سید علیمحمد رفیعی؛ نویسنده و منتقد ادبی در نشست «ادبیات دینی؛ چیستی، اصول و عناصر»، گفت: نباید مترهای دقیقی برای آثار دینی گذاشت و ممکن است خلاقیتهای جدیدی بهوجود آید. نباید به گونهای تعیین ضوابط کنیم که جلوی این خلاقیتها گرفته شود. نکته مهم این است اثر شما مخاطب را جلب کند و نباید تنها به دنبال کسب جوایز در جشنوارههای معتبر و یا جلب رضایت منتقدان بود.
رفیعی در این نشست اظهار کرد: آن چیزی که از «چیستی» مدنظر داریم همان ماهیت است به این معنا که این مورد از چه چیزی و به چه صورت است. در مفهوم چرایی نیز مقصود سبب، علت وجودی، علت غایی، نیاز و هدف است. مفهوم «اصول» به معنای ریشه، مبنا، قواعد و قوانین است و مقصود از مفهوم «عناصر» ساختارها، سازه های اولیه، دستمایهها و علل مادی، واحدها و یا به اصطلاح اهل ادبیات «موضوعها و مضمونها» است.
وی افزود: ادبیات هنر زبان است، پس لازم است هنر و زبان را تعریف کنیم؛ بر این مبنا چیستی هنر ترکیبی از خلاقیت بهعلاوه زیبایی با بهرهگیری از یک ماده است؛ لذا کار خلاق و زیبا، کار هنری است و خلاقیت بدون زیبایی اختراع نامیده میشود، همچنین زیبایی بدون خلاقیت، تکرار و تقلید است.
این نویسنده و منتقد ادبی با بیان اینکه در ادبیات دینی، در واقع هنر نقش ابزاری پیدا میکند نه نقش هدف، گفت: هنر شامل عناصر ماده، زیبایی و خلاقیت است و شامل گونههای مختلفی میشود؛ مثلا با ماده رنگ و هنر، هنر نقاشی آفریده میشود یا با ماده صدا، هنر موسیقی نقش میبندد، همینطور اگر با زبان که در آن کار زیبا و خلاق انجام دهید، هنر ادبیات آفریده میشود. نیاز انسان به ارتباط بیشتر و بهصورت غالب از طریق کلام برطرف میشود. کلمات اغلب به تنهایی معنی ندارند، بلکه در جمله معنی خود را پیدا میکنند.
رفیعی ادامه داد: عناصر زبان گاهی کلمه، جمله، ترکیب، عبارات است. «ادبیات» هنر زبان است که شامل خلاقیت، زیبایی و زبان است، ادبیات نیز مانند هنر لذتبخش است و استفاده از زبان را لذتبخش میکند. یعنی ادبیات گاه خود لذتبخش است؛ مانند خواندن یک داستان و گاهی اوقات نیز وسیله است.
«ادبیات داستانی» مشکلترین و جامعترین گونه ادبیات است
این محقق و پژوهشگر ادبیات دینی، «لذت» را اصل بسیار مهم در زندگی انسان برشمرد و کار ادبیات را لذتبخش کردن چیزی که ممکن است؛ لذتبخش نباشد دانست و تصریح کرد: مشکلترین و جامعترین گونه ادبیات، «ادبیات داستانی»، داستان بلند، رمان است. عدهای اظهار میکنند در داستان نباید از شعر و شعار بهره گرفت. بستگی دارد از شعر و شعار چگونه استفاده کنیم، لذا گونههایی وجود دارد که با اینکه از شعار استفاده شده، گونهای دلپسندانه است که کار را زیباتر میکند.
وی در ادامه مقصود از «دین» را دین الهی دانست و با اشاره به اینکه در این راستا ادیان زیاد و تعاریف مختلفی وجود دارد، گفت: دین الهی مجموعه آموزههایی است که ادعا بر این دارد از سوی خداوند و به وسیله پیامبران برای مردم آمده است. معمولا در بحرانهای اجتماعی و هنگامی که بحث دینگریزی پیش میآید، بحث چرایی دین نیز به پیش کشیده میشود. این سوال نیز پیش میآید آیا دین مورد نیاز است؟ لذا دین یک واقعیت است که در جهان خارج براساس یک نیاز بهوجود آمده است و نیازهای عقلی و علمی انسان را به سمت دین سوق دادهاند.
رفیعی با بیان اینکه انسان پرسشهای بیپاسخی دارد که بر همین اساس به دین توجه میکند، با اشاره به دیگر دلایل توجه به مقوله دین، افزود: نیاز طبیعی انسان به داشتن پشتوانه و نیاز به احساس آرامش باعث میشود، اگر بپذیرید که خدا جهان را آفریده و دین را فرستاده تا به انسانها آگاهیبخشی بدهد و انسان را از راه خاصی هدایت کند، چون راههای هدایت خداوند بیشمار است، لذا اینکه یک نفر بیاید از جهان خاصی به شما خبر بدهد، یک روش دیگر برای راهنمایی انسان است و مورد بعدی نیز که انسان به آن نیاز دارد این است که خداوند صلاح دیده انسانها بعضی راهها را از راههای کوتاه و هموار طی کنند.
وی اظهار کرد: هدف دین این است که انسانهایی را براساس آموزههای خود بسازد، لذا براساس آن چیزی که اسلام میگوید، تمام این ادیان، پیامبران و معجزات فرستاده شدهاند تا عدالت در جهان برپا شود و سعی شود مردم این عدالت را گسترش دهند. وقتی از دین صحبت میکنیم، مقصود پاسخگویی مبدا، معاد و قوانین آفرینش و اینکه انسان چه باید کند. مذهب نوع نگرش و رویکرد به یک دین است، لذا هر جا که از دین و ادبیات دینی صحبت خواهیم کرد، مقصود دین اسلام با نگرش مذهب شیعه اثنی عشری است.
این نویسنده و پژوهشگر گفت: وقتی از ادبیات کودک نام برده میشود، به این معنی است که از طریق این ادبیات کودکان هنگامی که به سن بلوغ میرسند، با مفاهیم دینی آشنا باشند. 6 مقوله است که ما در ادبیات دینی به آن میپردازیم و موضوع و دستمایه ادبیات دینی است که علوم قرآن و حدیث بهعنوان منابع اصلی دین، فقه و حقوق و اخلاق و آداب و سنن اسلامی، کلام، فلسفه، حکمت، عرفان و معنویت اسلامی که مسائل فکری و سلوک اسلامی هستند، تاریخ اسلام، ادیان و تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی، بحث ادیان، فرقه ها و مذاهب مسلمان و غیرمسلمان و در نهایت علوم اسلامی و علوم مسلمانان و روابط علم و دین را شامل میشود.
رفیعی، ادامه داد: وجود منابع دست چندم و نامعتبر، گرایش غالب مردم به دین ایستایی به معنای دینی که در چند هزار سال پیش بوده و به همان صورت شناخته و براساس آن عمل میشود که باعث دینگریزی افراد میشود و یا از این طریق بعضیها جذب دین شوند، باورهای دروغین که تبدیل به سنت شده و مقدس شمارده میشوند، سازگاری مردم نسبت به مشهورات به جای واقعیات، تبلیغ دین به نحوی که بخشی از دین پوشیده یا بخشی غلو شده باشد، بحث تعصب و محدودیتهای جانی و مالی برای پژوهشگران دینی، جعل، تحریف، کاهش و افزایش در منابع دینی و دروغ گذشتگان و باور آیندگان از جمله موضوعاتی است که سبب مشکلاتی در ارتباط با پرداختن به مقوله دین میشود.
وی با اشاره به کتاب «معجم الاحادیث المعتبره» نوشته آیت الله محمد آصف محسنی از علمای مجاهد افغانستان و شاگردان آیتالله خویی بهعنوان اثری که با دستهبندی موضوع به افراد، دستمایههای دینی مفیدی را در اختیار قرار میدهد، افزود: در این اثر، کل روایات شیعه پالایش شده و به لحاظ سندی برای پژوهشگران حدیث بسیار موثر است.
این منتقد ادبی، ادبیات دینی را ترکیب وصفی دانست و بیان کرد: ادبیات دینی؛ ادبیاتی است با زبان دین و محتوای این زبان یکی از 6 عنصر دینی شامل اطلاعات دینی، اندیشه دینی، پیام دینی، تخیل دینی، احساس دینی، نگاه و گرایش دینی است. ادبیات دینی علاوه بر مباحثی که اشاره شد میخواهد تاثیر و تغییری در جهان خارج بهوجود بیاورد که میتواند از طریق مخاطب این تغییرات را ایجاد کند.
رفیعی در ارتباط با پایه ها و اصول ادبیات دینی، تاکید کرد: اصولی که مرتبط با ادبیات و یا محتوای دینی اثر است، اصول مرتبط با ساختار و پردازشهایی است که ممکن است با دین برخورد داشته باشد لذا اصول اخلاقی مرتبط با ساختار و عناصر است.
محدودیتی در انتخاب قالب برای اثری با محتوای دینی و مذهبی وجود ندارد
وی با بیان اینکه در مورد اصول مرتبط با ادبیات همان اصولی که در شعر و داستان وجود دارد، در ادبیات دینی هم پذیرفته است و هیچ محدودیتی در انتخاب قالب برای اثری با محتوای دینی و مذهبی وجود ندارد، گفت: قالب باید با محتوا و روانشناسی و اطلاعات مخاطب تناسب داشته باشد و بهویژه برای مخاطب خردسال باید بتواند به تنهایی و بدون توجه به درونمایه و محتوا مخاطب را جذب کند. قالب اثر تا آن اندازه نباید جایگاه داشته باشد که محتوا و پیام اثر را تحتالشعاع قرار دهد و ضمن استفاده از تجربیات علوم دیگر، جسارت و خلاقیت لازم را برای قالبهای جدید داشته باشد.
این محقق و پژوهشگر ادبیات دینی، ادامه داد: نباید مترهای دقیقی برای آثار دینی گذاشت و ممکن است خلاقیتهای جدیدی بهوجود آید. نباید به گونهای تعیین ضوابط کنیم که جلوی این خلاقیتها گرفته شود. نکته مهم این است اثر شما مخاطب را جلب کند و نباید تنها به دنبال کسب جوایز در جشنوارههای معتبر و یا جلب رضایت منتقدان بود. محتوای اثر باید به واقع دینی باشد و در همین راستا ساختگی نباشد، اطلاعات و مضمون اثر واقعا باید دینی باشند، همچنین پیام، احساس و گرایشی که منتقل می شود باید به واقع دینی باشد، پس باید از منابع صحیح استفاده شود در غیر اینصورت آن چیزی که منتقل میشود، دینی نخواهد بود.
رفیعی بیان کرد: مجموعه فضاسازی که هنرمند انجام میدهد به شما ایده میدهد و اندیشه شما شکل خاصی پیدا میکند، فضای مطالعه اطلاعات را منتقل و فضای تخیل را تقویت میکند و گاهی شما را به فکر فرو میبرد، همچنین گاهی به شما بهطور غیرمستقیم پیام خاصی را منتقل میکند. البته لازم نیست یک اثر تمام اینها را منتقل کند، بلکه یکی از ویژگیها را داشته باشد و رفتاری تغییر کند، همان چیزی است که دین میخواهد و نام آن ادبیات دینی میشود.
وی تنها متن اصلی دین را قرآن و حدیث دانست و افزود: از دیدگاه اسلام، انسان اشرف مخلوقات است و در میان انسانها، پیامبران و در میان پیامبران، پیامبر اسلام از همه بالاتر است و اینکه میگوییم یک نفر از تمام جهان آفرینش بالاتر است یعنی ابتدا خداوند، بعد انسان وجودی پیامبر اکرم (ص) و بعد فرشتگان و ملائک هستند.
نظر شما