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیات جهان بهشمار میآید. این نمایشنامه داستان شاهزاده دانمارک هملت است که پس از قتل پدرش به سرزمین خود بازمیگردد. او به درخواست روح پدرش به دنبال انتقام از کلادیوس(عمویش) میرود.
نمایشنامه «مکلت» تاکنون در دو نوبت در جشنواره بینالمللی فجر در سالهای 1387 و 1389 در تهران روی صحنه رفته است. همچنین نخستینبار، رتبه اول نمایشنامهنویسی در نوزدهمین جشنواره و دومین همایش استانی تئاترفارس، شیراز، آذر 1387 را به خود اختصاص داده است وبرای بار دوم توانست رتبه اول نمایشنامهنویسی را از بیست و دومین جشنواره تئاتر منطقه 3کشور، زنجان، آذر 1389 کسب کند.
مرغ دریایی دایی وانیا
نمایشنامه «مرغ دریایی دایی وانیا» نوشته آرمان طیران است. این اثر ابتدا با معرفی شخصیتها شروع میشود.
«مرغ دریایی» چخوف یکی از نمایشنامههایی است که طیران در نوشتن نمایشنامه خود آن را با «دایی وانیا» تلفیق کرده است. چخوف در این اثر افکار و ایدههایاش درباره هنر، قریحه هنری و چیستی هنر را با صراحت و شفافیتی کمنظیر ابراز میکند. سراسر این نمایشنامه پر است از رنج و حرمان و یأس و پوچیهای آدمهای به تنگ آمده از یکنواختی و روزمرگی زندگی. مرغ دریایی پر است از عشق، عشقهای ناکام و شکست خورده، عشقهای پرملال و کهنه و عشقهای یک جانبه و مصیبتبار. شش رابطه تو در تو و پیچیده عاشقانه بستر اصلی نمایشنامه مرغ دریایی است. شخصیتهای مرغ دریایی به مانند اغلب شخصیتهای چخوفی مردمانی مردد، سستنهاد و حقیرند، که گاه از سر بیکاری و تنها برای قابل تحمل ساختن رخوت و ملال زندگی به سادگی دل میبازند.
همچنین نمایشنامه «دایی وانیا» از آثار برجسته معاصر است که در آن ماجراهای اقتصادی و عاشقانه بسیاری در یک خانواده روسی رخ میدهد که هریک از اعضای این خانواده را دچار تحولی میکند.
پروفسور سربریاکوف، دانشمندی میان مایه و متظاهر، سالهاست که با جان کندن دخترش سونیا و برادرزنش ایوان (دایی وانیا) که اداره ملکی را که از زن مرحومش به میراث برده برعهده دارند، زندگی بیدغدغهای را میگذراند. سربریاکوف با یلنا، دختر جوانی که مجذوب شهرت او شده، ازدواج کرده است. بیقراری یلنا و خودخواهی سربریاکوف کار اداره ملک را مختل میکند و این اوضاع متشنج وقتی به اوج خود میرسد که سربریاکوف اعلام میکند میخواهد ملکش را بفروشد و در شهر زندگی کند.
مرثیهای برای مادمازل کارمو و گاوچرانهای مفرغ
نمایشنامه سوم این کتاب «مرثیهای برای مادمازل کارمو» اثر سعیدرضا خوششانس است. او این نمایشنامه را با نگاهی به حکایت «نگریستن به عزرائیل برمردی و گریختن آن مرد در سرای سلیمان و تقریر ترجیح توکل بر جهد و قلت فایدهی جهد» از مثنوی معنوی، دفتر اول. سروده مولانا جلالالدین محمدبلخی نوشت. این نمایش در نه بازی نوشته شده است. مادمازل کارمو دوشیزه 17ساله بنابر یک باور کهنه کلیسای کاتولیک به عنوان قدیس انتخاب شده است. او قرار است، در آستانه جوانی بمیرد تا قدیس این دوره باشد. کارمو خوابی میبیند و به سراغ فردی میرود تا خوابش را تعبیر کند و در طول نمایش سعی میکند از مرگ فرار کند و در پایان دچارش میشود.
حکایتی که سعید رضا خوششانس در نوشتن این اثر خود از آن بهره گرفته است درباره مردی است که عزرائیل را در راه میبیند، با ترس سراغ سلیمان نبی(ع) میرود و به او میگوید: امروز عزرائیل را دیده که با کینه و خشم به او نگاه میکرد. مرد از حضرت سلیمان میخواهد جان او را از مرگ نجات دهد و با سرعت زیاد باد او را به هندوستان بفرستد. سلیمان نبی (ع) علت را عزارائیل میپرسد و او در پاسخ میگوید: من از روی خشم و کین به آن مرد نگاه نکردم بلکه نگاه من از روی تعجب و شگفتی بود زیرا خداوند به من امر کرده بود که جان این مرد را امروز در هندوستان بگیرم و من از این مسئله حیرت کرده بودم که چطور می شود که این مرد خودش را امروز از بیت المقدس به هندوستان برساند. با خودم فکر کردم اگر او صد بال و پر هم داشته باشد نمیتواند امروز به هندوستان برسد ولی وقتی خود را به امر خداوند به هندوستان رساندم دیدم آنجاست . پس جانش را همانجا ستاندم . نمایشنامه «گاو چرانهای مفرغ» نوشته سعید رضا خوششانس نیز در پنج بازی است. شخصیتهای این نمایشنامه کفگیر، دیگ و کارد و... است. این اثر توسط هنرمندان شیرازی در جشنواره تئاتر فجر شیراز، بر روی صحنه سالن استاد هودی رفت.
نشر عنوان، کتاب الفتا 3/مجموعه نمایشنامههای نویسندگان شیراز، اثر: آرمان طیران، سعیدرضا خوششانس را در500 جلد و 206 صفحه باقیمت 15000تومان صفحه منتشر کرده است.
نظر شما