کتاب «خلیج فارس» زیر نقد منتقدان و پیشکسوتان خلیج فارس
کتابی که به جای هفتصد صفحه میتوانست صدوهشتاد صفحه باشد
سحاب میگوید: 109 نقشه شناسنامهدار از موسسه سحاب و حدود 20 نقشه بی نام و نشان در کتاب «خلیج فارس» آمده است. استفاده از اطلس سحاب هم بدون ذکر منبع بوده است.
به گفته نوروزی، کتاب مصور «خلیج فارس» در مدت چهار سال تحقیق و پژوهش و به 10 زبان فارسی، عربی، اردو، انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی، چینی، روسی، آلمانی و فرانسه گردآوری شده است اما منتقدان خلیج فارس بر این باورند که نقشههای خلیج فارس در این اثر بدون ذکر منبع آمده و حتی برخی از نقشهها هیچ نام و نشانی نداشتهاند! منتقدان خلیجفارس دیدگاههای خود را ارائه دادند و گردآورنده و پژوهشگر کتاب «خلیج فارس» از اثر خود دفاع کرد اما دفاعی که بر اساس گفتههای سخنرانان بیپایه و اساس بود.
ایرانیان حاکمان تاریخی خلیج فارس بودهاند
در ابتدای این نشست، محمود جعفری دهقی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه تاریخ، فرازهایی از تاریخ خلیج فارس را بیان کرد. به گفته دهقی «بر مبنای گمانههای پژوهشگران، احتمالاً ده هزار سال پیش، سه نژاد دراویدیها که احتمالاً با بلوچهای امروزی درآمیختهاند، ایلامیها و سامیان در اطراف خلیج فارس ساکن بودند.»
دهقی افزود: «عربستان پس از شکلگیری حکومت هخامنشی به قلمرو ایران پیوست و این مسئله را داریوش اول در کتیبههای نقش رستم و بیستون ذکر کرده و بنا بر گزارش هرودوت گروههایی از اعراب در سپاه کورش و کمبوجیه حضور داشتهاند. هخامنشیان برای پیشگیری از تهاجم بیگانگان راه عبور و مرور کشتیها در خلیج فارس را کنترل میکردند و این موضوع امنیت مناسبی برای اعراب ساکن در این منطقه فراهم کرده بود و آنان خود در ایجاد امنیت راهها با هخامنشیان کمک میکردند.»
محمود جعفریدهقی
این استاد تاریخ سپس به دوران تسلط اشکانیان بر خلیجفارس پرداخت و گفت: «این تسلط از دوران مهرداد اول آغاز شد و این نکته را سکههایی که به نام او ضرب شده است تایید میکند. سواحل خلیج فارس در دوران اشکانی شامل چهار ایالت مهم بود. گتوزیا، فارس خوزستان و میسن.»
به گفته دهقی، ساسانیان نیز بر سراسر خلیج فارس تسلط کامل داشتند. وی گفت: «در زمان شاپور ساسانی گروهی از اعراب ساکن بحرین و نواحی مجاور آن به سواحل ایران یورش بردند و شاپور ساسانی با کشتیهای خودی یورش سختی به آنها برد و به مزاحمت آنان پایان داد. در این دوران دو جاده تجاری مهم وجود داشت. جاده ابریشم و جاده ادویه که از خلیج فارس میگذشت و به جاده ابریشم پیوند میخورد. شهرهای عمده خلیج فارس در دوره ساسانی آبادان، اوبله و میشان بودند. خسرو انوشیروان از آبادان سواحل شبه جزیره عربستان را تسخیر کرد و از آنجا تا عدن پیش رفت.»
دهقی همچنین گفت: «در تمامی دوران اسلامی هم خلیجفارس تحت حاکمیت ایرانیان بود و هر گاه استعمارگران از شرایط فطرت ایرانیان سوء استفاده میکردند به زودی ایرانیان آنها را مجبور به ترک خلیج فارس میکردند که شهر بندر عباس شاهدی بر این مدعاست.»
این استاد دانشگاه درباره نام خلیج فارس هم گفت: «در منابع ایرانی این نام با عنوان خلیج پارس در منابع یونانی با عنوان سینوس پرسیکوس و در عربی به صورت بحر الفارسی ثبت شده است.»
نقایص اثری که به ده زبان ترجمه شده
پس از دهقی نوبت به جمشید کیانفر استاد تاریخ دانشگاه رسید تا به بررسی کتاب «خلیج فارس» بپردازد. وی ضمن ابراز خشنودی از انتشار این کتاب گفت: «این اثر به ده زبان منتشر شده و این اهمیت کتاب را میرساند ولی نقایصی دارد که نباید به سادگی از کنارشان گذشت.»
کیانفر تعداد فراوانی از ایرادهای ویرایشی و ایرادهای مربوط به نحوه قرار گرفتن مطالب و اطلاعات در کتاب را برشمرد و گفت: «لازم بوده است هنگامی که نامهای خلیج فارس در زبانهای مختلف در کتاب ثبت میشود آوانگاری مناسب و متناسب صورت بگیرد تا خواننده بتواند تلفظ درستی از این نامها داشته باشد. اما این کار صورت نگرفته است. از دیگر ایرادات فاحش کتاب نیز بیدقتی در ثبت اسامی خاص است که گاه بسیار عجیب میشود.
به عنوان نمونه در تمامی بخشهای کتاب الف و لام معرفهساز اسامی عربی که در ابتدای اسمها میآید به صورت آل نوشته شده است و به عنوان نمونه الخوارزمی به آل خوارزمی تبدیل شده است. یا اینکه نزهت القلوب نوشته حمدالله مستوفی به صورت نزهت آل کولاب ثبت شده است. در جاهایی کلمه ابن در ابتدای اسامی به صورت لیبی ثبت شده و به عنوان نمونه ابن الوردی به شکل لیبی الواردی در کتاب ثبت شده است. این میزان از بیدقتی به اعتبار کتاب آسیب فراوان وارد آورده است.»
کیانفر همچنین گفت: «نحوه درج فهرست منابع در کتاب ناقص و متنوع است. گاه نام مولف در ابتدا آمده و گاهی نام کتاب. این عدم تبعیت از یک متد واحد کتاب را از اعتبار انداخته است. همچنین درکتاب 120 نقشه ثبت شده که به گفته مولف 20 نقشه آن جدید است. اما این نقشههای جدید مشخص نشدهاند.»
وی همچنین گفت: «کیفیت چاپ نقشهها عالی است ولی منبع اخذ نقشه مشخص نیست و برای همین نمیتوان متوجه شد نقشه قدیمی است یا بر مبنای نقشه قدیم بازطراحی شده است و این نقص باعث شده است این کتاب قابلیت استناد نداشته باشد.»
غذای بی نظیری که گوشتش مال کس دیگری است
محمدعلی سیفی استاد بازنشسته دانشگاه در رشته جغرافیا سومین سخنران این نشست بود. او سخنان خود را با ذکر یک فقدان در عرصه نشر ایران آغاز کرد: «برای آنکه از اتلاف منابع و هزینه بیجا خودداری شود، بهتر این است که ناشران و مولفان، پیش از انتشار آثارشان را به خبرگان فن برسانند تا آنها ملاحظات و اصلاحات خود درباره اثر را بیان کنند. نقد چه پیش از انتشار و چه پس از انتشار موجب اعتلای علم و دانش میشود.»
سیفی سپس به شرح اجمالی روند تاریخی تولید کتاب برای اثبات این نکته که نامی غیر از خلیج فارس برای آن نقطه جغرافیایی جعلی است پرداخت. وی گفت: «سال 1340 تشکیک در نام خلیج فارس با طرح عنوان مجعول خلیج عربی باعث میشود بحث لزوم اثبات حقانیت نام خیلج فارس از طریق انتشار اسناد تاریخی جدی شود. در همان سال 1340 عباس سحاب نمایشگاهی از نقشههای خلیج فارس برگزار میکند. این نمایشگاه پایهای میشود برای انتشار اطلس خلیج فارس در موسسه سحاب.
تاریخ انتشار این اطلس در سال 1349 بوده و در سال 1352 اطلس بازنشر شده است. در سال 1365 هم اطلس عراق منتشر میشود که در آنجا هم به مقوله نام خلیج فارس پرداخته شده بود. پس از آن نیز کتابهای متعددی در موسسه سحاب و جاهای دیگر در این زمینه منتشر شده است. در سال 1368 نیز همایشی به نام همایش خلیج فارس پایهگذاری شد که در این جهت مساعی زیادی داشته است.»
وی افزود: «در کتاب خلیج فارس که موضوع بحث و نقد ماست حتی اشارهای به عقبه سنگین و 57 ساله این بحث نشده است. عدم ذکر این عقبه موجب مغفول ماندن هویت بحث میشود و نقصان بزرگی است.»
سیفی با ذکر اغلاط متعدد کتاب از منظر ثبت اسامی و اعلام و غلطهای ویرایشی گفت: «چنین کتابی باید برای اساتید قانع کننده باشد تا نشود از آن غلط فاحش بیرون آورد. این بحثی است که در سطوح آکادمیک مطرح میشود و مخاطب اصلی این کتاب را هم باید در آنجا جست. ولی این کتاب به دلیل آنکه متدلوژی مشخصی ندارد نتوانسته است در مسیر خود گامی رو به جلو محسوب شود.»
سیفی همچنین گفت: «109 نقشه از نقشههایی که در کتاب از آنها استفاده شده از اطلس خلیج فارس سحاب اخذ شدهاند. نوزده نقشه تازه نیز در کتاب هست که منبع اخذ هیچکدام از آنها مشخص نیست و نمیشود به آن استناد کرد. یکی از نقشهها هم مربوط به آفریقا و متعلق به قرن بیستم است که از اساس حضور آن در چنین کتابی بیربط به نظر میرسد.»
وی افزود: «نویسنده کتاب در گفتوگویی مدعی مشاهده ۷۵۰ سند شده برای تالیف این کتاب شده است. اگر این تعداد سند در این زمینه وجود داشته است، این سندها میتوانند پایه تحقیقات فراوان شوند و بهتر است این اسناد که ما پس از مدتها حضور در این عرصه با آنها آشنایی نداریم معرفی شوند تا تحولی در این مبحث به وجود بیاید.»
سیفی در انتهای سخنانش گفت: «این کتاب املایی است و نه انشایی. به عبارت دیگر از روی دست اثر دیگری نوشته شده و از خودش چیز بدیعی ندارد. هر گاه کار انشایی کنیم و چیزی خلق کنیم، کاری ماندگار انجام دادهایم. این کتاب مانند غذایی است که حتی اگر بینظیر تهیه شده باشد، گوشتش متعلق به دیگری بوده است.»
متن فرانسوی پر از خلیج است
چهارمین منتقد کتاب، طهمورث ساجدی استاد زبان فرانسه بود. وی گفت: «آنچه اکنون درباره خلیج فارس منتشر میشود بیشتر از روی دست یکدیگر نوشتن است و هر کتابی تقلیدی از کتاب دیگر به نظر میرسد. در کتاب حاضر هم من چیز نو و بدیعی ندیدم.»
وی سپس بر بخش فرانسوی کتاب متمرکز شد و گفت: «متن فرانسه کتاب 32 صفحه است. به عبارتی این متن خلاصه شده و خلاصه کردن درباره متونی که حساسیت سیاسی دارند و میتوانند مورد سوءاستفاده قرار بگیرند بسیار حساس است. باید این حساسیت مدنظر میبود تا مسئله ایجاد نشود.»
طهمورث ساجدی
وی افزود: «در این کتاب ترجمه فرانسه اغلاطی دارد ولی البته میتوان جاهایی از آن را به نسبت خوب دانست. ولی مسئله این است که در چندین جا از متن فرانسه، از خلیج فارس با عنوان خلیج یاد شده است. این اشتباهی است که میتواند مسئله ایجاد کند. خلیج لغتی است که برای یاد کردن از خلیج فارس مناسب نیست. ما باید هر چه بیشتر به ویژه هنگامی که متنی با زبانی غیر از فارسی در مورد خلیج فارس تولید میکنیم از این لغت بهره ببریم تا این واژه جا بیفتد و ملکه اذهان شود.»
وی با اشاره به بهرههایی که از تفاوت متون فرانسوی و انگلیسی از یک سند در دعاوی بینالمللی شده است به دو مورد از بهرهگیری جمال عبدالناصر و دکتر محمد مصدق از تفاوت این نسخ اشاره کرد و سپس افزود: «کار سنگین جغرافیایی حساس است و کار هر کسی نیست. یک غلط کوچک میتواند تبعات فراوانی داشته باشد. این کتاب نیازمند مشاوری جغرافیدان بوده است که جغرافیای جهان را خوب بداند و فقدان این مشاور به اثر آسیب فراوانی وارد کرده است.»
کتابی 700 صفحهای که میتوانست 180 صفحه باشد
منتقد دیگر کتاب محمدرضا سحاب عضو موسسه کارتوگرافی سحاب بود. وی گفت: «این کتاب از نظر چاپ و صحافی بی نظیر بود و من را در ابتدای مشاهده آن ذوق زده کرد. اما بعدتر با متن کتاب که روبهرو شدم بحث تغییر کرد. سفرهای که پهن نشده جذاب به نظر میرسد ولی مهم آن است که پهن شود و باز هم جذاب باشد.»
وی افزود: «همکاران من در موسسه سحاب این کتاب را با کتابی که انتشارات سحاب در سال 1384 با کمک دانشگاه تهران در همین زمینه منتشر کرد مقایسه کردهاند و آنچه مشاهده شده تاسف برانگیز است.»
سحاب سپس جداولی از نتایج این مقایسه به حاضران در نشست نشان داد:
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «این کتاب در هفتصد صفحه منتشر شده اما باید دید که آیا این میزان صفحات برای چنین کتابی لازم است. به عنوان مثال میشود پرسید زبان اردو در این کتاب به چه درد میخورد؟ آیا کارگرهای کراچی مخاطب این کتاب هستند؟ الیتهایی که مخاطب کتاب هستند همه انگلیسی بلدند. حتی به گمان من این کتاب نیازمند متن فارسی هم نبود. به این خاطر که از اساس بحث آن در داخل مرزهای ایران بحث مسئلهزایی نیست.
در داخل ما همه بر نام خلیج فارس متفقالقولیم و مسئله این است که در سطح بینالملل این نام را جا بیندازیم. از طرف دیگر این موضوع که لاکپشتها و دلفینهای خلیج فارس چگونه هستند چه ربطی به بحث نام خلیج فارس دارد؟ و این گونه مباحث که در کتاب طرح شدهاند به چه کار میآیند؟»
سحاب با این مقدمه گفت: «به گمان من اگر این کتاب در 180 صفحه منتشر میشد هم حق مطلب را ادا میکرد و نیازی به هفتصد صفحه نبود.»
مدیر موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب به این نکته نیز اشاره کرد که مطالب متن کتاب «خلیج فارس» از کتابهای دکتر محمد عجم و دکتر پیروز مجتهدزاده و سایت ویکی پدیا برداشته شده است.
وی سخن سیفی درباره بهرهگیری کتاب از اطلس سحاب را تایید کرد و گفت: «۱۰۹ نقشه شناسنامهدار از سحاب و حدود بیست نقشه بی نام و نشان در کتاب آمده است. استفاده از اطلس سحاب هم بدون ذکر منبع بوده است. در این کتاب نقشههایی که ربطی به موضوع ندارند هم یافت میشود. نقشه آفریقا که مربوط به قرن بیستم است در کنار نقشهای مربوط به ۳۰۹ قبل از میلاد آمده است. متدلوژی اطلس سحاب بر مبنای کرنولوژی بود اما این کتاب هیچ متد خاصی ندارد.»
محمدرضا سحاب
سحاب در بخش پایانی سخن خود گفت: «ده دوازده نفر به عنوان مولف و مصحح پنج سال روی اطلس سحاب کار کردهاند و برای آنکه اثر غلط نداشته باشد پیش از انتشار آن را برای دکتر برانکا فورته در دانشگاه الینویز فرستادیم تا کتاب را بررسی کند. یک غلط گرفت و اصلاح کردیم. حالا هم زحمات ما را در این کتاب به نام خود کردهاند.»
وی خطاب به مولف کتاب گفت: «شما جوان هستید و امید ما میتوانید باشید. اما توصیه من به شما این است که اگر کاری را بلد نیستید وارد آن نشوید و اگر بلد هستید با درستکاری آن را انجام دهید.»
رشته من گرافیک است
پس از پایان سخن منتقدان نوبت به گردآورده و محقق کتاب، جواد نوروزی رسید. او ابتدا به علت نگارش این کتاب پرداخت و گفت: «شغل اصلی من فیلمسازی و مستندسازی است. پنج سال پیش در امارات برای ساخت مستندی با این پدیده مواجه شدم که اماراتیها و عربستانیها میلیونها دلار را صرف امحای نام خلیج فارس میکنند. در عین حال این را هم مشاهده کردم که در برابر این وضع ما در ایران دست روی دست گذاشتهایم و فقط مشاهده میکنیم. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم که باید چنین کاری را انجام دهم.»
وی سپس به انتقاد از برنامههای فرهنگی در مورد خلیج فارس پرداخت و گفت: «در زمانی که آقای علی جنتی وزیر ارشاد بود به ایشان مراجعه کردم و خواستم که به من در انتشار این کتاب ده زبانه کمک کنند ولی ایشان گفتند هیچ برنامهای در این زمینه نداریم. این در حالی بود که مقام معظم رهبری گفته بودند در این زمینه باید کوشا باشید. آقای صالحی هم که وزیر شدند در جشنوارهای بی خاصیت به نام خلیج فارس لوحهایی به فعالان در این حوزه دادند و آن جشنواره دستاورد دیگری نداشت.»
نوروزی در پاسخ به انتقاد سحاب گفت: «من از کتاب مورد اشاره شما استفاده نکردهام. من مجوز اسکن نقشهها را از مرکز اسناد وزارت امور خارجه گرفته بودم و آنها هم به من گفتند حق استفاده از این اسناد در اختیار آنهاست و آن حق را به من تفویض کردند.»
جواد نوروزی
او افزود: «تحصیلات من در حوزه گرافیک است و حوزه فعالیتم هم مستندسازی است. به همین خاطر در بخش نوشتاری متن دخالت چندانی نداشتم و ادعای نویسندگی هم ندارم. ولی میتوانم بگویم از خبرگان این فن که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی معرفی کرده بود بهره بردم. اگر اشتباهات فراوانی در کار مشاهده شده این آب سردی بر تلاشهایی که من انجام دادم هم هست و از این جهت متاسفم.»
نوروزی گفت: «در زمینه کیفیت چاپ و گرافیک این کتاب هیچ چیزی کم ندارد. برای چاپ آن از آلمان کاغذ اشتنباخ خریدم و روی رزلوشن تک تک اسناد کار شده. کتاب زرکوب است و از نظر کیفیت چاپ عالی محسوب میشود. نگاه من این بود که سایتی پنجاه زبانه درباره خلیج فارس درست کنم و سعی کردم کیفیت کتابم هم عالی باشد. بنده کارم چیز دیگری است و کاش با این جمع پنج سال پیش آشنا شده بودم تا از کمک آنها بهره ببرم.»
وی در پایان سخنان خود گفت: «قطعاً کار من در برابر کل کارهایی که در زمینه خلیج فارس انجام شده و باید انجام بشود یک کار خرد محسوب میشود ولی مسئله این است که ما این حوزه را رها کردهایم. این کتاب با همه غلطهایش یک گام است. سعی من این خواهد بود که در گام بعدی غلطهای کتاب را اصلاح کنم و در این زمینه از اساتید حاضر در این جلسه هم استفاده میکنم.»
ایراد از خودتان است
در انتهای این نشست، همایون امیرزاده رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد که از حاضران در نشست بود با اشاره به نکاتی که نوروزی درباره جشنواره خلیج فارس بیان کرده بود گفت: «حضور جوانان در عرصه موضوعی مانند خلیج فارس که اکنون برای ما حیثیتی شده مغتنم است و اساتیدی که در این جمع هستند باید دست پدرانه بر سر جوانانی مانند آقای نوروزی بکشند ولی شاهکلید موضوع این است که آقای نوروزی از روز اول به جای مدیران به صاحبان اندیشه و اثر در زمینه خلیج فارس مراجعه کرده بودند با این مسائل و مشکلات مواجه نمیشدند. اکنون هم انداختن تقصیرها به گردن آن مدیران و سازمانها درست نیست. آن مدیران و سازمانها حتماً مساعدتهایی با شما کردهاند که نامشان در کتاب آمده است و اکنون جوانمردانه نیست که آنها را در مقام متهم بنشانیم. نکته این است که مگر میشود شما بخواهید در ایران اثری درباره خلیج فارس تولید کنید و به سراغ صاحبنظرانی مانند آقای سحاب و پیروز مجتهدزاده و امثال اینها نروید؟ بنابراین میشود گفت اگر مشکلی در کتابتان به وجود آمده است ایراد از خود شماست.»
همایون امیرزاده
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «من بنیانگذار همان جشنوارهای بودم که به گمان شما بیخاصیت بود. در آن جشنواره جوانانی نظیر شما حدود 25 هزار اثر در زمینه خلیج فارس تولید کردند و سی استان کشور درگیر مسئله خلیج فارس شدند. به واسطه این جشنواره هفت هزار شعر عربی و فارسی درباره خلیج فارس سروده شد و به گمانم چنین کاری بی خاصیت نیست.»
در پایان این نشست نیز به توصیه جعفری دهقی بنا شد مولف کتاب در جلسهای خصوصی نظرات سحاب را بشنود و در ویرایش بعدی کتاب اعمال کند و نقطهنظرات مطرح شده در این جلسه هم در چاپ بعدی کتاب لحاظ شود.
نظرات