در نشست عصری با جان روبرتو اسکارچیا مطرح شد:
کار اسکارچیا درمورد ایرانشناسی را فقط یک عاشق میتواند انجام دهد
فائزه مردانی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه بلونیای ایتالیا، گفت: کاری که اسکارچیا درمورد ایرانشناسی انجام داده، کاری است که فقط یک عاشق میتواند انجام دهد و ایشان واقعا عاشق ایران بود. آنچه را که درباره ایران، ادبیات و زبان فارسی عمیقا حس و تجربه میکرد را به دانشجویان خود منتقل کردهاند. به همین خاطر توانست در دوره طولانی تدریسش در دانشگاه ونیز، یک موسسه و گروهی را فراهم کند که از ایرانشناسان خوب امروز ما هستند.
اسکارچیا به حافظ علاقه فراوان داشت
در ابتدای نشست علیاصغر محمدخانی نشست «عصری با جان روبرتو اسکارچیا» را هزاروصدمین نشست برگزار شده در مرکز فرهنگی شهر کتاب طی دوازده سال گذشته عنوان کرد و گفت: تداوم اعتماد و اعتبار، محلی برای گفتوگو و آرامش برای اهل فرهنگ با دیدگاههای مختلف و ایجاد محلی برای آموختن از اهداف اصلی برگزاری نشستها و درسگفتارهای مرکز فرهنگی شهر کتاب است. همچنین در کنار این نشستها کارگاههای مختلف آموزشی هم برگزار کردهایم که مکمل و تکمیلکننده این نشستها و درسگفتارها بوده است.
وی با اظهار ناراحتی از اینکه طی ماه گذشته سه ایرانشناس در ایتالیا و انگلیس و روسیه از میان ما رفتند، به پیشینه ایرانشناسی در ایتالیا و نقش «بائوزانی» در این حوزه اشاره کرد و افزود: جان روبرتو اسکارچیا، شاگرد بائوزانی و یکی از برجستهترین ایرانشناسان ایتالیا بود که یک ماه پیش درگذشت.
او را میتوان از مهمترین مروجان زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا دانست که سالها در ونیز به تربیت استادان زبان فارسی پرداخت. همسر اسکارچیا نیز در حوزه ایرانشناسی و اسلامشناسی مشغول بود و با همکاری ایشان و دانشجویان خود پژوهشهای فراوان و بدیعی در حوزه ایران و اسلام انجام دادند و نقش بسزایی در معرفی این دو حوزه در ایتالیا دارند.
محمدخانی در ادامه به بیان ویژگیهای شخصیتی، علمی و اخلاقی اسکارچیا و همسرش پرداخت و گفت: اسکارچیا سالها در دانشگاه ونیز و ناپل مشغول تدریس ایرانشاسی بود و شاگردان زیادی در این دانشگاهها پرورش داد که آنها هم درمورد ایرانشناسی و اسلامشناسی پژوهشهایی انجام دادهاند. همچنین از اسکارچیا یک کتابخانه منحصر به فرد و غنی از متون مربوط به ایران و اسلامشناسی به جای مانده است که قرار است در ماه سپتامبر به انستیتوی شرقشناسی واتیکان اهدا شود و افتتاح شود.
معاون فرهنگی و بینالملل موسسه شهر کتاب در ادامه به کارهایی که اسکارچیا در حوزه ادبیات کلاسیک و معاصر ایران، در باب فرق اسلامی، تاریخ اجتماعی سیاسی ایران، شعر و فرهنگ تاجیک، سبکشناسی، قصیده و رباعی، اسلامشناسی و ایرانشناسی در ایتالیا، هنرهای ایران، معماری، نقاشی و موسیقی و در باب مثنوی، عمرخیام و سعدی انجام داده، اشاره کرد و گفت: ترجمه اسکارچیا از حافظ یکی از بهترین ترجمههایی است که در ایتالیا صورت گرفته است. اسکارچیا به حافظ بسیار علاقه داشت، حافظ را به ایتالیایی ترجمه کرد و مقالاتی درباره شعر حافظ نوشت. یکی از مقالاتی که با ریکاردو زیپولی با هم تحقیق کردند، درباره شراب حافظ است که 394 بیت حافظ را که در آن از شراب، می، باده، خمر و این قبیل واژهها آمده است را تحلیل و بررسی کردهاند.
وی افزود: آنها اذعان دارند که غزلیات حافظ، قله رفیع و دستنیافتنی سنت اشعار تغزلی پارسی است. شعر فارسی و حافظ بالنده و آکنده از کمال است و در ادامه این پرسش را طرح میکنند که آیا شعر حافظ عرفانی است یا هوسانه یا عاشقانه؛ آیا شرابی که او از آن صحبت میکند نمادین است یا واقعی و اینکه آیا معشوق او زمینی است یا آسمانی؟
محمود جعفری دهقی
دانشگاه رم از مراکز معتبر ایران شناسی است
در ادامه محمود جعفریدهقی، درباره ایرانشناسی در ایتالیا شروع به صحبت کرد و ضمن اشاره به اشتراکات فرهنگی ایران و ایتالیا گفت: هر دو کشور در عهد ساسانی از تماسهای سیاسی و بازرگانی گستردهای برخوردار بودند. اما آغاز جدی مطالعات ایرانشناسی در ایتالیا به نیمه سده شانزدهم و به عصر حکومت صفویان باز میگردد. پس از روی کار آمدن رنسانس در اروپا و در پی آن، در حدود سده شانزدهم ایتالیاییها درصدد کشف زیباییهای زبان و ادب فارسی برآمدند. این تلاشها به خاطر اهداف سیاسی نبود بلکه به منظور اشاعه فرهنگ و تمدن دیگر ملتها بود و این انگیزه از تفکر اومانیستی نشات گرفته از انقلاب فرهنگی رنسانس بود که مطالعه فرهنگ مردم را نه برای اهداف سیاسی بلکه به خاطر خود آنها انجام میداد. بدین ترتیب و با توجه به این نگرش، آثاری از زبان پارسی به ایتالیایی ترجمه شد. شاید نخستین اثری که در این زمان از زبان فارسی ترجمه و به ایتالیاییها معرفی شد هشت بهشت امیر خسرو دهلوی بود.
در ادامه به وضعیت ایرانشناسی در قرن19 و 20 میلادی اشاره کرد و گفت: در میانه قرنهای 19 و 20 میلادی روابط تازهای میان ایران و ایتالیا پدید آمد. گروهی از افسران ایتالیایی در دارالفنون به آموزش ارتش ایران پرداختند. در سال 1873 تدریس زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا بنیان نهاده شد. «جیاکومو لینانا» که در بن آلمان نزد اشپیگل و لاسن تحصیل کرده بود در مؤسسه شرقشناسی ناپل به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. سپس «گراردو دونیچیتیس»، «لویجی بونلی» و «ایتالو پیزی» به تدریس ادبیات فارسی، ادبیات تطبیقی و حماسهسرایی ایرانی پرداختند. ایتالو پیزی در سال 1889 شاهنامه فردوسی را در هشت جلد ترجمه کرد. افزون بر این، او گلستان سعدی و اوستا را به ایتالیایی برگرداند. نیز به تالیف تاریخ ادبیات فارسی تا عصر جامی توفیق یافت. پیزی همچینی شاگردانی را در زمینه زبان و ادبیات فارسی تربیت کرد. یکی از شاگردان او ککنامه، بخشهایی از برزونامه و گرشاسبنامه را ترجمه کرد.
عضو انجمن ایرانشناسی ضمن اشاره به فعالیتهای ایرانشناسی در ایتالیا در قرن 19 و 20 میلادی و با بیان اینکه بنابر گزارش ایرج افشار در سال 1349 اتحادیه ایرانشناسان ایتالیا متشکل از گروهی از ایرانشناسان برجسته ایتالیا تشکیل شده، افزود: «گراردونیولی» در سال 1967 کرسی استادی فیلولوژی ایرانی را در ناپل تاسیس کرد. «جووانی درمه» از سال 1980 عهده دار کرسی زبان و ادبیات فارسی در ناپل شد. درمه آثاری در دستور زبان فارسی و خط میخی تالیف کرد و دیوان عبید زاکانی را نیز ترجمه نمود. «آدریانو روسی» از سال 1980 عهدهدار کرسی زبانشناسی ایرانی در ناپل بود. وی متخصص در زبانهای پهلوی و بلوچی است و مجله ای را با عنوان زبان بلوچی اداره میکند. حاصل تحقیق در موسسه شرقشناسی ناپل تربیت گروهی از ایران شناسان بود که اکنون هر یک در زمینه خاصی از ایرانشناسی اشتغال دارند.
جعفریدهقی در ادامه به دیگر کرسیهای ایرانشناسی در ایتالیا اشاره کرد و گفت: کرسی زبان و ادبیات فارسی در سال 1975 توسط پیه مونتسه در دانشگاه رم تاسیس شد. مونتسه در زمینههای سنت زورخانه در ایران، تاریخ مطالعات ایرانشناسی در ایتالیا، روابط ایران و ایتالیا در عهد قاجار، هنر ایرانی کتابت و قهرمانان ایرانی در متون ادبی ایتالیا تحقیقات مبسوطی انجام داده است. او همچنین قطعاتی از شعر کلاسیک فارسی را ترجمه کرده و فهرست دستنویسهای ایرانی در کتابخانههای ایتالیا را فراهم کرده است. دانشگاه رم یکی از مراکز معتبر ایرانشناسی است.
وی با بیان اینکه کرسی ادبیات فارسی در دانشگاه ونیز در سال 1976 توسط جان روبرتو اسکارچیا تاسیس شد، اضافهکرد: او متخصص تاریخ تشیع در ایران بود. افزون براین تالیفاتی در زمینه تاریخ ادبیات فارسی، شعر غنایی ایران و تاریخ هنر ایرانی انجام داد. «ریکاردو زیپولی» نیز از دیگر ایران شناسان است که در سال 1987 کرسی ادبیات فارسی را در آن دانشگاه برعهده داشت. تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه بولونیا در سال 1987 توسط «مائوریزیو پیستوسو» متخصص ادبیات تاجیک تاسیس شد. خانم «والریا فیورانی پیاچتینی» در دانشگاه میلان پژوهشهایی درباره تاریخ ایران و جزیره هرمز و خلیج فارس ترتیب داد.
کار اسکارچیا درمورد ایرانشناسی را فقط یک عاشق میتواند انجام دهد
فائزه مردانی، استاد دانشگاه بولونیا در ایتالیا که با یکی از شاگردان اسکارچیا در دانشگاه بولونیا همکار است، ضمن ابراز خوشحالی از حضور در نشستی به نام جان روبرتو اسکارچیا، گفت: یادآوری پروفسور اسکارچیا از طرفی اندوه بسیار زیادی را در دل ما برمیانگیزد ولی از طرفی دیگر وقتی که به میراثی که ایشان برای جهان ایرانشناسی، ادب و فرهنگ فارسی و جهان اسلامشناسی به جای گذاشتهاند، نگاه میکنیم، فکر میکنیم که ایشان در کنار ما هستند و سالهای سال و حتی شاید قرنها، آثارشان باقی خواهد ماند و نتیجه زحماتشان و عشقی که به ایران داشتند مطمئنا جهانگیر خواهد شد.
فائزه مردانی
مردانی اضافه کرد: کاری که اسکارچیا درمورد ایرانشناسی انجام داده، کاری است که فقط یک عاشق میتواند انجام دهد و ایشان واقعا عاشق ایران بود. آنچه را که درباره ایران، ادبیات و زبان فارسی عمیقا حس و تجربه میکرد را به دانشجویان خود منتقل کردهاند. به همین خاطر توانست در دوره طولانی تدریساش در دانشگاه ونیز،موسسه و گروهی را فراهم کند که از ایرانشناسان خوب امروز ما هستند. اینها همه شاگردان پروفسور اسکارچیا بودند و خودشان را شدیدا مدیون بحثها و علاقه او به ایران و ایرانشناسی میدانند. مشهود است که اسکارچیا این علاقه را به شکلی بسیار صادقانه و عمیق به شاگردان خود منتقل کرده و به همین دلیل است که ما میبینیم در همین چند دانشگاه مهم ایتالیا که کرسی زبا فارسی است، همکاران و دانشجویان اسکارچیا کار او را ادامه میدهند.
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بولونیا که یادداشتی از یکی از شاگردان اسکارچیا در مورد او را برای نشست آورده بود، گفت: رابطه زیبا و جذاب بین استاد اسکارچیا و شاگردانش وجود داشته است. یکی از شاگردان استاد اسکارچیا یعنی پروفسور پیستوزو، همکار من در دانشگاه بولونیاست که نزدیک به 40 سال است زبان فارسی تدریس میکند. او از جوانی شاگرد اسکارچیا بوده، با او مسافرتهای زیادی رفته و رابطه بسیار نزدیک و صمیمانهای داشتهاند. شدیدا به کارهای اسکارچیا علاقهمند بوده و در تمام این سالها که استاد اسکارچیا در ونیز تدریس میکردند و ایشان در بولونیا این رابطه شاگرد و استادی را حفظ کردهاند که به عنوان یکی از شاگردان اسکارچیا یادداشتی برای ما فرستادند.
وی ضمن قرائت یادداشت پروفسور پیستوزو گفت: قرار است اوایل ماه ژانویه طی دو یا سه روز یک همایش مفصل بینالمللی درباره آثار و تجربیات اسکارچیا در شهر رم برگزار شود و راجع به کتابهای او، ترجمهها و مقالههایش و... صحبت مفصلی شود و مطمئنا از این همایش کتاب مفصل و ارزشمندی هم خواهیم داشت. همچنین در مورد آثار پروفسور اسکارچیا، شاگردان او طی سه دوره یعنی 50سالگی، 70 سالگی و 80 سالگی، کتابشناسی مفصلی را به عنوان هدیه چاپ کردند که این کتابشناسیها در اختیار ما است و میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
شیفتگی و نگاه خاص اسکارچیا به هنر و فرهنگ ایران
هایده مشایخ که کتاب «هنر و معماری ایران» جان روبرتو اسکارچیا را به فارسی ترجمه کرده است، از دیگر سخنرانان نشست بود که ترجمه کتاب اسکارچیا را از افتخارات خود دانست و گفت: کتاب را سیروس پرهام که سرویراستار پروژههای ویژه در انتشارات علمی و فرهنگی بود، برای کار انتخاب کرد. کتاب در اصل به زبان ایتالیایی نوشته شده اما ترجمه انگلیسی خوبی هم از آن وجود دارد. من در همان مرور اول متوجه شدم که این کتاب خیلی کار دارد و این طور نیست که فقط یک برگردان ساده از یک زبان به زبان دیگر باشد و اینطور قرار شد که در ویرایش نهایی، کتاب با متن اصلی ایتالیایی مقابله شود که این کار هم به نحو احسن انجام شد و حداکثر اطمینان حاصل شد که این در این کار رعایت امانت شده باشد.
مشایخ در ادامه تدوین و تنظیم کتاب «هنر و معماری ایران» را بسیار جالب دانست و اضافه کرد: قبل از ترجمه این کتاب، پروفسور اسکارچیا را نمیشناختم ولی الان میتوانم بگویم علاقه ایشان در حد شیفتگی و نگاه خاص او به هنر، فرهنگ و موضوعات مربوط به ایران داشتهاند، کاملا حس میشد و مشهود بود.
وی در ادامه به بخشهای مختلف کتاب اشاره کرد و افزود: این کتاب فقط یک بازگو و بیان تاریخ ایران نیست بلکه هنرهای ایران نظیر معماری، نقاشی و قالی ایران را مورد توجه قرار داده است و درباره هنر و فرهنگ ایران هم مقالهای دارد. این کتاب یکی از ارزشمندترین و شاید کمنظیرترین کتابهایی است که به این شیوه و سبک نوشته شده و صرفا بیان تاریخ و بیانات علمی درباره یک مقوله هنری نیست.
مشایخ به دیباچه غنی کتاب اشاره کرد و گفت: این دیباچه به لحاظ محتوا در حد یک مقاله است. همچنین هر یک از بخشهای کتاب هم یک مقدمه دارد که هر کدام از آنها هم در جای خود یک مقاله محسوب میشوند. در تمام دوره کاری آرزو داشتیم که رونمایی این کتاب با حضور خود پروفسور اسکارچیا انجام شود، این طور نشد اما میشود گفت که چیزی در خور شأن مقام علمی ایشان چاپ و منتشر شد.
در ادامه غلامرضا خاکی سفرنامه کوتاهی از سفرش به ایتالیا در سال 93 و دیدارش به همراه علیاصغر محمدخانی از پروفسور اسکارچیا و همسرش در منزل شخصیشان قرائت کرد و جلسه با خواندن غزلی از حافظ توسط فائزه مردانی تقدیم به پروفسور اسکارچیا به پایان رسید.
لازم به ذکر است که جان روبرتو اسکارچیا، یکی از برجستهترین ایرانشناسان ایتالیا بود که به تازگی درگذشت. او را میتوان از مهمترین مروجان زبان و ادبیات فارسی در ایتالیا دانست که سالها در ونیز به تربیت استادان زبان فارسی پرداخت. آثارش به بیش از صد و هفتاد کتاب و مقاله میرسد که اکثر آنها درباره اسلام، زبان، تاریخ، فرهنگ و هنر ایرانی و نویسندگان و شاعران فارسیزبان است. سالها در دانشگاههای رم، ناپل و ونیز تدریس کرد. اسکارچیا علاوه بر زبان فارسی و آشنایی با برخی لهجهها و گویشهای مناطقی از ایران مانند گیلکی، کردی و بلوچی، با زبانهای انگلیسی، فرانسوی، روسی، یونانی و ترکی هم آشنایی داشت. آثار فراوانی درباره هنر ایران، سبک شعر فارسی، مولوی، سعدی، خیام، سنایی، عطار، فردوسی، حافظ، صائب و ادبیات معاصر فارسی منتشر کرد.
نظر شما