با وجود همه حرفوحدیثها درباره ادبیات ژانر در کشورمان، میتوان فعالیت نویسندگاناین حوزه را قابل تامل دانست و اینکه به خصوص در سالهای اخیر این فعالیت -در ژانرهای مختلف- رشد داشته است نوید دیدن بارقههای امید در بهبود این گونه ادبی را میدهد. نوید فرخی از مترجمان و نویسندگان ژانر علمی تخیلی یادداشتی درباره کموکیف وضعیت این ژانر در ادبیات معاصر کشورمان نوشته است.
علاقهمندی به ژانر علمی تخیلی
استقبال از هر گونه ادبی وقتی رخ خواهد داد که میان مخاطبان و خوانندگان آن آثار علاقه وجود داشته باشد. بنابراین برای رشد و شکوفایی این ژانر در ایران، در ابتدا باید علاقه لازم شکل بگیرد. ما در دورهای زندگی میکنیم که تقریبا همه چیز متکی بر علم و فناوری است و هر روز انتظار پیشرفت تازه علمی میرود، در این موقعیت بیشک امکان ارتقای جایگاه ژانر علمی تخیلی فراهم است. با این حال مشاهده قفسه آثار ژانر علمی تخیلی در کتابفروشیها به خوبی وضعیت استقبال از آن را در کشور نشان میدهد.
تلاش برای ترجمه شاهکارها و آثار پرفروش علمی تخیلی به فارسی همیشه مقطعی بوده است. هیچ بعید نیست با معرفی بیشتر آثار موفق و شناساندن آن به طبقه کتابخوان، خوانندگان و همچنین نویسندگان داخلی بیشتری به آن گرایش پیدا کنند. در آمریکا، انگلستان و کانادا (که تولیدکننده بیشترین آثار علمی تخیلی جهاناند)، آثار علمی تخیلی در تیراژ بالا منتشر میشود، این آثار در نشریات تخصصی معرفی و نقد میشوند، سپس از روی آنها کتب مصور و کمیک استریپ چاپ میشود، و در موردشان تبلیغات گستردهای صورت میپذیرد، و در نهایت اقتباسهای سینمایی از کتب موفقتر ساخته میشوند. به طور طبیعی، وقتی این گونه ادبی با چنین انعکاس و بازتابی به مردم معرفی شود، در جامعه بازخورد مثبتی پیدا خواهد کرد.
ایجاد بستر مطالعه ژانر نیز دارای اهمیت است. تا مسئلهای فرهنگسازی نشود، نباید توقع معجزه داشت. برای مثال، هنگامی که در جمعِ خانوادهای مطالعه کتاب یک عادت رایج نباشد، نمیتوان انتظار داشت فرزندی که در دامان آن خانواده بار آمده، یک کتابخوان حرفهای شود. به همین ترتیب، وقتی گونه ادبی علمی تخیلی، در بین مراجع متولی ادبیات جایی نداشته باشد، و وقتی در دروس مدارس و دانشگاهها، هیچ نمونه علمی تخیلی یافت نشود، و وقتی مراکز مستقل و نیمهمستقل فرهنگی، رویدادهایش را بر روی آثار گونه های عموما سفارشی متمرکز کند، طبیعتا عمل فرهنگ سازی روی نمیدهد و افرادی که از سنین پایین با علمی تخیلی آشنا نشدهاند، طبیعتا در بزرگسالی نیز آن را دنبال نخواهند کرد.
ناشناخته ماندن و عدم انسجام اهالی علمی تخیلی
بسیاری از اهالی قلم، کتابخوانها، ناشران و حتی منتقدان ادبی داخلی، ژانر علمی تخیلی را جدی نمیپندارند. بنابراین آثار نویسندگان این گونه ادبی، در همان ابتدای راه مورد کملطفی زنجیره اصلی کتاب قرار میگیرد و اصلا جای تعجب ندارد که نویسندگان علمی تخیلی، انگیزهشان را برای ادامه راه از دست بدهند. ناآشنایی اهالی ادبیات داخل کشور با علمی تخیلی مسئله مهمی است و باید آن را رفع نمود.
همچنین در کنار ناشناخته ماندن ژانر علمی تخیلی، انسجامنداشتن نویسندگان داخلی نیز مهم است. در کشورهایی که این گونه ادبی در آن رشد داشته، مجلات تخصصی برپاست و انجمنهای علمی تخیلی نویسان شکل گرفته است. انجمن علمی تخیلی، هستهای متشکل از نویسندگان و منتقدان این گونه ادبی است که در مورد آثار علمی تخیلی مباحثه دارند، آثار مختلف را ارزیابی میکنند و حتی سالانه برترین آثار این ژانر را معرفی یا چاپ می کنند. به عنوان مثال، در سال 1930 جان دبلیو کمبل از ویراستاران داستانهای علمی تخیلی، مجلهای را به نام «علمی تخیلی حیرتانگیز» تاسیس کرد. در سایه انتشار این مجله، گروهی از نویسندگان نوپا و علاقهمند به ژانر علمی تخیلی این شانس را پیدا کردند تا آثارشان چاپ شود. این نویسندگان در جلساتی منظم در نیویورک گرد هم آمدند و گروهی تشکیل دادند. از جمله اعضای این گروه که هر کدام بعدها به غول های ژانر علمی تخیلی بدل شدند میتوان به ایزاک آسیموف، آرتور سی کلارک، رابرت آنسون هاین لاین، دیمن نایت، دونالد ویلهم، فردریک پوهل، جیمز بلیش، و جودیت مریل، ای اسمیت، رونالد هینلین، اولف استپلدونو ... اشاره کرد. جایزه هوگو، جایزه نبیولا، جایزه رمان دابلیو کامبل و جایزه داستان کوتاه تئودور استورجن، جایزه ساترن همگی از رویدادهای اختصاصی علمی تخیلیاند و آثار برتر این گونه ادبی را به سراسر جهان معرفی میکنند. حرکتهای آغازین در کشورمان به این سمت آغاز شده، اما از یکپارچگی و انسجام خبری نیست.
ناآشنایی با علم و قواعد داستانی
در علمی تخیلی، عنصر خیال و علم تلفیق میشوند. بنابراین مسائل علمی ذاتا در این گونه ادبی وجود دارد. مشکل دیگری که در بررسی این ژانر در ایران قابل تشخیص است، ناآشنایی نویسندگان علمی تخیلی با علوم است. در بسیاری موارد در ایران دو دسته اهل قلم سراغ این گونه ادبی میروند دسته اول نویسندگانی هستند که بر عناصر داستان تسلط دارند اما نگاه علمی ندارند یا فاقد افق فکری علمی هستند. نویسنده یک اثر علمي تخيلي علاوه بر داستانگویی، باید از علوم مختلف به اندازهای آگاه باشد که بتواند آن را با کمک عنصر خیال بسط دهد. در بسیاری اوقات، این ناآشنایی باعث میشود، نویسندگانی که در ابتدا هدفشان نوشتن داستان علمی تخیلی بوده، نهایتا داستان فانتزی بنویسند. علمی نوشتن تنها با بکارگیری اصطلاحات علمي حاصل نمیشود. بلكه استفاده منطقی از تئوریها و فرضيات علمی را میطلبد. آرتور سی کلارک یک مخترع بود. آیزاک آسیموف دکترای شیمی داشت. رابرت آنسون هاین لاین کارشناس فنی و مهندسی و ارتباطات نیروی دریایی ایالات متحده بود.
دسته دوم افرادیاند که با وجود آشنایی با ژانر و مطالعه آثار مشهور داخلی و خارجی و حتی بهرهمندی حداکثری از قوه خیال، شناخت صحیحی از قواعد داستاننویسی ندارند. آنها از تکنیکهای داستاننویسی که از ظرفیتهای ادبیات است، استفاده نمیبرند و داستانهای آنها در بسیاری مواقع به قصه تنه میزند. بنابراین قسمتی از بحث، ناآشنايي نویسندگان با علم و منطق علمي است، و بخشی دیگر ناشي از ناآشنایی با عناصر داستان.
ژانر علمی تخیلی خلاقیت را میافزاید و افقهای تازهای را پیش روی دانشمندان قرار میدهد. به هیچ وجه نمیتوان اهميت اين گونه ادبی را در پيشرفت علوم نادیده گرفت. ادبیات علمی تخیلی سهمی غیرقابل انکار در پیشرفت علوم بشری داشته است. رویدادهایی مانند سفر به ماه، ساخت زیردریایی، تلفنهای همراه تصویری، ماهوارههای مدار زمین، روباتیک، اختراع لیزر، علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی و... دستاورد هایی هستند که نویسندگان علمی تخیلی سالها پیش از تحققشان، در آثار ادبی خود از آنها یاد کرده بودند. به قول ایرج فاضل بخششی، از نویسندگان فعال علمی تخیلی در کشور «تا تخیل وجود نداشته باشد، ابداع و اختراع در مملکت پیشرفت نمیکند» و علمی تخیلی، مسیر نبوغ و پیشرفت را در کشور باز می کند.
*مترجم و داور مسابقات داستان نویسی علمی تخیلی
نظر شما