در این مجموعه، موضوع «پنداشت از عدالت و نابرابری»، اهمیت بیشتری برای پژوهشگران و نویسندگان داشته است و پنج جستار را به خود اختصاص داده است.
همچنین پرداختن دو جستار به موضوع «مخاطره و محیطزیست» که برای نخستینبار در پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان مورد سنجش قرار گرفت، نشاندهنده توجه پژوهشگران اجتماعی و علاقهمندی آنها به این موضوع و تبدیلشدن آن به یک مسئله اجتماعی است. با عزیزی مهر درباره این کتاب و چالشها و فرصتهای این طرح گفتوگویی داشتهایم که مشروح آن را میخوانید:
سه موج این پیمایش که به ترتیب در سالهای 1379، 1382 و 1394 انجام شدهاند، منبع اطلاعات مهمی درباره تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران محسوب میشوند. لطفاً در ابتدا درباره ضرورت انجام این طرح و پیشینه آن توضیحاتی را ارائه بفرمایید.
اگر بخواهیم پیشینه پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان را بررسی کنیم، باید به پژوهش مرحوم علی اسدی با عنوان «گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران» (1353) اشاره کنیم که با نمونه 4420 نفر در سطح کشوری، شهر و روستا، اجرا شد. این پژوهش را میتوان آغازی بر چنین پژوهشها و پیمایشها در کشور دانست. پس از آن، چنین پیمایشهایی کمتر مورد توجه قرار گرفتند تا اینکه در سال 1379 اولین موج از پیمایش موسوم به «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» اجرا و دو موج دیگر در سالهای 1382 و 1394 اجرا شدند.
درباره شکلگیری ایده انجام پیمایشهای ملی، احمد مسجدجامعی، در پیشگفتار گزارش موج اول پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان اشاره میکند که از وقتی که مسئولیت معاونت پژوهش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پذیرفتم همواره با این مسئله در ذهن خود درگیر بودهام که «جامعه ایران، تحولات شگرف خود را در عرصه فرهنگ چگونه تجربه کرده است؟» اما درگیری ذهنی وی پیرامون چنین موضوعی به سالهای قبلتر برمیگردد.
دغدغه انجام چنین پژوهشهایی در سالهای ابتدایی دهه 1360 در وزارت کشور مطرح شده بود که در آن سالها مسأله آسیبهای اجتماعی از موضوعات مهمی بود که دستگاههای مختلفی درگیر آن بودند. بنابراین، اطلاعات مختلف و گاهی متفاوت و متضادی تولید میشود و این حوزه به نوعی دچار آشفتگی اطلاعاتی و آماری شده بود، چرا که برداشتها و تعاریف متفاوت از مفاهیم موجب تفاوتهایی در آمارها شده بود. این دغدغه منجر به اجرای یک طرح شد که در گزارش آن طرح بر ضرورت انجام پژوهش درباره تصور جامع از مسائل مختلف و نیز درباره تصورات و نگرش جامعه تأکید شده بود.
علاوه بر این، در گردهمآیی ساماندهی فرهنگی که در سال 1377 توسط معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد که حاضران در آن، که از گرایشهای مختلف سیاسی و فکری بودند، بر وجود معیاری واحد برای ترسیم وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه اتفاق نظر داشتند. بدین ترتیب، ایده ضرورت انجام مطالعه و پیمایشهایی که بتوانند تصویری از جامعه بهدست دهد شکل گرفت. از اینرو، سه طرح ملی در برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گنجانده شد شامل «ارزشها و نگرشهای ایرانیان»، «رفتارهای فرهنگی ایرانیان» و «فضاهای فرهنگی ایران» است. ماده 162 قانون برنامه سوم توسعه وزارت فرهنگ و ارشاد را موظف کرده است که «هر دو سال یکبار تحولات شاخصهای مربوط به تغییرات فکری، بینشی و رفتاری جامعه را تعیین و برای بررسی در اختیار دستگاهها ونهادهای ذیربط قرار دهد» بدینگونه این پیمایش از پشتوانه قانونی هم برخوردار شد که هر دو سال یکبار باید انجام شود.
در راستای اجرایی شدن این ماده از قانون برنامه سوم توسعه در سال 1379 اولین موج از پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان به سرپرستی دکتر منوچهر محسنی بر روی ساکنان مراکز استانهای کشور با حجم نمونه 16824 نفر توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا شد. موج دوم این پیمایش به سرپرستی محسن گودرزی با حجم نمونه نزدیک به 5 هزار نفر اجرا شد که، برخلاف موج قبلی، جامعه آماری آن را فقط ساکنان مراکز استانها تشکیل میدادند. با توجه به تغییر دولت در 1384 انجام این پیمایشها مورد توجه قرار نگرفت و حتی دفتر طرحهای ملی که مجری اجرای این پیمایشها بود تعطیل شد. ظاهراً موج سوم آن در سال 1384 اجرا ولی نتایج آن هیچ وقت انتشار نیافت و دادههای آن نیز در دسترس نیستند. در سالهای پس از 1392 بار دیگر توجه به طرحهای ملی از قبیل «سرمایه اجتماعی» (1393) و «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» (1394) مورد توجه قرار گرفت. بدین ترتیب موج سوم پیمایش «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» با مدیریت علمی دکتر محمدرضا جوادی یگانه و مدیریت اجرایی دکتر غلامرضا غفاری اجرا شد و یافتههای آن در سال 1395 انتشار یافت.
این گونه پیمایشها آیا در کشورهای دیگر هم مسبوق به سابقه است اگر پاسختان آری است، چه نکات مشترک و افتراقی با طرح پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان دارد؟
انجام پیمایشهای ملی پیرامون موضوعات مختلف، در برخی کشورها، سابقه طولانیتر از انجام آن در ایران دارد. سابقه چنین پیمایشهایی در کشورهای توسعه یافته به نیمه دوم قرون بیستم برمیگردد. در دهههای بعد، به ویژه از دهه 1980، توجه به چنین پیمایشهایی بیشتر شد تا جایی که اولین موج از «پیمایش ارزشهای جهانیان» در 1981 اجرا و پس از آن به طور منظم انجام میشود. در کنار پیمایش ارزشهای جهانیان، شاهد اجرای پیمایشهای ملی و منطقهای نیز هستیم از قبیل مطالعه ارزشهای اروپاییان، پیمایش ارزشها و نگرشهای بریتانیا، پیمایش ارزشهای شرق آسیا.
معمولاً تمام پیمایشهای مربوط به سنجش ارزشها و نگرشها دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. بررسی ارزشهای مرتبط با خانواده، دین، سیاست، تعاملات اجتماعی معمولاً فصل مشترک اکثر این پیمایشهای عمومی را تشکیل میدهند. از طرفی دیگر پیمایشهای مختلفی در سطح ملی، منطقهای یا جهانی وجود دارد که یک موضوع خاص را مورد سنجش قرار میدهند و ممکن است پیمایشهای عمومی، از قبیل ارزشها و نگرشهای ایرانیان اشتراکی با آنها نداشته باشند.
به هر روی، اشتراکات و افتراقاتی با دیگر پیمایشهای ملی و منطقهای دارد، اما برای بررسی دقیقتر این موضوع باید به صورت موردی انجام شود؛ زیرا ممکن است یک موضوع خاص، مثلاً نگرشهای جنسیتی که در پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان وجود دارد، در نمونه مشابه در کشوری دیگر وجود نداشته باشد، اما در سه موج پیمایش ملی «نگرشهای جنسی و سبک زندگی» که در بریتانیا اجرا شده به طور اختصاصی به این موضوع پرداخته و با این پیمایش دارای اشتراکاتی است. اما، به طور کلی، یک سری مقولات مشخصی وجود دارند که این دست پیمایشها به سنجش و بررسی آنها میپردازند با وجود این، در پیمایش ارزشهای جهانیان موضوعات دین، جنسیت، کار، دموکراسی، حکمرانی مطلوب، سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، مدارا، نشاط و رضایت از زندگی مورد بررسی قرار گرفته است که از این میان پیمایش ملی ارزشهای ایرانیان با این پیمایش در سنجش دین، جنسیت، سیاست، مشارکت و رضایت از زندگی اشتراک دارد و علاوه بر آنها موضوعات متعدد دیگری را نیز مورد سنجش قرار داده است از قبیل پنداشت از عدالت، نگرشهای اقتصادی، مصرف، شبکههای اجتماعی.
به نظر میآید که نتایج این طرح میتواند به ما خودمان را نشان دهد، همان عبارتی که این سالها نیز بیشتر مورد مداقه قرار گرفته یعنی «ما ایرانیان»! چرا که خلقیات و فرهنگ ایرانیان چند سالی است که دوباره مورد بحث است. آیا این پیمایش میتواند تصویر دقیقتری از ما ایرانیان نشان دهد؟
در ارتباط باید اشاره کرد که ماهیت پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان با آنچه که تحت عنوان «ما ایرانیان» به چاپ رسیده متفاوت است. کتاب «ما ایرانیان» فراستخواه مبتنی بر مفروضات نظری نویسنده است و سپس در قالب انجام یک پیمایش تلاش دارد مفروضات خود را به محک تجربه بیازماید و بدین ترتیب وجود برخی روحیات و خلقیات منفی را در میان ایرانیان نشان دهد. در صورتیکه پیمایش ارزشها و نگرشها یک نظرسنجی است که میخواهد به واسطه آن ارزشهای ایرانیان و نگرش آنها به مسائل مختلف را مورد بررسی و نشان دهد. این پیمایش در پی بدست دادن تصویری از وضعیت جامعه و نیز تغییرات آن است. اما اینکه این تصویر تا چه اندازه منطبق با واقعیات جامعه باشد هم به شیوه اجرای پیمایش و هم به پاسخگویی مردم به سؤالات پرسشنامه بستگی دارد. ولی میتوان با درصدی خطا یافتههای آن را تصویر نسبتاً گویایی از وضعیت جامعه در موضوعات مورد بررسی دانست.
چه موانع و چالشهایی بر سر راه سنجش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در این پروژه وجود داشته است؟
چالشها و مسائلی که ممکن است بر سر راه چنین پروژههایی وجود داشته باشند عمدتاً در زمینه مسائل مالی، اجرایی و یا حساسیت نهادهای امنیتی است. در مورد موانع اجرایی و مالی موج اول و دوم این پیمایش چندان مطلع نیستم، اما در موج سوم، یکی از مسائل موجود این بود که ابتدا اجرای این پروژه به شخصی واگذار شده بود که به رغم گذشت چند ماه از اجرای قرارداد و صرف بخشی از بودجه آن، هیچ پیشرفتی در اجرای پروژه حاصل نشده بود. از دیگر مسائلی که میتواند اجرای این پروژهها را با چالش مواجه کند سنجش برخی موضوعات و طرح گویههایی است که ممکن است نسبت به آنها حساسیت وجود داشته باشد؛ از جمله آنها طرح سؤالات در حوزه دین و سیاست است که همواره به دقت مورد توجه هستند. اما ترکیب شورای سیاستگذاری پروژه و نیز همکاری مناسب سازمان تبلیغات اسلامی در تدوین گویههای حوزه «دینداری» سبب شد که نگرانی تیم پژوهش برطرف و حساسیتی نسبت به آن ایجاد نشود. یک دسته دیگر مسائل به انتشار عمومی یافتهها و دسترسی پژوهشگران و صاحبنظران به دادههای بهدست آمده است.
متأسفانه در کشور ما عمدتاً نسبت به چنین پیمایشها و یافتههای آنها نگاه امنیتی وجود دارد و برای انتشار عمومی یا دسترسی پژوهشگران به آنها محدودیتهایی ایجاد میشود. تاکنون دسترسی پژوهشگران به دادههای هیچ کدام از سه موج پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان فراهم نشده است. شگفتانگیز است که پیمایشی که از بودجه عمومی و بیتالمال انجام شده و موضوعات عمومی و غیرامنیتی را مورد بررسی قرار داده نباید در اختیار پژوهشگران علاقهمند، کارشناسان و متخصصان این حوزه قرار گیرد! این چالش بزرگی است که سبب میشود چنین پژوهشهایی صرفاً در کارنامه مدیران ذکر شود و به قدر کافی مورد مداقه و تحلیل قرار نگیرند و انعکاس چندانی در فضای دانشگاهی و عمومی نداشته باشند. در صورتی که دادههای چنین پیمایشهایی باید در سایتهای مربوطه بارگذاری شوند که تحلیلگران و پژوهشگران به راحتی به آنها دسترسی داشته باشند.
براساس آنچه که در این پژوهش و موج سوم بدست آمده چه ویژگیهای مثبت و منفی در ارزشها و نگرشهای ایرانیان وجود دارد که در تصور عامه خلاف آن دیده شده است؟ خود شما در جستاری با عنوان نظم اجتماعی و ارزشهای بازاری در جامعه ایران در این مجموعه حضور داشتید، لطفاً درباره این موضوع توضیحات بیشتری ارائه کنید.
همانطور که در بالا اشاره شد، دادههای این پیمایشها به صورت نسبتاً محرمانه نگهداری میشوند و شاید به جز مدیران و مجریان پروژه فرد دیگری به آنها دسترسی ندارد. اما تلاش مجموعه دستاندرکاران موج سوم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان بر این بود که به تدریج امکان دسترسی پژوهشگران به یافتهها و دادههای این پیمایش فراهم شود تا بتوانند آنها را مورد تحلیل قرار دهند. در همین راستا بود که نگارش مجموعه جستارهایی در این حوزه در دستور کار قرار گرفت و حاصل آن کتاب «مجموعه جستارهایی در ارزشها و نگرشهای ایرانیان» است که 20 جستار را در موضوعات مختلف پوشش میدهد. هر چند قرار بود که این فتح بابی باشد برای دسترسی پژوهشگران به دادههای این پیمایش جهت تحلیل ثانویه، اما تاکنون این اقدام منتج به نتیجه نشده است، البته پروژههای مشابهای در راستای این امر در حال پیگیری و اجرا است.
در ارتباط با جستار «نظم اجتماعی و ارزشهای بازاری» باید اشاره کنم که به این سؤال میپردازد که با چه مفهومی میتوان نظم موجود در جامعه ایران را توضیح داد؟ تلاشهای نظری مختلفی برای فهم جامعه ایران صورت گرفته و هر کدام سعی کردهاند با مفاهیم مختلفی آن را توضیح دهند. به نظر میرسد این تلاشها کمتر به بررسی نظم اجتماعی و تعاملات موجود در جامعه پرداختهاند، بلکه بیشتر سرشت حاکمیت را زمینهای برای توضیح جامعه ایران در نظر گرفتهاند. اما در این جستار، که بخشی از یک ایده کلیتر است و در رساله دکترا به آن پرداختهام، تلاش شده با استفاده از دادههای حاصل از موج سوم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان به این مسئله پرداخته شود که آیا ارزشهای رایج که شکل دهنده نظم اجتماعی هم هستند با آنچه که «ارزشهای بازاری» خوانده میشوند تطابق دارد؟ ارزشهای بازاری اشاره دارد به ارزشهای همبسته با نظام و اقتصاد بازار.
این ارزشها مواردی از قبیل فردگرایی، عقلانیت اقتصادی، پولی شدن، محاسبهگری و کالایی شدن، و رواج پولپرستی و پولمحوری را شامل میشود که جامعه را از اخلاق جمعی تهی کرده و فردگرایی شدیدی را بر مناسبات انسانی حکمفرما میکند. بدین ترتیب نظم اجتماعی به پیروی از قواعد اقتصاد بازار سامان مییابد و انسانها، به تعبیر اسلیتر و تونکیس، تبدیل به موجوداتی «جامعهزدایی شده» میشوند. در چنین شرایطی ارزشهای جمعگرایانه به محاق رفته و پیگیری منافع شخصی بر مصلحت جمعی تقدم مییابد. در اینجا به نوعی شاهد تقدم محاسبهگری اقتصادی بر سایر ارزشهای اخلاقی خواهیم بود که در صورت نبود نهادهای سامانبخش میتوانند منشأ انحطاط اخلاق عمومی باشد. چنین ارزشهایی نظم اجتماعی را به خطر انداخته و هزینههای بیشتری را بر مردم عادی تحمیل میکند. در واقع، آنچه که در اینجا مورد توجه بوده این است که نظم اجتماعی موجود را بتوان با مفهوم جامعه بازار توضیح داد و وضعیت حاکم بر تعاملات و نظم اجتماعی را متأثر از رخنه ارزشهای بازاری به زندگی و مناسبات اجتماعی تلقی کرد.
آیا تاکنون دستاوردهای سه موج صورت گرفته در این طرح توانسته در سیاستگذاری کلان در ایران جایی داشته باشد؟
قبل از اینکه در مورد تأثیر این پیمایشها در سیاستگذاری کلان کشور صحبت کنیم، لازم است اشاره شود که اصولاً سیاستگذاریهای کلان در ایران برآمده از پژوهشها نیستند. شواهد نشان میدهد که در دهههای اخیر کمتر مسئلهای در جامعه بوده که سیاستگذاری و برنامههای اجرایی توانسته باشند آن را سامان دهند؛ برای مثال مسائلی مثل اعتیاد، نزاع، تضعیف اعتماد عمومی، یا مسائل اقتصادی مثل تورم و بیکاری دههها است که در کشور مورد بحث هستند و وضعیت آنها همواره بدتر از گذشته است. بهعبارتی دیگر، در دهههای اخیر شاید کمتر مسئلة اجتماعی را بتوان یافت که حل و برطرف شده باشد. این امر خود به خوبی گویای این است که سیاستگذاریها و راهحلهای ارائه شده برای حل مسائل، برآمده از پژوهشها نیستند.
بررسی برخی شاخصها در موجهای مختلف پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان نشان میدهد وضعیت بسیاری از آنها نسبت به موجهای اول و دوم بدتر شده است. اگر به دستاوردهای این پژوهشها توجه میشد اکنون اگر وضعیت این شاخصها بهبود نیافته بود، حداقل باید ثابت میماند. بنابراین، میتوان به راحتی استدلال کرد که این پژوهشها و یافتههای آنها جایگاه چندانی در نظام سیاستگذاری کشور نداشتهاند.
نظر شما