چهارشنبه ۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۵
چهره رازآلود بهمن بازرگانی و راه اشتباه تاریخ‌نگاری انقلاب

«زمان بازیافته» با عنوان فرعی «خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی» منتشر شد. این کتاب شامل مصاحبه‌های امیر هوشنگ افتخاری‌راد با بهمن بازرگانی، مسئول آموزش تشکیلاتی مسعود رجوی در سازمان مجاهدین خلق ایران است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بهمن بازرگانی، از اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق ایران در دوران پیش از انقلاب، یکی از چهره‌های رازآلود جریان‌های مبارزه بر علیه رژیم پهلوی است. او پس از انقلاب دست از فعالیت سیاسی کشید و تا اواخر دهه 80 که گفت‌وگوهایی از او درباره کتاب‌هایش در روزنامه اعتماد منتشر شد، سکوت کرده بود. او پس از انقلاب کتاب «ماتریس زیبایی» را نوشت و منتشر کرد که اکنون به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع مطالعاتی در زمینه زیبایی‌شناسی در اندیشه پسامدرن است. «نقد پلورالیستی» از دیگر کتاب‌های منتشر شده اوست. او همچنین درباره سازمان نیز گفت‌وگوهایی با نشریه «چشم‌انداز ایران» داشت.

بازرگانی در سال 1322 در شهر اروميه به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی او در رشته راه و ساختمان بود و از این رشته در سال 1345 در دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. علاقه او به فلسفه باعث شد تا از سال 1354 مطالعات خود را در این زمینه متمرکز کند. از سال 1348 او به همراه برادرش محمد بازرگانی که بعدها در ضربه ساواک به سازمان به همراه دیگر سران سازمان اعدام شد، از اعضای هسته مرکزی سازمان منافقین بودند. در آن سال مسعود رجوی نیز در میان هسته مرکزی سازمان مجاهدین خلق قرار داشت و از میان این جمع همگی توسط ساواک اعدام شدند و تنها بهمن بازرگانی و مسعود رجوی جان سالم به در برده و محکوم به حبس ابد شدند. همین مساله باعث حرف و حدیث‌هایی شد و بهمن بازرگانی توسط انقلابیون مسلمان در مظان اتهام قرار گرفت.

عمده منابع تاریخ معاصر که توسط تاریخ‌نگاران انقلابی به رشته تحریر درآمده، بازرگانی را عامل اصلی مارکسیست شدن اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران دانسته‌اند. به عنوان مثال حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان در کتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ــ سیاسی ایران از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب» در صفحه 526 نیز ضمن نقل مطالبی از چند سند بهمن بازرگانی را باعث مارکسیست شدن تعدادی از سران سازمان می‌داند.

حتی بازرگانی در برخی منابع متهم به دورویی نیز شده و به عنوان مثال در چند یادداشت مطبوعاتی که درباره شهید کچویی نوشته شده، اشاره کرده‌اند که بازرگانی مارکسیست شدن خود را پنهان کرده و حتی برای عیان نشدن آن در قامت پیش‌نماز ایفای نقش می‌کرد. بازرگانی همه این مطالب را در این کتاب رد می‌کند. «زمان بازیافته» حاوی مطالب بسیاری درباره سازمان و بالطبع بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران است، که پیشتر در هیچ منبعی بیان نشده بودند.

ساختار کتاب «زمان بازیافته»

کتاب شامل 13 بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از «زندان اوین ــ رویای نیمه شب»، «از کودکی»، «جوانی، سیاست و تشکیل سازمان مجاهدین»، «بحث‌های مربوط به استراتژی سازمان»، «خانواده و مساله زن در سازمان»، «گروه سیاسی سازمان»، «بازداشت»، «دادگاه»، «زندان»، «ادامه خاطرات زندان مشهد»، «مارکسیست شدن تعدادی از اعضا»، «زندان اوین از زمستان پنجاه و چهار به بعد» و «نقد مبارزه مسلحانه».

از این میان بخش «زندان اوین ــ رویای نیمه شب» یکی از رویاهای بازرگانی در زندان است که خود او آن را به صورت یک داستان کوتاه نوشته و بخش «از کودکی» نیز نوشته خود اوست که در آن جریان‌ کودکی خود را برای فرزندانش قلمی کرده است.

همان‌طور که اشاره شد مطالبی که بازرگانی در این کتاب بیان می‌کند، ناگفته‌های مهمی از سازمان مجاهدین خلق ایران است. سازمانی که خود از سران آن بود و در تحول آن نقش عمده‌ای داشت و نخستین مسئول گروه سیاسی سازمان بود. این گروه نقش مهمی در آموزش کادرهای جدید سازمان داشت. بازرگانی همچنین چند کتاب را نیز برای مطالعه اعضای سازمان ترجمه کرد که به پیشنهاد محمد حنیف‌نژاد برای ترجمه انتخاب شده بودند.

بحث‌ها و تحلیل‌های بازرگانی از شخصیت محمد حنیف‌نژاد فوق‌العاده جذاب و نو است و پژوهشگران تاریخ شفاهی و نویسندگان تاریخ معاصر ایران باید حتما به مطالعه آن بپردازند. با این کتاب می‌توان به زوایای پنهان و مغفول مانده از شخصیت حنیف‌نژاد پی برد.

یکی دیگر از نکات جدید درباره سازمان که با مطالعه این کتاب می‌توان به آن پی برد، انتخاب نام سازمان است. گویا اعضای تشکیل‌دهنده از زمان تاسیس آن در سال 1344 تا سال 1350 هنوز نامی برای آن انتخاب نکرده بودند و انتخاب نام در سال 1350 در بند عمومی زندان اوین صورت گرفت.

جریان تغییر استراتژی سازمان

در سال 1354 پس از فرار تقی شهرام از زندان ساری و رخداد هولناک ترور شهید مجید شریف واقفی، سازمان مجاهدین خلق ایران تغییر استراتژی از اسلام به مارکسیست داشت و بیانیه‌هایی منتشر کرد. این حرکت البته مورد اعتراض اعضای زندانی سازمان قرار گرفت.

به باور بسیاری از تاریخ‌نگاران بازرگانی نقش مهمی در مارکسیست شدن سازمان داشت و گرویدن بسیاری از اعضای سازمان در زندان و بیرون از آن به آموزش‌های این عضو هسته مرکزی باز می‌‌شود. بازرگانی در «زمان بازیافته» این اتهام را رد کرده و باعث و بانی رواج این اتهام را مسعود رجوی می‌داند. او در صفحات 68 تا 71 اشاره می‌کند که محمد حنیف‌نژاد ابتدا تصمیم به مطالعه مبانی مارکسیسم و کتاب‌های این حوزه می‌گیرد و این تصمیم را به سعید محسن هم اعلام می‌کند.

درباره تغییر استراتژی بازرگانی می‌گوید که از سال 1346 تعلیمات مارکسیستی سازمان شروع شد و اعضا شروع به مطالعه آثار مارکسیستی کردند و گروه ایدئولوژی سازمان جزواتی آموزشی را در این موضوع نوشت. البته این جزوات مورد نقادی بازرگانی قرار گرفت و جزوه‌ای 60 صفحه‌ای به قلم او در نقد آن تعلیمات آماده شد، اما حنیف‌نژاد آن نقدها را مسکوت گذاشت. در آن دوران مسعود رجوی از اعضای گروه ایدئولوژی سازمان بود و سعی می‌کرد با گفت‌وگو بازرگانی را از نقد جزوات این گروه منصرف کند.

بهمن بازرگانی اعتقاد دارد که در زمانی سازمان با محوریت تقی شهرام اقدام به تغییر استراتژی کرد که بزرگان سازمان همه یا زندانی یا اعدام شده بودند. در صفحات 245 و 253 می‌گوید که اگر رضا رضایی و حتی مسعود رجوی در آن دوران آزاد بودند، جلوی تقی شهرام ایستاده و از مارکسیست شدن سازمان جلوگیری می‌کردند. او همچنین اعتقاد دارد که اگر اعضای سازمان به راحتی هرچه تمام‌تر مارکسیست شدند به دلیل نحوه عضوگیری سازمان بود، چرا که آنها به جای ویژگی مذهبی بودن، روی مبارز بودن تاکید می‌کردند و به همین دلیل بسیاری از اعضا شناخت چندانی از اسلام و آموزه‌های اسلامی نداشتند.

پایان کار سیاسی

بهمن بازرگانی در زندان به تدریج نسبت به آموزه‌های سازمان زاویه پیدا کرد و دست به تالیفات و ترجمه‌هایی در نقد مبارزه مسلحانه نوشت. او در زمره آخرین زندانیان سیاسی بود که در 30 دی 1357 از زندان قصر آزاد شد. او پس از آزادی دست از فعالیت سیاسی کشید. عناصر بسیاری از باقیمانده‌های سازمان با توجه به سابقه او و دانش‌اش در مباحث تئوریک سعی کردند سازمان را با محوریت او دوباره احیا کنند، اما بهمن بازرگانی هرگز نپذیرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کناره‌گیری بازرگانی از چشم مقامات دور نماند و به شهادت «زمان بازیافته» دو نفر خبرنگار از حزب جمهوری اسلامی به دیدار بازرگانی آمده و ضمن ابلاغ پیام دوستانه آیت‌الله بهشتی از بازرگانی درباره دلایل عدم فعالیت پس از پیروزی انقلاب پرسیدند که بازرگانی به آنها پاسخ می‌دهد: «فعالیت کردن دلیل می‌خواهد نه برعکس.» بازرگانی اکنون در تهران زندگی می‌کند و عمده دغدغه‌اش تفکر بر فلسفه‌های جدید است.

نقدی از کتاب

مهمترین اشکال کتاب در شخص مصاحبه‌کننده است. امیرهوشنگ افتخاری‌راد، تخصصی در تاریخ معاصر به‌ویژه، مبارزات سیاسی و انقلابی بر علیه رژیم پهلوی ندارد. به نظر حتی برای انجام این گفت‌وگوها جست‌وجوی در منابع هم نکرده است. به همین دلیل هم اکثر بحث‌های بازرگانی نیمه کاره تمام می‌شود.

هرچند که افتخاری‌راد بعضا سوالات خوبی را می‌پرسد، اما اگر یک متخصص تاریخ معاصر و یک پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی با بازرگانی به گفت‌وگو نشسته بود، این احتمال وجود داشت که تمام خاطرات از یاد رفته بازرگانی نیز دوباره به یادش بیاید.

«زمان بازیافته: خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی» به کوشش امیرهوشنگ افتخاری‌راد با شمارگان هزار نسخه، 304 صفحه و بهای 34 هزار تومان از سوی نشر اختران روانه کتابفروشی‌ها شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها