مجموعه داستان «شیرین و مجنونی که بابا میگفت» روایتی داستانی از سبک نوشتاری کلاسیک داستان کوتاه دهه هفتاد است.
مجموعه داستان «شیرین و مجنونی که بابا میگفت» اثر محمد للـهگانی دزکی نیز در زمره آثاری است که چنین اتفاقی را رقم میزنند. مجموعهای از ده داستان کوتاه که میتوان به خوبی رگههای تأثیرپذیری نویسنده از سبک نوشتاری کلاسیک داستان کوتاه دهه هفتاد ایران را که توسط نویسندگانی چون داوود غفارزادگان رخ نمایی میکرد را در سطور آن دید.
داستانهای کوتاه این مجموعه از چند منظر قابل اعتناست. نخست تلاش نویسنده برای خروج از فضای روال و عادی شده داستاننویسی شهری و رجعت به جغرافیای بکر و کمتر شناخته شده روستایی در ایران. این جغرافیا و وسعت آن به نویسنده این امکان را داده تا بسیاری از عوارض و اتفاقات جغرافیایی را به عنوان دستمایه ساخت تم و شخصیتهای داستانی مورد استفاده قرار دهد و از همان برای خلق موقعیتهای گاه طنز و گاه تراژیک خود استفاده کند. به طبع همین جغرافیا شخصیتهای خلق شده در این داستانها نیز از کلیشههای رایج داستاننویسی ایران خارج میشوند. سادهاندیش هستند و رفتارها و رویکردهای بکر دارند، به واقع این رفتارها و رویکردها را میتوان نشانی از سنتها و انسانهای اصیل ایرانی دانست که در لابهلای زندگی شهری فراموش شده بودند و حالا داستان کوتاه میقاتی دوباره برای آنهاست.
للـهگانی به شدت اهل سادهنویسی توأم با جزئینگری است. در تمامی سطور داستانهای او در این مجموعه کمترین نشانهای از اصطلاحات و توصیفهای غیرمعمول و غلوآمیز نمیتوان دید. داستانهایش با سرعت، جزئیات محیط و زیست فکری شخصیتهایش را رو کرده و به جلو سوق میدهد و از همین منظر او را باید خالق روایتی تازه از داستاننویسی کلاسیک ایرانی و یک آپدیت تازه از آن به شمار آورد.
تأکید و تلاش نویسنده در قصهپردازی و تأکید به اینکه فضای داستان باید محمل و بستری برای یک رویداد جذاب و پرکشش باشد که دائم در تلاطم و آمد و شد است را نیز باید به زیباییهای فضای این داستانها افزود.
کتاب نیستان مجموعه داستان «شیرین و مجنونی که بابا میگفت» را در 136 صفحه و با قیمت 10000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما