فرشته نوبخت میگوید: ما کمتر کسی را داریم که در جلسات نقد به عنوان منتقد حضور یابد و به نظریههای ادبی اشراف داشته باشد. اگر این امر تحقق یابد آگاهی مخاطبان و شرکت کنندگان در این نشست ها نیز افزایش مییابد.
وی افزود: به دلیل حمایت نشدن از این جلسات و کمبودن نشستهای تخصصی ادبیات، باید به فضاهای کافهای تن داد. من خودم باید برای رونمایی کتابم فعالیت کنم و هیچ حمایت بیرونی برای برگزاری این جلسات صورت نمیگیرد.
نویسنده «زمستان فصل مردن نیست» درباره تفاوت نشستهای هفتگی شهرکتاب با دیگر جلسات نقد توضیح داد: در شهرکتاب از افراد کارشناس و متخصص برای نقدوبررسی دعوت میشود که کارنامه قابل قبولی در تحقیق و پژوهش دارند و آقای محمدخانی همیشه انتخابهای خوبی در این زمینه داشتهاند. در فضاهای غیررسمی مانند کافه افرادی که به عنوان منتقد دعوت میشوند اطلاعات کافی درباره کتاب ندارند و رویکرد درستی نمیتوانند داشته باشند. مخاطب هم اینها را میفهمد و تعارفات معمول را متوجه میشود و آن را به چشم دورهمی نویسندگان میبیند اما در شهر کتاب یک رویکرد کاملا علمی و پژوهشی به ادبیات وجود دارد.
نوبخت برای ارتقای نشستهای ادبی پیشنهادات خود را ارائه کرد و گفت: این نشستها در صورتی میتواند در ارتقا ادبیات موثر باشد که تعداد جلسات بیشتر و منظمتر باشد . در این صورت بهتر میتوان جذب مخاطب کرد. من همیشه به علاقهمندان شرکت در جلسات نقد کتاب، نشستهای هفتگی شهرکتاب را معرفی میکنم. در این جلسات ارتباط مستقیمتری با مخاطب برقرار میشود و کسانی که با این فضاها زیاد آشنا نیستند به خواندن کتاب و شرکت در این نشستها علاقهمند میشوند. به طور کلی راهکار اصلی در جذب مخاطب با افزایش تعداد جلسات و برنامه منظم برای برگزاری آنها و همچنین تبلیغات بیشتر است. بیشتر نشستهای شهرکتاب به بررسی آثار کلاسیک اختصاص دارد و میتوان با افزایش تنوع موضوعی این نشستها به افزایش مخاطب رسید. به دلیل وجود کتابفروشی در مکان برگزاری نشستهای هفتگی شهرکتاب این مکان پتانسیل بسیار خوبی برای جذب مخاطب دارد و میتوان با اندکی حمایت و تبلیغات طیف مخاطبان آن را گسترش داد.
نویسنده «کمی مایل به سرخ» درباره مشکل اصلی برگزاری نشستهای هدفمند و با کیفیت عنوان کرد: مشکل اصلی این است که ما منتقدان کارآمد کمی داریم. به غیر از دکتر نجومیان که بسیار در حوزه ادبیات فعال هستند کمتر کسی را داریم که اشراف لازم را در این حوزه داشته باشد. باید در حوزه دانشگاهی افراد بیشتری را جذب کرد که بتوان این نشستها را از این حالت که اسامی مشخصی در آن تکرار میشود،خارج کرد. میتوان افرادی را که به نظریههای ادبی اشراف کامل دارند برای فعالیت در این نشستها جذب کرد. ما کمتر کسی را داریم که در جلسات نقد به عنوان منتقد حضور یابد و به نظریههای ادبی اشراف داشته باشد. اگر این امر تحقق یابد آگاهی مخاطبان و شرکتکنندگان در این نشستها نیز افزایش مییابد. و این دلزدگی که در این فضا وجود دارد کاهش پیدا میکند.
نویسنده «سیب ترش» درباره تاثیر نشستهای نقدوبررسی کتاب در فروش و دیده شدن کتابهای یک نویسنده گفت: به شخصه خودم چنین چیزی را تجربه نکردهام. نشستهایی که برای کتابهای من برگزار شده در مکانهایی نبوده که بتواند اعتماد مخاطب را جذب کند. به نظرم مخاطب به نگاههای دانشگاهی بیشتر اعتماد میکند تا نگاههای تجربی. اعتبار مکانی که نشست نقدوبررسی در آن برگزار میشود و همچنین نقدهایی که در مجلات معتبر چاپ میشود در جلب اعتماد مخاطب موثر است. برای یکی از کتابهای من 60 تا 70 نقد نوشته شد و نشستهایی هم در همان فضاهای کافهای برایش برگزار شد اما درنهایت کتاب به چاپ دوم رسید. پس مهم این است که چه کسی و از چه منظری وارد نقدوبررسی کتاب شود.
این نویسنده در انتها گفت: کمبودهایی که در برگزاری نشستهای موفق داریم مربوط به دو مساله است؛ یکی کمبود مکان معتبر برگزاری جلسات و دیگر محدود بودن افراد متخصص و آگاه. منِ نویسنده هم نمیتوانم در این باره موثر باشم و باید این حمایت و بهبود به دست افراد و نهادهای آگاه صورت گیرد.
نظر شما