نمایشنامه «استانبول 19 می 2012» روایت آدمهایی است که در برزخ تصمیمات نصفه و نیمه گرفتار شده و برای رهایی از این شرایط و کسب آرامش به دنیای ساختگی و غیر واقعی پناه بردهاند.
این نمایشنامه روایتی است از چند جوان با رویاهایی بزرگ که از شرایط خود گله و شکایت دارند اما در عمل تلاشی برای تغییر وضعیت خود نمیکنند. نویسنده این نمایشنامه انسانهایی را به تصویر میکشد که تمام سعی و کوششان در کلمات خلاصه میشود و مدام وقتشان به بطالت و بیهودهگویی میگذرد. این افراد در عین رفاقت صمیمانه اعتمادی به یکدیگر ندارند و نوعی پنهانکاری در رفتارشان دیده میشود. با وجود تمام قول و قرارهایی که با هم دارند باز هم اعتماد صدرصد و کاملی بینشان وجود ندارد؛ هرچه داستان پیش میرود این عدم اعتماد بیشتر و لایههای آن بازتر میشود.
شخصیتهای این نمایش در عین حال که در یک وضعیت گیر افتادهاند باز هم با یکدیگر کل کل دارند و زندگیشان را پیش میبرند.
در قسمتی از این نمایشنامه میخوانیم:
مهراد: بلند بگین منم بشنوم. آه...نمیذارن یه فوتبال ببینیم. خیلیجا هس چپیده اینجا...! چقدر ویز ویز میکنین!
بهرام: الان وقتشه؟ (موقعیت خطرناکی ایجاد میشود و او به آن عکسالعمل نشان میدهد) وااااااای... (مکث)
بهرام: خیلی خر شانسین. بزار صحنه آهسته نشون بده! یه لحظه. مازیار... نگاه! نگاه! وااای... نیم سانت کم آورد. گل بود. وااای. چرا اینطوری نگام میکنی؟ من بهت چی گفتم؟ چرا حرف گوش نمیدی؟ به جفتتون چی گفتم؟ حالا این نمیفهمه... تو چرا این طوری میکنی؟ هی سوال. سوال. اولش میگفتی نه! قبول کردی منم گفتم؛ حواسم به همه چی هست. هست! میگم هست خیالت راحت!
انتشارات نظری نمایشنامه «استانبول 19 می 2012» اثر نوید حمیدی را با تیراژ 500 نسخه در 96 صفحه و با قیمت 8000 هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما