سه‌شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۳
دوره ترجمه سفارشی کتاب به پایان رسیده است

مصطفی رحماندوست می‌گوید: الان دیگر نمی‌توان کتابی را سفارشی ترجمه کرد، چون اگر کتابی زمینه نداشته باشد، این اتفاق برای آن نمی‌افتد. بنابراین اگر ما به مجید قیصری و موسسه علمی فرهنگی تبریک می‌گوییم، به این دلیل است که کتاب او ظرفیت این سفر را داشته است. وقتی کتاب ظرفیت این سفر را داشته باشد، راه خودش را باز می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین تجلیل از مجید قیصری، نویسنده کتاب «سه کاهن»، با حضور جمعی از نویسندگان و اندیشمندان و با سخنرانی مصطفی رحمان‌دوست، بهروز جلالی، فرزانه فخریان و محمد خانی روز دوشنبه (۵ آذر) در محل انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد.
 
«سه کاهن» به عنوان گنجینه نثر ادبی جایزه اوراسیا را از آن خود کرد
در ابتدای نشست، مجید قیصری، نویسنده کتاب «سه کاهن»، ضمن تشکر از برگزارکنندگان نشست، درباره جایزه اوراسیا که به کتاب او تعلق گرفته، توضیحاتی ارائه کرد و گفت: کتاب سه کاهن، سال قبل به روسی ترجمه شده و امسال برای رونمایی از آن دعوت شدیم که همزمان با برگزاری جشنواره اوراسیا شد. جایزه اوراسیا یک جایزه تقریبا خصوصی است که خانمی آن را در روسیه برگزار می‌کند و بین کشورهای روسیه، اوکراین، آذربایجان، قزاقستان و ایران است. این جایزه یک جایزه معنوی است و وجهه نقدی و مالی ندارد و کتاب «سه کاهن» به عنوان گنجینه نثر ادبی این جایزه را از آن خود کرد.
 
فرزانه فخریان، مترجم و از کارشناسان انتشارات علمی و فرهنگی، در شروع سخنان خود گفت: در انتخاب کتاب فارسی برای ترجمه، مسئله اساسی نبود مترجم، ترجمه‌ناپذیری فارسی و دست‌اندازهایی است که نوشته‌های بومی برای ترجمه به وجود می‌آورند؛ اما کتاب «سه کاهن» را خیلی راحت می‌توان ترجمه کرد، چون دستاویزهای زبانی ندارد و فضاسازی و استفاده از روح ادبیاتی که در آن به کار رفته، باعث می‌شود زمانی که نسخه روسی اثر را می‌بینیم، به راحتی واژه‌ها را بشناسیم.

«سه کاهن» قابل پیشنهاد برای گروه‌های مختلف سنی
فخریان، ضمن بیان اینکه «سه کاهن» یک کتاب قابل پیشنهاد برای گروه‌های مختلف سنی است، ادامه داد: بعضی وقت‌ها متن دینی و ادبی چنان در هم غرق می‌شوند، که برای قابل فهم کردن چنین کتابی به زبان یک کشور دیگر نیاز به پیش زمینه زیادی دارید؛ اما در کتاب «سه کاهن» اصلا نیازی به این نیست که شما حتی پیامبر را بشناسید. یا نسبت به دین اسلام حس داشته باشید. می‌توانید خیلی راحت آن را به عنوان یک رمان بخوانید و در نهایت حتی اطلاعی از  کتاب کسب نکنید، که کتاب در مورد چه کسی است. بدون اینکه حس مسلمان بودن ما روی حس ما نسبت به کتاب اثر بگذارد، کتاب کار خودش را پیش می‌برد و این در ترجمه یک امتیاز است؛ به خصوص برای کتاب‌هایی که در حوزه ادبیات دینی کار می‌شوند.
 
                        

این مترجم اظهار کرد: برای نویسنده‌هایی که دوست دارند کتاب‌هایشان به زبان‌های دیگر ترجمه شود، این مسئله مهمی است که بدون استفاده از روساخت‌ها، ژرف‌ساختی به لحاظ زبانی داشته باشند، که قابل تعمیم باشد و وقتی مترجم به سراغ آن می‌رود، بتواند از آن اتم‌های معنایی استفاده کند که برای همه فرهنگ‌ها فهمیده می‌شود؛ به بافت وابسته نیست و هر ذات انسانی که بتواند بخواند یا بشنود، آن را می‌فهمد.
 
 او ادامه داد: کتاب «سه کاهن» از جمله کتاب‌های ترجمه‌شده‌ای است که هم جای پای خود را باقی می‌گذارد و هم خودش باقی می‌ماند. درواقع جزو کتاب‌های نسلی است؛ که هم ما آن را می‌خوانیم و هم نسل‌های بعد و می‌تواند نماینده ادبیات ایران، هم در حوزه رمان و هم ادبیات دینی باشد.
 
 فخریان ضمن اشاره به قسمتی از متن کتاب، گفت: تصویرسازی، فضاسازی و توصیفات گیرای نویسنده، کتاب «سه کاهن» را هم کتاب محبوبی برای ما فارسی زبان‌ها کرده و هم امکان ترجمه آن به زبان های دیگر را راحت کرده است.
 
«سه کاهن» صرفا تاریخ نیست
محمد خانی، دیگر سخنران این نشست، گفت: «سه کاهن» کتاب خاصی در حوزه ادبیات دینی است. کتاب به خودش متکی است و نیاز به ارجاعات بیرونی ندارد. در عین اینکه مخاطب غیرمسلمان و مخاطبی که اطلاعات تاریخی ندارد، به راحتی کتاب را می‌خواند؛ در عین حال، کتاب برای کسی که تاریخ را خوانده هم دستاوردهای زیادی دارد و او را به نگاه جدیدی دعوت می‌کند. با دقت به کارهای دیگری که برای پیامبر نوشته شده، می‌بینیم که در خیلی از کارهای دیگر این فضا وجود ندارد. بنابراین «سه کاهن» همان‌طور که از یک اثر داستانی کامل انتظار می‌رود، صرفا تاریخ نیست. اتفاقا بخش تاریخ آن بسیار کم است و بخش عمده آن، داستانی است که نویسنده آن را خلق کرده است.
 
«سه کاهن»؛ روایتی که نسبت شخصی نویسنده با پیامبر را نشان می‌دهد
 او ادامه داد: «سه کاهن» روایتی است که کاملا نسبت شخصی نویسنده با پیامبر را نشان می‌دهد و این چیزی است که ما در ادبیات دینی یا ادبیاتی که به تاریخ می‌پردازد، خیلی کم داریم؛ بنابراین «سه کاهن» از این منظر یک کار جسورانه است. یعنی نویسنده خیلی راحت دریافت خود را به داستان تبدیل کرده، که ممکن بود باعث خرده‌گیری‌هایی شود، ولی نویسنده خیلی خوب از پس این موضوع بر آمده است.


                 
 
خانی ضمن اشاره به بحث سوژه و نسبت دینی و امکان وجود سوژه دینی، بیان کرد: «سه کاهن» حداقل تجربه‌ای، هم برای مخالفین و هم برای موافقین این ترکیب است، که به نظر می‌رسد توجه به سوژه، به معنی قوی آن می‌تواند نسبتی با دین برقرار کند. یا اینکه انسان ایرانی توانسته پیوند اینچنینی برقرار کند.
 
وی در ادامه به نسبت داستان و امر قدسی پرداخت و گفت: نقل مشهور در ادبیات داستانی معاصر ایران این است که داستان مدرن با امر قدسی نسبت ندارد. هر چقدر هم که تلاش کنیم، بی‌فایده است و چنین چیزی ممکن نیست؛ البته حرف آن‌ها پر بیراه نیست؛ چون امر قدسی، یک امر متعال شکوهمندی است که بر شخصی که به آن نسبت داده می‌شود، سیطره دارد و چنین نیست که به دلخواه ما رفتار کند و همین ظاهراً با اصل داستان‌نویسی مخالف است.
 
وی افزود: امر قدسی چیزی نیست که خودش را در اختیار نویسنده قرار دهد؛ مگر اینکه فضا به سمت طنز برود. وجه تضاد دیگر ادبیات مدرن، مسئله رازآلودگی است. امر رازآلود، امری است که مدام، همیشگی و نوبه‌نو، می‌تواند پرده و صورت جدیدی ظاهر کند و این با فضای بسته ادبیات داستانی خیلی هماهنگ نیست. در ادبیات قبل از دنیای مدرن، که معمولا داستان‌ها در شکل منظوم سروده می‌شد، استفاده از صنایع ادبی، امکان پرداختن به امر رازآلود را ایجاد می‌کرد؛ بنابراین نویسنده‌ای که می‌خواهد چنین اثری بنویسد، با این دو مشکل مواجه است و دو دشمن ظاهراً متضاد دارد؛ یکی ابهام و تردید است که اجازه سیطره به امر قدسی نمی‌دهد و دیگری وضوح و تفصیل است.
 
قیصری در «سه کاهن» روی لبه تیغ حرکت کرده
خانی در ادامه گفت: اتفاقی که در «سه کاهن» افتاده، این است که نویسنده در کل زندگی پیامبر، چیزی را پیدا کرده که شبیه خود امر قدسی، حالت دو پهلو دارد و آن انتخاب حلیمه است. انتخاب حلیمه، خیلی انتخاب عجیبی است؛ چون از یک طرف همه حلیمه را به عنوان یک مادر می‌شناسند و نقش مادری حلیمه باعث می‌شود مخاطب خیلی سریع به پیامبر نزدیک شود و آن عُلُوی که در امر قدسی است، کنار می‌رود؛ مخاطب احساس نزدیکی به پیامبر می‌کند و از طرفی چون حلیمه مادر پیامبر نیست، بنابراین فاصله‌ای با پیامبر دارد و این فاصله باعث می‌شود، دست شما برای نگه‌داشتن یک امر رازآلود در قصه باز باشد.

                   
 
 وی در پایان گفت: به نظر می‌‌رسد قیصری در «سه کاهن» روی لبه تیغ حرکت کرده است؛ یعنی توانسته ما را در یک صمیمیت خاصی با حلیمه نگه دارد و هم اینکه، فصل به فصل ما را با چیز جدیدتری آشنا می‌کند، که چنگ انداختن به عنصر چنینی می‌تواند از نقاط درخشان این کتاب باشد.
 
تورق «سه کاهن» مرا یاد «دانته» انداخت
بهروز جلالی، معاون فرهنگی بنیاد ادبیات داستانی هم انتشار «سه کاهن» را هنر داستان‌شناسی و فرهنگ‌ شناسی مسئولان و اعضای سابق بنیاد ادبیات داستانی خواند و گفت: اولین بار که کتاب «سه کاهن» را تورق می‌کردم، یاد دانته افتادم. چون دانته بعد از نوشتن کتاب دوزخ، از طرف حکومت وقت به شهر فلورانس تبعید می‌شود. در دوره تبعیدش در این شهر، مردم به او اشاره می‌کردند و می‌گفتند او همان کسی است که دوزخ را دیده و از آن نوشته است. این برداشت ناظر به این اتفاق است که دانته به گونه‌ای نوشته بود، که همه باور کرده بودند، او دوزخ را دیده است. من هم زمانی که کارهای قیصری را می‌خوانم، دقیقا همین حس را دارم؛ یعنی مجید قیصری، نویسنده آن داستان نیست، بلکه کسی است که در آن داستان زندگی می‌کند و مرز بین واقعیت و ذهنیت را در داستانش از بین می‌برد.
 
قیصری مرز بین واقعیت و ذهنیت را در داستانش از بین می‌برد
 او ادامه داد: وقتی داستان‌های قیصری را می‌خوانید، احساس می‌کنید بخشی از آن داستان را زندگی کرده‌اید. گاردی که قیصری در داستانش دارد، این است که وقتی آن را می‌خوانید، نه تنها قیصری، که خواننده هم احساس می‌کند جزئی از آن داستان است. این ویژگی بارز آثار قیصری است که در «سه کاهن» هم مشاهده می‌شود.
 
این شاعر در ادامه گفت: اتفاق دیگری که در کتاب «سه کاهن» افتاده، این است که نویسنده توانسته موضوع مذهبی، دینی و در مورد پیامبر را با استانداردهای داستانی بیان کند، نه با استانداردهایی که اغلب ما سفارش می‌گیریم.
 
 جلالی انتخاب فوق‌العاده اسم داستان‌ها و کتاب‌ها را از ویژگی‌های برجسته قیصری خواند و گفت: قیصری در نوشتن داستان‌کوتاه چیره‌دست است. به نظر من در رمانش هم یک داستان کوتاه‌نویس ماهر و چیره‌دست است.
 
کتاب «سه کاهن» ظرفیت سفر به کشورهای دیگر را دارد
مصطفی رحماندوست، آخرین سخنران نشست گفت: من به سه دلیل به این جلسه آمدم؛ یکی به خاطر مجید قیصری که به او تبریک بگویم، دوم به دلیل اینکه کتاب پیامبر است و دلیل سوم هم اینکه تولد پیامبر است. سال‌های سال است که من در جریان سفر کتاب‌های ایرانی به کشورهای دیگر و ترجمه آن‌ها هستم. می‌دانم که چه اتفاقی می‌افتد تا یک کتاب به زبان‌های دیگر ترجمه شود. یکی از دلایل کمتر ترجمه شدن کتاب‌های ما، محدودیت جغرافیایی زبان فارسی است.

رحماندوست ضمن اشاره به ترجمه آثاری از شاعران ادبیات کلاسیک فارسی به زبان‌های‌دیگر، از گذشته‌های دور تا به امروز، گفت: زبان فارسی به زبان‌های دیگر سفر کرده، آن هم زمانی که این همه ارتباطات و امکان زبان‌آموزی وجود نداشته است. بنابراین این اصل اثر است که کار خودش را کرده است. شاید ما در ایران بتوانیم کتابی را به چاپ صدوپنجاهم برسانیم، بخریم، بخرانیم، دروغی بنویسیم و پز آن را بدهیم، ولی زمانی کتابی خواست به کشورهای دیگر سفر کند، دیگر هیچ کدام از این‌ها اثر ندارد و خود کتاب باید توان سفر کردن را داشته باشد.
 
 او ادامه داد: بعد از انقلاب به خصوص در سال‌های اول پس از انقلاب، که ادبیات ما ادبیات شعاری بود، کتابی نداشتیم که بتواند به زبان‌های دیگر سفر کند، اما بعد آرام آرام آثاری پیدا شد که این توان را داشت. به ضرس قاطع می‌گویم که تعداد کتاب‌هایی که بعد از انقلاب، از ادبیات معاصر ما به زبان‌های دیگر ترجمه شده، بسیار بیشتر از کتاب‌هایی است که در تمام سال‌های پیش از انقلاب و بعد از مشروطیت - که ادبیات معاصر ما آغاز شده - به زبان‌های دیگر ترجمه شده است؛ که این هم برای من و هم برای مجید قیصری و امثالهم قابل افتخار است، که مدعی فضای هستیم که توانسته این سفر افتخارآمیز را نصیب روزگارمان کند.
 
 رحماندوست ضمن اشاره به دوره‌ای که کتاب‌هایی به صورت سفارشی به زبان‌های دیگر ترجمه می‌شد، گفت: الان دیگر نمی‌توان کتابی را سفارشی ترجمه کرد، چون اگر کتابی زمینه نداشته باشد، این اتفاق برای آن نمی‌افتد. بنابراین اگر ما به مجید قیصری و موسسه علمی فرهنگی تبریک می‌گوییم، به این دلیل است که کتاب او ظرفیت این سفر را داشته است. وقتی کتاب ظرفیت این سفر را داشته باشد، راه خودش را باز می‌کند. فقط یک چیزی کم است، آن هم زبان ما و محدود بودن جغرافیای زبان ماست، که ایجاب می‌کند یک زبان واسط برای ترجمه باشد. این زبان واسط نه کار نویسنده است و نه کار ناشر. البته این کار، در نمایشگاه‌های بزرگی که با هزینه‌های بسیار اتفاق می‌افتد و ایران شرکت می‌کند، هم اتفاق نخواهد افتاد. اگر هزینه‌های شرکت در نمایشگاه به معرفی کتاب‌های ما در سایت‌های بین‌المللی تعلق گیرد و ادبیات ما را معرفی کنند، مسلما به نتیجه بهتری خواهیم رسید.
 
در پایان از طرف بنیاد ادبیات داستانی و انتشارات علمی و فرهنگی، از مجید قیصری تقدیر به عمل آمد و لوح تقدیری به یاد بود به وی اهدا شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها