جلد اول و دوم خاطرات «شازده حمام» نوشته محمدحسین پاپلییزدی در یک جلد منتشر شد.
دوره چهار جلدی «خاطرات شازده حمام» که زندگینامه و خاطرات خودنوشت محمدحسین پاپلییزدی است، گونهای از همین آثار مستند است که در دسته خاطرات یا اتوبیوگرافیها قرار میگیرد.
محمدحسین پاپلییزدی
«خاطرات شازده حمام»، بخشی از خاطرات دوران كودكی، نوجوانی و جوانی محمدحسين پاپلييزدی در محلهای فقیرنشین در شهر قدیمی و کویری یزد است که در سال 1327 خورشيدی در این شهر به دنيا آمده و دوران كودكی و نوجوانی را در آنجا به سر برده است. پاپلی که دانشآموخته جغرافیا در ایران و استاد مدعو دانشگاه سوربن است و در تحقیقاتش بر توسعه روستایی تمرکز داشته، در جلد اول «شازده حمام» ضمن روایت خود از ماجراهای کودکیاش، توجه خواننده را به پدیده باستانی قنات، نظام آبیاری و فاضلاب در شهرهای کویری و نخستین تاثیرات مدرنیزاسیون جلب میکند. اين خاطرات كه به زبانی روان و دلنشين نوشته شده، بازگوكننده گوشهای از اوضاع اجتماعی، زندگی روزانه و فرهنگ مردم شهر يزد در فاصله سالهای 1330 تا 1340 خورشيدی است.
جلد اول كتاب مجموعهای در حدود 40 داستان است كه گویا ظاهرا همه واقعی است و نويسنده در تمام آنها نقش داشته يا شاهد عينی آنها بوده است. نام كتاب نيز برگرفته از عنوان يكی از خاطرات نويسنده يعنی «شازده حمام» است. او در اين خاطره، شرح جذابی از حمام رفتن خود و حمام و آداب آن در آن روزگار را منعکس کرده است.
میدان امیرچخماق_ یزد قدیم
جلد دوم کتاب، خاطرات مربوط به دوران نوجوانی پاپلی، یعنی سالهای 1338 تا 1346 است که حدود 60 داستان یا خاطره را شامل میشود. نویسنده در حین تعریف زندگی خود، مکان، زمان، شخصیتها و وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن سالهای یزد را به خوبی ترسیم میکند و خواننده را به آن سالها میبرد.
پاپلی در کتاب «شازده حمام»، خاطرات چند دهه زندگی خود را نوشته است؛ توصیفات دقیق، جزئیات مکانی و زمانی و صداقتی که در بیان خاطرات دارد، خواننده را در تمام کتاب با نویسنده همراه میکند و در قالب داستان با همقدم شدن با او خاطرات کودکی شازده حمام را تجربه میکند. تمام داستانهای کتاب با خاطرات سالهای کودکی و نوجوانی پاپلی آغاز میشود و راوی نامها، نسبتهای خانوادگی و پیوندهای اجتماعی افراد را با دقت بسیاری بیان میکند و در بعضی موارد سرنوشت چهرههای درخشانی را که از میان همان طبقه محروم سربرآورده و در دورانهای بعد صاحب نام و نشان شدهاند، پیگیری میکند.
در این کتاب خواننده متوجه ساختارها و هنجارهای اجتماعی یزد آن زمان است. نویسنده بیشتر به وضعیت اجتماعی شهر یزد میپردازد و روابط بین انسانها، هنجارهای اجتماعی موجود در آن و موقعیت نقشهای اجتماعی را در یزد آن زمان به تصویر میکشد و توصیفی پرجزئیات از سازوکار حیات پیدا و پنهان یزد میدهد.
مسجد جامع یزد در دهه چهل
درواقع «خاطرات شازده حمام» بیان قسمتی از تاریخ اجتماعی یزد است که خواننده با مطالعه آن گاهی احساس غم و گاهی شادی میکند و هر سطر آن انعکاس اوضاع و احوال مردمانی است که با فقر دست و پنجه نرم کردهاند. خاطراتی که خیلیها از نوشتن آن احساس ترس یا شرم دارند. به نظر میرسد آنچه موجب شده تا خاطرات دکتر پاپلی مورد توجه عموم واقع شود، محدوده زمانی شروع خاطرات است. در واقع این خاطرات بیان دوران گذر یزد از سنت به مدرنیسم است. نویسنده خیلی از باورها و خرافات و تجربیات مردمان گذشته را بیان کرده است و عدم یکنواختی خاطرات موجب میشود تا خواننده با زوایای مختلفی از تاریخ اجتماعی و حتی سیاسی جامعه آشنا شود.
میتوان گفت که نقطه قوت این خاطرات جلد اول کتاب است که خواننده را تحریک میکند، سایر ماجراها را مطالعه کند. نویسنده خاطرات با گزینش آنها و بیان دردهای فقر به خواننده القا میکند گذر از سنتها چه پیامدهای برای حاشیه شهرها داشته است.
در خاطرهای با نام «آفتاب لب بام» در جلد اول این کتاب میخوانیم: «من دو سه روز ملا نرفتم. بعد از چند روزی به ملا رفتم و قرآن را شروع کردم. همان روزها یاسین را ختم کردم و مرا نُقل کردند. گویا پول داخل نُقل کم بود. فردا، ملا به من گفت پهلوی شپشوها بنشینم و من اولین اعتراض جدی عمرم را کردم. فریاد زدم من شپشو نیستم، من شپشو نیستم. ملا که معمولا با اعتراض بچهها روبهرو نمیشد مرا سر جای همیشگی خودم نشاند. ظهر به مادر گفتم ملا میخواست مرا پهلوی شپشوها بنشاند و مادرم بعدازظهر همراه من به خانه ملا آمد و یک کلهقند و دو تا هندوانه بزرگ به ملا داد و ملا دیگر به من نگفت که پهلوی شپشوها بنشینم.»
یا در خاطره دیگری از همان جلد اول به نام «سینمای آقای پاچه» آورده است: «آقای پاچه مرد بسیار شیک، تروتمیز، قدبلند، خوشتیپ و بسیار مودبی بود. به نظرم کارمند شهرداری بود ولی به آقای پاچه مشهور بود. سینمایی دایر کرده بود که تابلو نداشت و به سینمای آقای پاچه معروف بود. 10 سال داشتم که برای اولین بار به سینما رفتم. سینمای آقای پاچه واقع در کوچه سینما، خیابان کرمان یزد، فیلم شبنشینی در جهنم را نشان میداد. این سینما به اصطلاح سینمای تابستانی بود. گاه اتفاق میافتاد که شخص مهمی، خودش یا خانوادهاش، بعد از اینکه 20 دقیقه از فیلم گذشته بود به سینما میآمد. مسئول سینما ی صدای بلند صدا میزد آی عباس آقا، خانواده آقای رئیس شهربانی تشریف آوردند، فیلم را از نو شروع کن. فیلم دوباره شروع میشد. بچهها خوشحال میشدند که دوباره فیلم را میبینند و کف میزدند. گاهی هم خانواده رؤسا فکر میکردند مردم به خاطر آنها کف میزنند و خودشان را میگرفتند.»
یکی از کوچههای یزد در دهه چهل
رضا امیرخانی، نویسنده در مصاحبهای خواندن این کتاب را به خوانندگان نسل جوان پیشنهاد کرده و در دلیل آن عنوان کرده است: «این کتاب به دلیل روایت صادقانه و صحیح از دوره کودکی و نوجوانی یک شهروند یزدی بسیار قابل استفاده است. ضمن اینکه «خاطرات شازده حمام» مخاطب خاصی ندارد، یعنی از نوجوان تا بزرگسال به راحتی میتوانند از این اثر ارزشمند استفاده کنند، چرا که کتاب سرشار از تجربه های ناب و عبرتآموز برای زندگی است.
موضوع کتاب خاطرات دوران کودکی و نوجوانی دکتر پاپلی یزدی در یک محله فقیرنشین شهر یزد پنجاه سال پیش از این و داستانهایی از فقر و فاقههایی است که او و همسنوسالهایش در مکتبخانهها و بازارها، حمامها و حسینیهها و مساجد شهر یزد تجربه و لمس کردهاند. کتاب «شازده حمام» پر است از مطالب جغرافیایی، اجتماعی و مخصوصا مردم شناسی که در قالب داستانهای واقعی و ساده که هر روز شاهد آن هستیم، بیان شده است.»
انتشارات پاپلی جلد اول و دوم مجموعه خاطرات «شازده حمام» نوشته محمدحسین پاپلییزدی را در 632 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و بهای 28000 تومان منتشر کرده است. لازم به ذکر است که جلد اول این کتاب تا قبل از چاپ این نسخه جدید به چاپ نوزدهم و جلد دوم آن به چاپ شانزدهم رسیده است.
نظر شما