از سخنرانان این همایش امیرمحمد گمینی، پژوهشگر تاریخ علم؛ کاوه فیضاللهی، جانورشناس و مترجم؛ عطا کالیراد، پژوهشگر زیستشناسی تکاملی؛ محمد معصومی، پژوهشگر فلسفه و علم؛ عبدالرضا ناصرمقدسی، پزشک و نورولوژیست، محمدرضا معمار صادقی، دبیر مجموعه مطالعات تکامل انتشارات کرگدن؛ صادق میرزایی، پژوهشگر فلسفه علم؛ عرفان خسروی، دیرینهشناس و مروج علم بودند.
در ابتدای این مراسم ندرلو درباره زندگینامه چارلز داروین و نظریه تکامل وی گفت: پدر داروین وی را مایه شرمساری خانواده میدانست؛ چون داروین علاقهای به پزشکی و پزشک شدن نداشت. وی دارای روحیه خاصی بود. آن زمان که برای جراحی و درمان عمل بیهوشی وجود نداشت داروین از اینکه بخواهد فردی را اینگونه درمان کند بسیار متاثر میشد و برایش زجرآور بود.
وی ادامه داد: طبق سنت آن زمان پدرش وی را به دانشگاه کمبریج برای خواندن الهیات و علوم دینی میفرستد اما پس از مدتی داروین علاقهای به الهیات و دنیای ثابتی که علوم دینی آن زمان داشته نشان نمیدهد. از آن مرحله به بعد به سوی دانشمندان زیستشناسی گرایش پیدا میکند و ایدههای جالبی را از آنها میگیرد. داروین در این زمان سفر خود را به دور دنیا آغاز میکند و نزدیک به پنج سال از عمر خود را به سیر و سفر در کشتی و پژوهش در مکانهای مختلف دنیا میگذراند. در این سفر داروین سه جلد کتاب زمینشناسی همراه خود داشت که ایده اصلی تغییرپذیری را از آنجا میگیرد.
ندرلو با اشاره به نوع روند پژوهشهای داروین گفت: بعد از اینکه از سفر بازمیگردد ایدههای زیادی گرفته بود با اینکه در تئوری تا حدی ضعیف بود حدود بیست سال در روستایی شروع به زندگی و تحقیق میکند. در همین دوره بیست سال کتابها و مقالات بسیاری مینویسد. از جمله نظریاتی مانند انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی که در این کتابها کاملا آنها را به بحث میکشد.
وی ادامه داد: داروین پس از سفر شروع به پژوهش و بررسی روی گونههایی که فرستاده بود میکند تا اینکه ایده انتخاب طبیعی را از راسل میگیرد و کتاب اصلی خود را در سال 1859 مینویسد و در نهایت در سال 1882 فوت میکند و در قبرستانی که شاهان انگلیس و دیگر دانشمندان دفن شده بودند، دفن میشود.
معمار صادقی درباره آثار داروین گفت: اولین اثر داروین مربوط به تصاویر حشراتی میشده است که در طول سفرش از آنها عکسبرداری کرده در اصل کتاب را فرد دیگری نوشته اما عکسها توسط داروین گرفته شده است و مقارن با سالهایی بوده که داروین در دانشگاه کمبریج کشیشی میخوانده است.
این پژوهشگر افزود: داروین در آثاری شرکت داشته است که سرپرستی و نظارت آنها را برعهده گرفته است. جالب است که این آثار همچنان تجدید چاپ میشوند.
در ادامه گمینی با اشاره به نخستین مواجهه دین با نظریه تکامل داروین گفت: در این جلسه رویکرد صحبتهایم اولین مواجهه علما با نظریه تکامل است. نخبگان دینی در زمان قاجار فقط علمای رسمی نبودند و در آن زمان گروههای دینی دیگری هم داشتیم که در جایگاه خود مهم بودند مانند علمای امامیه، علمای شیعه، اقطاب صوفیه و فلاسفه که اتفاقا در جایگاه خود بسیار تاثیرگذار بودند.
وی ادامه داد: در این روند یکسری قضاوتهای از پیش تعیین شده وجود دارد. ابتدا این سوال مطرح میشود که برخورد علما با علم در زمان قاجار چگونه بوده است آیا مانند برخورد کلیسا با نیوتن بوده یا خیر؟ قضاوت اول؛ شاید علم قدیم با آیات و روایت منطبق بوده است. قضاوت دوم؛ علمای امامیه علم را با آیات و روایات تطبیق میدادند. قضاوت سوم؛ علمای امامیه به دلایلی دینی به احکام نجوم دلبستگی داشتند.
گیمنی در تشریح قضاوتهای گفته شده گفت: زمانی که سراغ تاریخ و اسناد تاریخی میرویم میفهمیم بسیاری از علما برای مثال علامه مجلسی تلاش کردند به نفع علم آن روزگار آیات و روایات را تطبیق دهد. بنابراین علما نمیتوانستند به علوم قدیم دلبستگی داشته باشند چراکه حتی یک متن تاریخ هم یافت نشده است که به مخالفت علمای زمان قاجار با علم جدید صحه بگذارد. بنابراین قضاوتها نادرست است و اتفاقی که کلیسا بر سر نیوتن آورد علما بر سر علم نیاوردند.
این پژوهشگر در ادامه افزود: تا اینکه چهار سال بعد از مشروطه هبةالدین شهرستانی در کتابی که منتشر میکند تلاش دارد تا آیات و روایات را به علم جدید وصل کند. فرض دیگر به دلبستگی علما به علم نجوم و تنجیم است که کاملا رد میشود چراکه فتواهایی در زمان قاجار وجود دارد که اعتقاد به اثر اجرام آسمانی مستقل از خداوند را حرام اعلام میکند. تنها کسی از علمای زمان قاجار با نجوم جدید و نظریهای که زمینمرکزی بودن را رد کرده است مخالفت میکند که نه به لحاظ دینی بلکه ایراد علمی از آن میگیرد و آن فرد ملا مهدی نراقی است.
به گفته گمینی هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که نشان دهد علما با علم جدید مخالفت داشتند. در حقیقت علما با علم جدید مخالفت نکردند و آن را کفر ندانستهاند.
در ادامه این همایش معصومی درباره نظریه تکامل به روایت دانشگاهیان در ایران گفت: نظریه تکامل در دوره قاجار وارد ایران شد. در دوره پهلوی اول و دوم دو فرد شاخص درباره این نظریه کتابها و مقالاتی را منتشر کردند. یکی از آنها دکتر حسین گلگلاب رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران در سال 1314 بود که یک مقاله از نظریه تکامل در باب عقاید داروین نوشت. این مقاله صرفا جنبه علمی نظریه داروین را تعریف میکند.
وی ادامه داد: در دوره پهلوی دوم دکتر بهزاد پدر زیستشناسی نوین کتابی مینویسد که رویکرد علمی نظریه داروین را مطرح میکند و در سال 1323 منتشر میشود و این یکی از قابل اتکاترین آثاری است که در حوزه نظریه تکامل داروین میتوان یافت. نکته جالبی که وجود دارد این است که هر دوی این افراد کتابها را به صورت درسنامه برای آموزش دبیرستانیها و دانشگاهیان نوشتهاند.
معصومی افزود: در حقیقت صحیحترین و درستترین نظریه تکامل در ایران از سوی دانشگاهیان مطرح شد و آنها به جامعه علمی معرفی کردند.
از سخنرانان دیگر این همایش کاوه فیضاللهی بود که درباره معنای سازش زیستی گفت: در کل واژه سازش معنای مشخصی ندارد اما اگر در لغتنامهها معنای آن را بخوانید نوشتهاند هر ویژگی موجود را با محیطی که با آن زندگی میکند تنظیم کند. این مفهوم بیش از داروین هم مطرح بوده است. از دانشمندانی که نظریه تکامل را مورد نقد قرار میدهد جی گلد کیت است. وی از بنیانگذاران اولیه رشته تکاوین در علم زیستشناسی است.
فیضاللهی با اشاره به کتابی که گلد از آن تاثیر گرفته بود گفت: کتابی از سوی کلینگ در سال 1902 نوشته شده بود که مجموعهای از داستانهای کوتاه علمی برای فرزندش بود. کلینگ خود دانشمندی بود که در هند زندگی میکرد و عاشق طبیعت آنجا بود. در حقیقت کتابش مجموعهای از سوالهایی است که به تبیین سازشهای طبیعی میپردازد.
وی ادامه داد: عنوان کتاب بهگونهای است که اگر بخواهیم تحتاللفظی ترجمه کنیم باید بگوییم «داستانهای همانجوری» که گلد این اثر را به «داستانهای همینجوری» برگرداند. در حقیقت وی معتقد است بسیاری از روندهای تکاملی سازشپذیر نیستند، وی با انتقادهای خود باعث تکمیل نظریه تکامل شد.
نظر شما