جی. کی. رولینگ خالق مجموعه هری پاتر در وبلاگ شخصیاش برای نویسندگان جوان یادداشتی نوشت و از آنان خواست از شکست نترسند.
قانونی وجود ندارد که موفقیت شما را تضمین کند و مطمئن باشید که اگر راهی وجود داشت با شما به اشتراک میگذاشتم. حقیقت این است که من روزی در راهی قدم گذاشتم که همه به من هشدار میدادند بُنبَست است؛ جملاتی چون «خلق شخصیت اصلی در قالب یک مرد از مُد افتاده است.»، «نوشتن درباره مدارس شبانهروزی مسخره است»، و «کتاب کودک نباید بلندتر از 45 هزار کلمه باشد.»
در نتیجه فراموش کنید که چه کارهایی را باید انجام دهید و بیشتر به کارهایی فکر کنید که بدون انجامشان موفق نخواهید بود. کتاب خواندن از اهمیت زیادی به خصوص برای نویسندگان جوان برخوردار است. نمیتوانید نویسنده شوید، اگر خواننده مشتاقی نباشید! کتابخوانی بهترین راه بررسی موفقیت کتابها است. توجه کنید چه موضوعاتی در بازار موفق و چه کتابهایی ناموفق هستند. در آغاز کار احتمالاً از نویسنده موردعلاقهتان تقلید میکنید و این کار برای یادگیری بد نیست اما پس از مدتی صدای خود را به عنوان یک نویسنده مستقل مییابید.
لحظات الهامبخش خیلی مهم هستند اما به نظر من یک نویسنده تازهکار به جای الهام گرفتن از این و آن باید سخت کار کند. گاهی فقط باید بنویسید حتی اگر منبع الهامی ندارید.
مقاومت و تحقیر دوشادوش هم حرکت میکنند زیرا انتقاد و طرد شدن بخشی از زندگی یک نویسنده است. بسیاری از نویسندگان خوب دنیا بارها مورد تحقیر گرفتند و کارهایشان از طرف ناشران رَد شده است. توانایی ادامه دادن بسیار ارزشمند است. سختگیرترین منتقدتان ذهن خودتان است. این روزها به منتقد درونم چای و بیسکوییت و استراحتی کوتاه تعارف میکنم تا دست از سرم بردارد اما در روزهای آغازین کارم مجبور بودم یک هفته استراحت کنم تا با من مهربان باشد.
نترسید. ترس از شکست ناراحتکنندهترین دلیل برای انجام ندادن کار موردعلاقهتان است. من درست وقتی که به شدت احساس شکست میکردم کتاب اولم را به ناشران و نمایندگان ادبی سپردم و درست در همان لحظه بود که فهمیدم دوست دارم نویسنده باشم و بمانم. علاوه بر این دوست ندارید به جای اینکه همیشه از آرزوهایتان بگویید از موفقیت در کاری بگویید که همیشه آرزوی انجام دادنش را داشتید.
فکر نکنید باید همه موارد فهرستهای آموزش نویسندگی را انجام دهید تا نویسنده شوید. همیشه وبسایت https://accrispin.blogspot.com را به نویسندگان جوان توصیه میکنم. منبعی فوقالعاده برای هر کسی که نمیداند برای نویسنده شدن چه کند.
در نهایت برای اینکه نویسنده شوید باید تمام تلاشتان را بکنید و بدانید که داستانهای بینقص در این دنیا بیشتر از آدمهای بینقص است. همیشه این جمله روبرت بنشلی آرامم میکند که: «پانزده سال طول کشید تا بفهمم استعدادی در نویسندگی ندارم اما نمیتوانستم نوشتن را رهایش کنم چون زمانی به این نتیجه رسیدم که خیلی معروف شده بودم.»
نظر شما