به این مناسبت بخشهایی مرتبط با روز آغاز جنگ تحمیلی از کتاب «اطلس حماسه خرمشهر» تالیف محسن رشید که در سال 97 به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در مرکز چاپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به چاپ رسیده، انتخاب و پیشروی علاقهمندان قرار گرفته است.
هفته اول جنگ (31 شهریور تا 6 مهر 1359)؛ شهر زیر آتش توپخانه
همزمان با حمله سراسری ارتش عراق از زمین، هوا و دریا به مرزهای میهن اسلامی در 31 شهریور، خرمشهر نیز از ساعت 14:30 هدف تهاجم قرار گرفت و شهر، زیر آتش منحنی 90 قبضه انواع توپ و خمپاره واقع شد و ظرف کمتر از 24 ساعت، 150 نفر شهید و تعداد فراوانی مجروح شدند.
هدف از گلولهباران شهر، ایجاد رعب و وحشت، تضعیف روحیه مردم، جلوگیری از تلاش و مقاومت احتمالی و تصرف آسان شهر بود. هرچند تجاوزات مرزی عراق، مدتی قبل از آغاز رسمی جنگ شروع شده بود و 10 قبل از هجوم سراسری، شدت یافته بود، اما گلولهباران شهر در آخرین روز شهریور همه را غافلگیر کرد و با تشدید فشار ارتش عراق در اول مهر، برای مردم مسلّم شد که تهاجم دشمن ادامه خواهد یافت. لذا مقدمات خروج تدریجی ساکنان از شهر فراهم شد و در روزهای سوم و چهارم وسعت بیشتری یافت.
دشمن با پشت سرگذاشتن دژها و پاسگاههای مرزی تا 5 کیلومتری شهر یعنی تا پشت نهر و سیلبند عرایض پیشروی و با استقرار در غرب و شمالغربی خرمشهر بهصورت هلالی از نهر خیّن تا جاده خرمشهر ـ اهواز، شهر را محاصره کرد. همچنین کوشید با گسترش محورهای عملیات، مدافعان را در نقاط مختلف درگیر و با رسیدن به کارون، حلقه محاصره را تکمیل کند، اما مردم بههمراه نیروهای انقلابی و نظامیان متعهد، با حمیّت، جانفشانی و تلاش بیوقفه، همجوم دشمن را سد کردند. این در حالی بود که برای نابودی ماشین جنگی دستخالی بودند. هرچند دشمن طی یک هفته فشار طاقتفرسا، صدها تن را شهید و مجروح و خانهها، مدارس، مساجد، بیمارستانها، ادارات و تأسیسات بسیاری را منهدم و عده زیادی را آواره و وادار به ترک شهر کرد، اما شکلگیری مقاومت مردمی و دفاعمقدس، نتیجه طبیعی دیگر این تجاوز بود، بهگونهای که ارتش عراق پس از 6 روز تلاش، در پشت دروازههای شهر زمین گیر شد و بدین ترتیب توهم اشغال سهروزه خرمشهر و طرح پیروزی برقآسای آنان با شکست مواجه شد.
در پی شکست طرحهای دشمن متجاوز، رژیم عراق به همراه پشتیبانان جهانیاش، در هفتمین روز جنگ، ضمن حرکت گامبهگام نظامی، برای جلوگیری از ورود به باتلاق بزرگ مقابله با ملتی انقلابی، به حربه سیاسی آتشبس و مذاکره روی آورد، اما مردم، نیرهای انقلابی و رهبری هشیار ایران، با ردّ هرگونه مصالحه، فریب توطئه استخوان لای زخم دشمن را نخوردند و آنچنان مقاومت کردند تا متجاوزان برای همیشه تاریخ درس عدم تجاوز به سرزمین مقدس ایران را نصبالعین خود قرار دهند.
جهت حرکت ارتش متجاوز عراق و پراکندگی مقاومت خودی در پاسگاههای مرزی در هفته اول جنگ
مقاومت برای حفظ مرزها
بعدازظهر 31 شهریور 1359 ارتش عراق با تیپهای 26 و 6 زرهی و تیپ گارد مرزی، در طول 45 کیلومتر، از پاسگاه شلمچه تا پاسگاه 40 و از پاسگاه حدود تا پاسگاه خیّن و از دژ شماره یک تا دژ شماره 10 مرزی را هدف تجاوز قرار داد. ابتدا با اجرای آتش تهیه، پاسگاههای و دژهای مرزی هدف قرار گرفتند. سپس پاسگاه کیلومتر 25 و پاسگاه شملچه بمباران شدند. البته یگانهای دشمن، در عین حال در پی ارزیابی توانایی نیروهای ایرانی نیز بودند.
برخی دژهای مرزی ایران از نیرو خالی بود. دژها و پاسگاههای دارای نیرو و نیز از تجهیزات کافی برای مقابله با ارتش مجهز و آماده عراق برخوردار نبودند، اما روحیه مقاومت، بهویژه در برخی پاسگاهها و دژهای مرزی، کار را بر ارتش متجاوز دشوار کرده بود، طوری که در پایان روز اول جنگ، عراقیها تنها بخشی از نوار مرزی ایران را توانسته بودند اشغال کنند.
براساس تدبیر مسئولان اتاق جنگ خرمشهر، دفاع از مرزها برعهده ارتش و ژاندارمری و دفاع از شهر به سپاه خرمشهر سپرده شده بود. در عین حال تجاوزات مرزی ارتش عراق قبل از آغاز هجوم سراسری، سبب شده بود تیمهایی از سپاه، در دژها و پاسگاههای مرزی استقرار یابند.
شب هنگام که از شدت آتش دشمن کاسته شده و امکان سازماندهی نیروهایی که در شهر مشغول امدادرسانی بودند، فراهم آمده بود، فرمانده سپاه خرمشهر، پاسداران را فراخواند و در جمع آنان چنین گفت: «امروزی روزی است که باید وارد صحنه شویم و خود را نشان بدهیم. هواپیماهای دشمن فرودگاهها را زدهاند و تمام مرزها، منطقه جنگی شناخته شدهاند. باید آماده نبرد باشیم.» بدین ترتیب تیمهای جدیدی از پاسداران عازم منطقه نبرد شدند.
اما جنگ نابرابری که به اردوی خودی تحمیل شده بود، از توان اندک نیروهای خودی میکاست. شروع غافلگیرانه و هجوم سراسری متجاوزان عراقی نیز در روزهای اول جنگ، امکان تقویت جبهه خرمشهر را فراهم نمیکرد. با وجود این، مقاومت در دژهای مرزی مانع از این شد که موقعیت مزدوران عراقی در دژهای مرزی زودتر از 48 ساعت تثبیت شود. پاسگاه شملچه نیز شاهد حماسهای بود که به تصرف پاسگاه شلمچه عراق و اسارت نیروهای عراقی انجامید، اما نابربرای کاملاً مشهود بین قوای دو طرف، تسلط متجاوزان بر پاسگاه شملچه را در پی داشت. مقاومت حماسی دژ مرکزی نیز که حرکت ماشین جنگی دشمن را سد کرده بود، تا پایان روز سوم جنگ فروکش کرد.
بدینترتیب در 2 مهر 1359؛ سومین روز جنگ، تیپ 26 زرهی و در 4 مهر 1359؛ پنجمین روز جنگ، تیپ 6 زرهی به جاده اهواز ـ خرمشهر دست یافتند. تیپ گارد مرزی ارتش عراق هم که جلو مقاومت پاسگاههای شملچه، مؤمنی و خیّن را سد کرده بود، به کنک تیپ 26 زرهی، به جاده شملچه ـ خرمشهر احاطه یافت و تا پایه غربی پل نو پیشروی کرد.
روز ششم جنگ را ارتش عراق به بازسازی یگانهای خویش اختصاص داد و با واگذاری فرماندهی جبهه خرمشهر به لشکر 3 زرهی و بهکارگیری تیپ 33 نیروی مخصوص، قوای خود را برای خیز بهسوی خرمشهر متمرکز کرد.
در اینسو صحنه، مدافعان شهر که هنوز خود را پیدا نکرده بودند، برای مقاومت در پشت دروازههای شهر؛ پل نو و منطقه پلیسراه آماده میشدند.
نظر شما