پژوهشگران جنگ از «آییننامه نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس» میگویند
عواقب نگرانکننده یک آییننامه نظامی/ ذبح تاریخ جنگ؟
«آییننامه نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس» باعث ایجاد نگرانیهایی در میان پژوهشگران این حوزه شده است. در این گزارش دیدگاه چند تن از پژوهشگران جنگ را جویا شدهایم که هر کدام دیدگاههای خود را در این زمینه ارائه دادهاند.
مرگ تحقیق در حوزه جنگ؟
در یکی از پر سروصداترین واکنشها، جعفر شیرعلینیا در کانال تلگرامیاش این آییننامه را «مرگ تحقیق در حوزه جنگ» نامگذاری کرده و نوشته است: «مرگ تحقیق و پژوهش زمانی فرا میرسد که نتیجه تحقیق را از قبل مشخص کرده باشند یا بگویند نتایج تحقیقات شما حتما باید با این دیدگاه تطبیق داشته و یا مغایرت نداشته باشد.» او همچنین نوشته است: «عدم تشکیک در ضرورت ادامه دفاع مقدس در زمانهای خاص (مثل ادامهی جنگ بعدِ آزادسازی خرمشهر و ...» از معیارهای صدور مجوز برای انتشار آثار مربوط به تاریخ جنگ اعلام شده است. یعنی کافی است در اینباره تشکیک شود تا کتاب یا هر اثر دیگری مجوز نگیرد!»
شیرعلینیا در بخشهای دیگری از متن بلند خود معیارهایی چون «عدم ارائه چهرهای خشن از رزمندگان در برخورد با دشمن و گروههای معاند و ضدانقلاب» و «عدم زیر سؤال بردن پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس» را معیارهای عجیب خوانده است. او افزوده است: «اینکه ادامه جنگ در مقاطع مختلف ضرورت داشته یا نه و یا اینکه ایران پیروز جنگ بوده یا نه، در هر برهه از زمان با اطلاعات و اسناد جدید باید تحقیق شود و شاید هر بار به نتیجهای جدید برسیم. چطور است که عزیزان خود را داننده نتایج تمام تحقیقات حال و آینده فرض میکنند و اینطور دستور میدهند؟
از این موارد در این آییننامه کم نیست. بهعنوان نمونه در یک بخش گفته شده که آثار باید با چه چیزهایی منطبق باشند و یا مغایرت نداشته باشند از جمله «با بیانات و رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)»؛ همچنین «با رویکردهای دفاع مقدس در جنگ تحمیلی.» انطباق و عدم مغایرت با «مضامین قرآن و عترت»، «با مفاهیم و ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت (ایثار، جهاد، شهادت و...»، «با آموزههای دینی در موضوع جهاد و دفاع» نگاه ستاد کل نیروهای مسلح به مقوله تحقیق چگونه است؟» شیرعلینیا در ادامه میپرسد که «آیا مورخان وظیفه دفاع از عملکرد نیروهای نظامی در جنگ را به عهده دارند؟»
این پژوهشگر جنگ در پایان نوشته است: «در تمام دنیا پژوهشگرانِ مستقل و مردم نگران تحریف تاریخ و روایت یکسویه آن از سوی نهادهای قدرت هستند و سوال اصلی اینجاست که نگرانی از تحریف در جایی که قدرت و امکانات فراوان وجود دارد بیشتر است یا در بخشهای مستقل و مردمی؟ و باید اندیشید این آییننامه و این سخنان به جلوگیری از تحریف کمک میکند یا ممکن است زمینهساز تحریف شود؟» شیرعلینیا ابراز امیدواری کرده که پیشکسوتان حوزه تاریخ جنگ سکوت خود را بشکنند و درباره این آییننامه واکنش نشان دهند.
مجید مختاری
دیوار کج آییننامه از دوره احمدینژاد
دیگر پژوهشگران این حوزه هم انتقادهایی نسبت به این آییننامه دارند. مجید مختاری، عضو پژوهشی کانون راویان جنگ هشت ساله در گفتوگو با ایبنا، معتقد است باید ابتدا به مقدمات و پیشفرضهایی که باعث تهیه و تدوین این آییننامه شده است، اشاره کرد. او میگوید: این آییننامه به زمان دولت نهم و دهم که احمدینژاد، رییس دولت بود، بازمیگردد. در آن دوره مساله ممیزی کتابهای بخش نظامی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در ستاد کل نیروهای مسلح سپرده شد. بنابراین، این دیوار کج از این جا بنا نهاده شد و مسئولیت فرهنگی وزارت ارشاد به بنیاد حفظ آثار و ارزشهاى دفاع مقدس واگذار شد، اقدامى که نباید صورت میگرفت.
مختاری با اشاره به اینکه ممیزیهای گفته شده بدون ضوابط اجرایی در ستاد کل صورت میگرفت، توضیح میدهد: این بخشنامه، همان ضوابط را بهصورت قانونمند اعلام کرده است که عواقب آن برای تاریخ جنگ و تاریخ نظامی ایران فاجعهبار خواهد بود.
به گفته این پژوهشگر، جنگ دارای ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و بینالمللی است. بُعد نظامی، تنها یکی از ابعاد جنگ است و سایر ابعاد در اختیار نیروهای مسلح نیست و آنها نمیتوانند به مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن ورود کنند و نظر صائب دهند. صدور این بخشنامه اساسا برای سایر حوزههای جنگ ایران و عراق که خارج از نیروهای مسلح منتشر میشود، مشکل ایجاد میکند.
با این آییننامهها فاتحه پژوهش خوانده میشود
مختاری با اشاره به مفروضاتی که در این آییننامه آمده است، میگوید: مثلا در این بخشنامه آمده است که نباید درباره ضرورت دفاع مقدس تشکیک شود، نباید چهره خشن از رزمندگان به نمایش گذاشته شود، پیروزی جمهوری اسلامی در جنگ نباید زیر سوال رود، یا کتابها نباید با بیانات امام خمینی(ره) و رهبری و رویکردهای قرآن و عترت مغایرت داشته باشند؛ در حالى که جنگ یک پدیده انسانی است و نظامیانی که در جنگ حضور داشتند، معصوم نبودند و ممکن است سهوا دچار خطا یا خشونتی شده باشند؛ بیان اینکه ما در جایى دچار اشتباه شدهایم، چه اشکالى ممکن است ایجاد کند؟! بنابراین، در صورت اعمال چنین پیشفرضهایى در امر پژوهش، باید فاتحه پژوهش را خواند، در حالیکه پژوهش، روش علمی برای دستیابی به حقیقت است و نمیتواند براساس پیشفرضهای مسلم انجام بگیرد، اصل اساسی برای پژوهشگر آزادی است و این محدودیت ها آزادی پژوهشگر را از او سلب میکنند.
این راوی جنگ ایران و عراق با اشاره به اعتراضهای پراکندهای که میان پژوهشگران این حوزه نسبت به این آییننامه مطرح شده است، میافزاید: راه حل برونرفت از این مشکل گفتوگو است، اما اینکه با یک نهاد نظامی بتوان گفتوگو کرد و به نتیجه رسید، تردید دارم. در هر حال تعمیم این بخشنامه به نهادهاى غیر نظامى و مستقل پژوهشى امکانپذیر نیست، مگر اینکه اساسا پژوهش جنگ را تعطیل کنیم، اکنون که ۴۰ سال از انقلاب گذشته و ۳۰ سال از پایان جنگ میگذرد، باید به پختگی رسیده باشیم و از این بخشنامهها صادر نکنیم که زمینههای تحریف، شبهه و دروغ گفتن درباره جنگ را تشدید میکند. این بخشنامه نه تنها مانع پژوهش علمی و تحقیقاتی میشود بلکه زمینه را برای دروغها و شبههافکنی باز میکند. از سوی دیگر این بخشنامه تنها شامل آثار ادبی و کتاب نیست بلکه حوزه تصویر، چندرسانهای و فضای مجازی را هم دربرمیگیرد و اشاره شده کتابهایی که قبلا منتشر شدهاند نیز باید بازنگری شود، در حالیکه بیشتر اعضای شورای نظارت هم نظامی هستند.
آییننامه برای جامعه علمی و پژوهشی الزامآور نیست
مختاری با بیان اینکه به تازگی مطرح کردن مساله فریب بودن عملیات کربلای ۴ بحثهای بسیاری به راه انداخت، بیان میکند: کسانی که در حوزه پژوهش جنگ هستند باید به این سوالات پاسخ دهند تا از تبدیل آنها به ابهام جلوگیری شود، مثلا زمانی که قطعنامه ۵۹۸ صادر شد و ما یک سال بعد آن را پذیرفتیم، آیا بهتر نبود در همان زمان تصویب آن را میپذیرفتیم ؟ به این سوالها باید با کار پژوهشى پاسخ داد، پاسخ باید علمى، مستند و جامع باشد. بخشنامه که مشکل را حل نمى کند، بلکه صورت مساله را پاک میکند. اگر به سوالات جنگ هشت ساله پاسخ پژوهشى ندهیم به تحریف جنگ منجر خواهد شد.
این عضو پژوهشی کانون راویان جنگ هشت ساله با بیان اینکه این بخشنامه شاید برای نیروهای مسلح الزامآور باشد اما برای جامعه علمی و پژوهشی و محققانی که از سازمان نظامی جدا شده اند و مستقل کار پژوهشى میکنند نمیتواند الزامآور باشد، میگوید: این بخشنامهها عملا پژوهش در تاریخ جنگ را تعطیل میکند. وقتی به محقق میگویید در تحقیق باید این نتیجه را بگیرد هم ضدعلم و آزادی و هم ضد تاریخ جنگ است.
مقام معظم رهبری هم فرمودند که «هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه زمانی نیست؛ گنجینه عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایهگذاری کند» در حالی که این بخشنامه مسیر پژوهش، درسآموزی، تجربهاندوزی و واقعگرایی را میبندد.
جنگ در زمان وقوع شاید یک موضوع نظامى باشد، اما با گذشت زمان به یک مساله تاریخى با ابعاد سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى تبدیل میشود و نمى تواند صرفا در اختیار نظامیان باشد. نظامیان باید از ورود جامعه علمى و پژوهشى به موضوع تحقیقات جنگ استقبال کنند تا نتایج رشادتها، ایثارها، شجاعتها و ... آنها در قالبهاى علمى و پژوهشى به مردم و آیندگان معرفى شود. اینگونه بخشنامهها راه را مسدود میکند.
مختاری در پایان سخنانش بر ضرورت گفتوگو با بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تاکید میکند و توضیح میدهد: اعتراض در این حوزه مثمرثمر نیست و باید باب گفتوگو باز شود. باید با بنیاد، جامعه علمی و پژوهشی و فرماندهان نهادهای نظامی و دیگر متولیان این حوزه به نتیجه رسید در غیر این صورت این بخشنامه و تبعات آن منجر به این خواهد شد که محققان و پژوهشگران حوزههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وارد موضوع جنگ نشوند و جنگ به تجربهای بلااستفاده تبدیل شود.
چه کسانی حقایق تاریخی را تشخیص میدهند؟
علیرضا صدقی، دیگر پژوهشگر حوزه جنگ در گفتوگو با ایبنا، هم این آییننامه را ذبح تاریخ جنگ بهدست نهادی میداند که به لحاظ ساختاری امکان نقل صحیح تاریخ را ندارد. او به بخشهای مختلف این آییننامه اشارههایی دارد و ایرادهای مربوط به آن را مطرح میکند. به گفته او، باید از همان مقدمه این ایرادها را مورد توجه قرار داد، چرا که این آییننامه داخلی وابسته به نهاد نظامی است. یک نهاد فرهنگی نباید و نمیتواند تابع یک نهاد نظامی باشد. این نهاد براساس اساسنامه خود برای تمام ارکان فرهنگی کشور که در این حوزه کارهایی اساسی و جدی انجام دادهاند، تعیین تکلیف کرده است در حالیکه در خود بنیاد حفط آثار و ارزشهای دفاع مقدس بهدلیل رویکرد نظامی در این سازمان اجازه نقل تاریخ به لحاظ علمی و آکادمی وجود ندارد.
صدقی با بیان اینکه در محتوای این آییننامه آمده است تولیدات باید با حقایق جنگ تحمیلی انطباق داشته باشد اما چه افرادی حقایق جنگ تحمیلی را تشخیص میدهند، بیان میکند: آیا اساسا این بنیاد قرار است حقایق را تشخیص دهد و اصلا نماینده خوبی برای این کار است؟ آیا ظرفیتهای لازم را دارد؟ با تاریخنگاری به لحاظ حرفهای آشناست؟ چقدر ظرفیت کارشناسی در این بنیاد وجود دارد که در این باره گفتوگو کند؟ مگر جنگ حقیقت مطلقی دارد که درباره حقایق آن صحبت کنیم؟
این روزنامهنگار معتقد است که جنگ در مقطعی هشت ساله رخ داده که مجموعهای از اتفاقات از سوی عناصر درگیر در آن اتفاق افتاده است و هر کسی که در این جریان حضور داشته قرائت و روایت خاص خودش را دارد و کسی نمیتواند درست یا حقیقت از پیش تعیینشدهای برای آن اعلام کند. حقیقت تاریخ جنگ از دل روایتهای مختلف بهدست میآید و اگر بخواهیم جلوی آن را از ابتدا بگیریم جلوی چندصدایی در روایت تاریخی را گرفتهایم و اساسا جلوی نقد روایت تاریخی را گرفتهایم.
او با اشاره به تعریف سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس در این آییننامه که «یکی از سازمانهای تخصصی تحتامر بنیاد است که از وظایف آن نظارت بر تولید و انتشار آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس و مقاومت است.» میگوید: یک نهاد نظامی به لحاظ ساختاری و جایگاری نمیتواند متولی تاریخ باشد، پس چه کسی این وجاهت را به آنها داده است؟ یا در جایی که ترکیب شورای نظارت معرفی شده است، ۱۷ عضو دارد که از مجموع این اعضا، ۱۰ نفر نظامی هستند، دو نفر دولتیاند، یک نفر از بنیاد شهید و امور ایثارگران، یک نفر رییس حوزه هنری، یک نفر نماینده تامالاختیار مدیریت حوزههای علمیه و دو نفر کارشناس خبره در حوزه نشر با پیشنهاد رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس و تأیید رئیس بنیاد اعلام شدهاند؛ یعنی دو نفر کارشناس نشری که دو نفر نظامی باید آنها را تایید کنند. اینجا کدام استاد تاریخ دیده شده است؟ کجا به مقررات توجه شده است؟ کدام ادیب و نویسنده حضور دارد؟ چطور این کارها را به لحاظ فنی و ادبی ممیزی میکنند؟ در حالیکه این کار، ممیزی نشری خارج از حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محسوب میشود.
پژوهشهای تاریخ جنگ هشت ساله بیارزش میشود
به گفته صدقی، قرار است این افراد بر آثار تاریخی ممیزی کنند و اجازه انتشار یا عدم انتشار دهند در حالیکه نه نگاه کارشناسی دارند و نه توانایی داوری بدون قضاوت و پیشفرض. نهاد نظامی وظیفه دارد و باید از عملکرد نظامی دفاع کنند که اشکالی ندارد و میپذیریم اما این نهاد میخواهد متولی همه تاریخ باشد و مجوز میدهد که چه کسی درباره تاریخ حرف بزنند. این آییننامه ضربه مهلکی به تاریخ و فرایند جنگ میزند. نمیدانم با چه هدفی منتشر و تصویب شده اما هدف آن کاری جز روایت نامعتبر، غیرقابل ارجاع وغیر قابل درک خواهد بود و تاریخ جنگ را به مرز نابودی خواهد کشاند و هیچ اثری در حوزه جنگ که در داخل ایران منتشر شده باشد دیگر جایگاهی علمی نخواهد داشت.
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که آیا این آییننامه قابلیت اجرایی در بلندمدت خواهد داشت، توضیح میدهد: این آییننامه حتی اگر به طور کامل اجرا نشود قرائت خودش را بهعنوان قرائت رسمی به جامعه تحمیل خواهد کرد و تمام قرائتهای دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. به نظرم باید نهادهای مختلفی که در حوزه جنگ کار میکنند، حوزه هنری، گروه معارف ارتش، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس که کارهای فاخری منتشر کردهاند باید به شدت در برابر تمامیتخواهی بنیاد بایستند وگرنه که تمامیت جنگ ایران و عراق و به شدت زیر سوال خواهد رفت.
صورت مساله تاریخنگاری جنگ مشکل دارد
با این حال، محمد درودیان، پژوهشگر جنگ در گفتوگو با ایبنا، اعتقاد دارد که ابتدا باید صورت مساله روشن شود به این معنا که ما با چه موضوع و مسالهای مواجه هستیم؟ ضمن اینکه این نوع مسائل اساسی و تاریخی صرفا از طریق آییننامه قابل مدیریت نیست. در جایی که هنوز وضعیت پژوهشهای آماری و اسنادی جنگ نواقص زیادی دارد، صرفا با آییننامه نمیتوان مسائل را مدیریت کرد. او میگوید: در شرایط فعلی مشکل این است که چارچوب درست، مشخص و درک روشنی از آنچه در حوزه پژوهش جنگ وجود دارد، نداریم و در نتیجه با موضوعات و مسائل اساسی جنگ برخورد سیاسی و سازمانی میشود. در واقع معتقدم ما بهصورت عمیق با آنچه گرفتارش هستیم برخورد نمیکنیم. بنیاد حفظ آثار نگفته تحقیق نکنید، بلکه هر کسی که تحقیق میکند باید اسناد و منابع را ببیند و با افراد گفتوگو کند و اگر این کارها را بکند و مستدل بنویسد یا بگوید، مشکلی وجود ندارد که لازم باشد با آن برخورد شود. بنابراین این هیاهوها در واکنش به بیانیه برای چیست؟
این پژوهشگر جنگ ایران و عراق با بیان اینکه جنگ هشت ساله، طولانی بوده و فراز و نشیبهای زیادی داشته است، توضیح میدهد: همین موارد باعث شده تا ابهامات زیادی درباره جنگ وجود داشته باشد که باید روشن شوند، همزمان باید از برخوردهای سیاسی، هیاهوی تبلیغاتی و ابزاری با وقایع جنگ خودداری کنیم تا بتوانیم روشمند و تاریخمند به این برهه از تاریخ نگاه کنیم و امکانهایی فراهم کنیم که افراد، حرفهایشان را مستند و مستدل بزنند تا معلوم شود مساله چیست و کجا کمبود سند و اطلاعات داریم تا فهم عمومی نسبت به مسائل مربوط به جنگ شکل بگیرد.
به گفته درودیان، اگر کسی به حرفی که درباره جنگ میزند، متعهد باشد میتواند حتی در فضای مجازی بدون کوچکترین مشکلی و با نام حقیقی مسئولیت آن را پذیرفته و نظراتش را بیان کند مساله اساسی تحریف و دروغ است که بیان میشود.
انتشار «آییننامه نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس» همچنان بحثهایی را بهدنبال دارد که ایبنا قرار است در یک نشست با حضور متولیان و منتقدان آن، به پرسشها و ابهامهای مخاطبان پاسخ دهد.
نظرات