رونمایی از شش دفتر مثنوی معنوی به تصحیح کاظم محمدی در نمایشگاه کتاب تهران
زبان مثنوی، زبان گفتاری است/ مصححان مثنوی در اعرابگذاری موفق عمل نکردهاند
کاظم محمدی در رونمایی از «شش دفتر مثنوی» که در تالار شهید مرتضی آوینی نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد، گفت: در نسخههایی که از مثنوی مرور کردم در بسیاری از موارد اعرابگذاری دیده نمیشود.
در آغاز این نشست نرگس گلپروری راد، پژوهشگر و از شاگردان کاظم محمدی به بیان این تصحیح جدید مثنوی پرداخت و گفت: معتبرترین نسخه مثنوی، نسخه مربوط به قونیه است که با شماره 1677 در این کتابخانه نگهداری میشود و تصحیح حاضر بر اساس این نسخه صورت گرفته است.
وی افزود: مولوی در زمینه عرفان، عرفان خاص خودش را دارد که تحت تأثیر عرفان محی الدین ابن عربی است. مثنوی شامل عرفان، داستان و روایت است و مولانا شاعری است که به عقل اعتقادی ندارد. گاهی مرز بین تصحیح و ویرایش غیر مشخص است؛ در حالی که ویرایش مربوط به آثار دوره جدید است و «تصحیح» آثار کهن را شامل میشود.
سپس غلامحسین مراقبی، نویسنده و عضو هیئت امنای آثار استاد بدیعالزمان فروزانفر سخنرانی خود را با این پرسش آغاز کرد که آیا مصحح حق دارد عقاید خود را در تصحیح وارد کند یا خیر؟
نویسنده کتاب «همسرایان» ادامه داد: مصحح باید سره را از ناسره تشخیص دهد. در حال حاضر یکی از تصحیحات مثنوی، تصحیح نیکلسون از مثنوی است و بیشک اگر یک ایرانی مثنوی را تصحیح کند، اثر ارزشمندتری میشود.
در ادامه کاظم محمدی، مصحح «شش دفتر مثنوی معنوی» با بیان اینکه زبان مثنوی با متون دیگر خیلی تفاوت دارد، گفت: در ماجرای تصحیح چند نکته مطرح است، نخست آنکه زبان مولانا زبان گفتاری است نه نوشتاری. مولانا مثنوی را در مکانهای مختلف بیان کرده است و شاگردانش از آن یادداشتبرداری کردهاند.
مصحح «هشت رساله سهروردی» با اشاره به مشکلاتی که بر سر راه تصحیح متون وجود دارد، گفت: از گذشته ما آثار ارزشمندی در ادبیات داشتهایم که هر یک به طریقی تصحیح شدهاند. متأسفانه در برخی موارد خستگی نویسنده سبب شده برخی الفاظ، و حتی در برخی موارد مصراعها جا به جا بشوند. البته اشکالات نگارشی در نسخهها همیشه مشکل اصلی تصحیح بوده است.
وی افزود: در برخی موارد مشخص نیست مستنسخین چند درصد سواد داشتهاند. نکته دیگر اینکه همه کسانی که مثنوی را تصحیح کردند لاجرم مولویشناس نبودند. مثنوی از یک سو متن تاریخی است و از سوی دیگر ادبی. در حقیقت مثنوی ماحصل تجربیات صوفیانه مولانا است و کسی که مثنوی را تصحیح میکند باید چندین علم را بداند.
محمدی درباره هدف از تصحیح مثنوی وجود برخی مشکلات در آثار پیشین دانست و گفت: نکته دیگر که تصحیح مجدد این اثر را ضروری کرد، بیان اغلاط مصححان پیشین بود. بعضی اشتباهاتی که دیگران متوجه آن نشده بودند. من به واسطه اینکه چهل سال کار پژوهش بر روی آثار مولانا را دارم شروع به مرور مثنوی را تصحیح کردم و تمام نسخهها را دیدم و میتوانم به جرأت بگویم همه دچار اشکال بودند.
نویسنده کتاب «مولانا پیر عشق و سما» و «مصحف خاموشان» افزود: در نسخههایی که امروز مرور کردم در بسیاری از موارد اعرابگذاری نمیشود و خواننده دچار مشکل می شود. بسیاری از مصححان به غلط اعرابگذاری کردهاند و در مثنوی احادیثی است که مرجع ندارد و تا کسی صرف و نحو نداند نمیتواند اعرابگذاری کند و باید حدیثشناس باشد تا متن را منطبق کند.
این مولاناشناس زبان مثنوی را زبان گفتاری دانست و گفت: هماکنون مثنوی به متنی نوشتاری تبدیل شده، اما زبان مثنوی همیشه گفتاری است و اگر واژهای به غلط تلفظ شود از لحاظ نگارش مشکلساز میشود. شیوه مولانا، شیوه عرفا است و اگر کسی که تصحیح میکند زبان عرفان را نداند در مفهوم گم میشود. بر این مبنا تصور میکنم تصحیح متون جز کارهای اساسی است منتها باید از افراد دارای تجارب علمی و متخصصان طلب کرد.
وی ادامه داد: مثنوی روی دوم سکه عرفان است و اثر دوم مولانا دیوان کبیر است. کسانی که دیوان کبیر را نخوانده باشند در تصحیح مثنوی ناتوان خواهند بود. تنها تفاوت مثنوی با دیوان کبیر شاید در قالبهای آن است. در مثنوی مولانا معلمی آگاه است و در دیوان کبیر خروش مولانا به چشم میخورد. در هیچ حکایتی در مثنوی وجود ندارد که مولانا حالت مستانه نداشته باشد و دگرگون نشود.
محمدی در پایان با اعتقاد بر اینکه در تصحیح متون عرفانی، به خصوص مثنوی باید الفاظ دقیق باشد، گفت: در تصحیحاتی که از مثنوی من دیدم از لحاظ خوانش تفاوتهایی دیده میشود و آنچه مسلم است برای صحیح خواندن به غیر از اعراب، علامتگذاری درست در نگارش لازم است.
نظرات