گفتوگو با معصومه ابراهیمی نویسنده و مدیر نشر فرهامه
دیوها و هیولاهایی که در بستری انسانشناسانه و مردمشناسانه بررسی میشوند
ابراهیمی میگوید: کتاب «دیوشناسی ایرانی» به جهان دیوها، هیولاها و موجودات شریر در ایران میپردازد. کتاب هیولاها و موجودات وهمی که فقط در باور مردم وجود دارند را در بستری انسانشناسانه و مردمشناسانه مورد بررسی قرار داده و اینکه این بررسی چه فایده و اهمیتی در جهان معاصر دارد.
نشر فرهامه در نمایشگاه کتاب امسال چه کتابهایی را عرضه کرده است؟
ما امسال سعی کردیم با کتابهایی تازه در زمینه انسانشناسی و فولکلور در نمایشگاه حاضر شویم. هر چند با توجه به مسائل مرتبط با مقوله کاغذ و اینکه کاغذ دیر به دست ما رسید متاسفانه نتوانستیم بعضی از آثارمان را به نمایشگاه برسانیم. با این وجود حدود 10 عنوان تازه کتاب در نمایشگاه امسال عرضه کردهایم.
این ده عنوان چه حوزههایی را شامل میشوند؟
یکی از کتابهای تازه ما، کتاب «معنای بیماری» است که بحثی پدیدارشناختی درباره بیماری را طرح میکند و به این موضوع میپردازد که معنای بیماری بر مبنای تفاوتهای فرهنگی، نسبی است و معنای خاص و دقیق جهانشمولی برای آن نمیتوان قائل شد. حرف کتاب این است که بیماری را باید در بافتاری پدیدارشناسانه بررسی کرد.
یکی از کتابهای جالب توجه شما، کتاب «کردهاو خاستگاه آنها» است. این کتاب از چه منظری به مقوله کردشناسی توجه میکند؟
کتاب «کردها و خاستگاه آنها» به مقوله روششناسی مطالعات کردی میپردازد. برای اولین بار در این کتاب، نویسنده که یک کردشناس و ایرانشناس برجسته است، سعی کرده است به مناقشاتی که درباره منشاء و خاستگاه کردها وجود دارد، پاسخی دقیق و علمی بدهد و با تحقیقی جامع و کامل به سراغ پاسخ این سوال برود. نویسنده در این کتاب منابع متعددی به زبانهای مختلف را مبنای کار خود قرار داده است و تلاش داشته نظریه جدیدی در زمینه مورد بررسی خود ارائه دهد. این کتاب روششناسی را به عنوان یک اصل مهم در مطالعات قومشناسی به خوبی معرفی میکند و مبنای کار قرار میدهد.
نویسنده این کتاب چه کسی است؟
این کتاب را گارنیک آساطوریان استاد دانشگاه اسلوونی در ایروان ارمنستان هستند و با این کتاب تلاش کردهاند در مطالعات قومشناختی مربوط به حوزه تمدنی ایران روشی تازه را در پیش بگیرند که میتواند برای پژوهشگران جالب توجه باشد.
گویا کتاب دیگری هم از ایشان منتشر کردهاید؟
کتاب دیگری که از ایشان ترجمه شده و نشر فرهامه آن را منتشر کرده است «دین ملکطاووس؛ یزیدیها و جهان معنوی آنها» نام دارد. این کتاب اثر بینظیری در مورد یزیدیهاست. این کتاب از این جهت بینظیر است که جامعه یزیدیها، جامعهای بسته و مرموز است و به همین دلیل مطالعهای دقیق فارغ از هر نوع جانبداری کمتر در مورد این گروه دینی صورت گرفته است. اما خوشبختانه نویسندگان این کتاب که گارنیک آساطوریان و ویکتوریا آرکلوا هستند تلاش کردهاند با تحقیقات میدانی بسیار گسترده، طی 10 سال اطلاعات جامعی از مسائل مرتبط با جهانبینی، فرهنگ، فولکلور و هستیشناسی یزیدیان به ما ارائه کنند. این کتاب برای همه کسانی که به مطالعه در زمینه اقوام و ملتهای مختلف علاقهمند هستند بسیار جذاب خواهد بود. این کتاب همچنین از این جهت که سبک نوشتاری آکادمیک منحصر به فردی دارد میتواند برای کسانی که مایل به فعالیت تحقیقاتی در حوزههای مردمشناسی و قومشناسی هستند الگو قرار بگیرد.
انتشارات فرهامه در زمینه انتشار مقالات فرهنگنامههای جهانی هم فعال است. در این زمینه چه کتاب تازهای را عرضه کردهاید؟
یکی از کتابهایی که در این زمینه منتشر کردهایم «فرهنگنامه اسلام» نام دارد. این کتاب خلاصهای از دانشنامه اسلام است که در بریل و در شانزده جلد چاپ شده است. نویسنده این کتاب امری وان دونزل مهمترین اعلام جهان اسلام را در این کتاب گرد آورده است. ترجمه این کتاب بسیار کار پرزحمتی بود و مترجم آن پیمان متین سالها برای ترجمه این کتاب زمان صرف کرده است. علت سخت و زمانبر بودن ترجمه کتاب هم این بود که اعلام کتاب به زبانهای مختلف از اردو و پشتو تا انگلیسی و فارسی و عربی بوده است و ضبط این اسامی باید با منابع مختلف تطبیق داده میشد. بالغ بر سه هزار مدخل در این کتاب گردآوری شده و مترجم مجبور بوده است برای هر کدام از مدخلها منابع متعددی را بررسی کند تا از صحت و سقم مطالب اطمینان پیدا کند. این کتاب برای تمام کسانی که در حوزه فرهنگپژوهی و اسلامپژوهی فعالیت میکنند از منابع بسیار لازم است و میتواند پژوهشگران را از بررسی منابع متعددی بینیاز کند.
کتابی هم از خود شما منتشر شده که دیوشناسی ایرانی نام دارد. درباره این کتاب و نوع تحقیقی که انجام دادهاید توضیح دهید.
این کتاب رساله دکتری من است و به جهان دیوها، هیولاها و موجودات شریر در ایران میپردازد. کتاب در این مورد صحبت میکند که چگونه میشود هیولاها و موجودات وهمی که فقط در باور مردم وجود دارند را در بستری انسانشناسانه و مردمشناسانه مورد بررسی قرار داد و این بررسی چه فایده و اهمیتی در جهان معاصر دارد. تلاش من این بوده که در تمام کتاب به جای آنکه به مقوله اعتبار یا بودن و نبودن موجودات شریر بپردازم، به حضور آنان در باورها، اعتقادات و مراسم ما ایرانیان بپردازم. به عبارتی ما به موازات جهان انسانی، جهانی دیوی هم داریم که مطالعه در این جهان از مسیر مردمشناسی ممکن است.
به طور معمول مطالعه درباره مقوله دیو در ساختار مطالعات اسطورهشناختی طبقهبندی میشود. کتاب شما تا چه میزان به خاستگاههای اسطورهای دیو پرداخته و نسبت این خاستگاه با باورهای عمومی درباره موجودات شریر را چگونه ارزیابی کرده است؟
به طور کلی این کتاب دیو را در معنایی بسیار جامع میبیند و وقتی از دیو سخن میگوید نوعی تسمیه کل بر جزء را مراد قرار میدهد. در این کتاب تمام موجودات وهمی از قبیل نسناس، پری و... هم جزو دیوها طبقهبندی شده است. البته پژوهشهایی هستند که فقط معنای دیو را در شاهنامه و دیگر متون اسطورهای مدنظر قرار میدهند. این کتاب در عین اینکه آن پژوهشها را مدنظر قرار میدهد تلاش کرده است باورهای ناپیدایی که در فرهنگ توده وجود دارد را محور بررسی قرار دهد. یکی از ویژگیهای این کتاب این است که تنها به بازنمایی باورها و اعتقادات مردم نپرداخته و تفسیر و شرح این اعتقادات را هم مدنظر قرار داده است. یکی از آفتهای پژوهش در ایران این است که به گزارش بسنده میکند و کمتر به تفسیر و تشریح میپردازد. در این کتاب تلاش شده که از این آفت دوری گزیده شود.
کتابهایی هم درباره مقولات مرتبط با انسانشناسی پزشکی منتشر کردهاید. درباره این کتابها هم توضیح دهید.
یکی از کتابهای این حوزه «بدن اسطرلابی» است. این کتاب سعی کرده طبهای عامه و طبهای سنتی را از هم تفکیک کند. به طور معمول ما با خلط این دو مقوله با یکدیگر مواجه هستیم. این کتاب درآمدی بر فلسفه طب عامه محسوب میشود. در این کتاب طب عامه مادر همه طبها دانسته شده است. طب عامه با جادو، باورهایی که امروز خرافی محسوب میشود و... درآمیخته است. تفاوت طب عامه با طب سنتی این است که طب سنتی طب علمی زمان گذشته است و تلاش میکند مبتنی بر تعقل شکل بگیرد و حرکت کند.
دلیل اینکه این کتاب «بدن اسطرلابی» نامیده شده چیست؟
در دیدگاه عامه بدن بخشی از یک جهان کلی است و بیماری پدیدهای نیست که بر ما عارض شود، بلکه از ماست و درون ماست و بخش جداییناپذیری از ماست. از آنجا که برای شناخت این کلیت که بدن بخشی از آن است از اسطرلاب بهره برده میشده و برای اشاره به این مضمون، این کتاب بدن اسطرلابی نامیده شده است.
نظر شما