خان جان در نشست «فصلنامه صنعت ترجمه، نقد ترجمه» مطرح کرد:
منتقدان صنعت ترجمه بسیار اندک هستند/ روحیه نقدپذیری را تقویت کنیم
خان جان گفت: ناشران و مترجمان توجهی به صحبتهای منتقدان ترجمه نمیکنند. آنها میتوانند قبل از چاپ اثر، آن را در اختیار نقادین ترجمه قرار دهند و آنچه که صورت میگیرد همانند نوشدارو بعد از مرگ سهراب است که دیگر اثری ندارد.
در ابتدای این جلسه علیرضا خان جان با اشاره به تعریف نقد ترجمه گفت: نقد ترجمه را نمیتوانیم به طور کلی تعریف کنیم. چرا که هر مترجمی با توجه به مناسبات و اهداف خود میتواند تعریفی عملیاتی از نقد ترجمه داشته باشد. نقد ترجمه از نظر من عبور دادن یک رویداد ارتباطی متعلق به نظام زبانی فرهنگی الف است که از یک سری صافیهای متفاوت همچون فرهنگ، حرفه، شناخت و غیره عبور میکند به طوری که قادر است نتیجه نهایی کار را در نظام مقصد انجام دهد همانطور که در نظام مبدا انجام داده بود.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه هدف نقد ترجمه چیست؟ ادامه داد: سازندگی یکی از مهمترین اهداف نقد ترجمه است؛ اینکه مترجم بتواند اثر خود را با توجه به جامعه فرهنگی و اجتماعی تطبیق دهد، میتواند در این هدف تاثیرگذار باشد. هدف دوم بحث حقوقی است. همانطور که میدانیم نویسنده و ناشر هر اثر حقوق معنوی و مادی دارد که متاسفانه در جامعه ما به آن توجهی نمیشود.
به گفته خان جان، یکی از مهمترین حقوقهایی که هیچگاه در بحث صنعت نقد ترجمه بیان نمیَشود، حقوق زیست محیطی است. با توجه به تکنولوژیهای روز هر مترجم میتواند ابتدا اثر خود را به صورت کتابهای الکترونیکی و صوتی ارائه دهد و زمانی که به تیتراژ بالا رسید، آن را به صورت کتاب منتشر کند تا بتوانیم از قطع شدن درختان جلوگیری کنیم و بحث حقوق زیست محیطی بسیار خاموش است.
این استاد در ادامه صحبتهایش افزود: تاریخ صنعت نقد ترجمه به 2500 سال پیش بازمیگردد و ما از کتیبههایی که به زبانهای متفاوت نوشته شده است میتوانیم به این موضوع پی ببریم. به لحاظ تاریخی در دوره اسلامی ترجمههای زیادی و مترجمان بسیار قهاری داشتیم که این مترجمان کارهای حاشیه زدن، رسالهنویسی را انجام میدهند.
وی در ادامه صحبتهایش نقد ترجمه در ایران را به دو صورت عنوان کرد: نقد ژورنالیست و نقد آکادمیک که این دو نقد تفاوتهای بسیاری دارد. نقد ترجمه در فضای روزنامه، مقالات و امروزه به صورت شبکههای مجازی است. اولین تفاوت این است که در نقد ژورنالیست، عموما فضا ذهنی است در حالی که در نقد آکادمیک به عینیت میپردازد. در نقد آکادمیک حتما لازم است که بیطرف باشیم اما از ادبیات نقد روزنامهنگاری و لحن آن متوجه میشویم که این موضوع رعایت نمیشود. از دیگر تفاوتهای نقد آکادمیک این است که این نقد برمبنای نظریه و نظاممند است اما در روزنامهنگاری این نقد به دلخواه و بدون چهارچوب صورت میگیرد.
خان جان با تاکید بر اینکه نمیتوانیم تاریخی را برای صنعت نقد ترجمه درنظر بگیریم یادآور شد: در 40 سال گذشته حرکت بسیار کندی در این زمینه داشتیم و نیازمندیم که نقادان بسیار حرفهای در این حوزه پرورش دهیم. متاسفانه در این اواخر بحث نقد ترجمه در دوره دکترا آموزش داده میشود و مقاطع پایینتر از این آموزش محروم هستند.
وی در پایان صحبتهایش به مسایل اقتصادی در این حوزه پرداخت و تاکید کرد: ناشران و مترجمان توجهی به صحبتهای منتقدان ترجمه نمیکنند. آنها میتوانند قبل از چاپ اثر، آن را در اختیار نقادان ترجمه قرار دهند و آنچه که صورت میگیرد همانند نوشدارو بعد از مرگ سهراب است که دیگر اثری ندارد. متاسفانه بارزترین چیزی که در صنعت نقد ترجمه، نبود فضای نقد و روحیه انتقادپذیری است که این در همه عرصهها وجود دارد.
فرزاد محمدی یکی از سخنرانان در این نشست با بیان اینکه فضای جامعه ما همواره نیازمند چنین نشستهایی است افزود: ما قرار است حلقه نشستی در بیست جلسه برگزار کنیم. همچنین قرار است کارگاهی درخصوص پرورش منتقد داشته باشیم که نحوه شرکت و شرایط ثبتنام درکارگاه در آینده اعلام خواهد شد. همچنین ناشر عصر ترجمه پذیرای آثاری است که در زمینه نقد ترجمه قصد فعالیت در این زمینه را دارند.
نظر شما