استاد دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است چاپ کتاب توسط انتشارات دانشگاهی تحت تأثیر نگاههای سیاسی و جناحی است و منطق علم برای برگزیدن آثار برای انتشار نمیشود.
ازآنجاییکه چاپ کتاب از تولیدات مبتنی بر پژوهشهای علمی داخلی برای بسیاری از ناشران در عمل مقرونبهصرفه نیست، انتشارات دانشگاهی سهم به سزایی در ارائه چنین کتابهایی به جامعه علمی کشور دارند. همچنین انتشارات دانشگاهی به دلیل برخورداری از پشتوانه اعضای هیأت علمی دانشگاه میتوانند با چاپ هدفمند کتاب، به حرکت و رشد علمی کشور کمک شایانی کنند.
با این مقدمه اگر نگاهی به کتابهای حوزه رسانه و ارتباطاتی که توسط انتشارات دانشگاهی انداخته شود، بهخوبی میتوان دریافت در سالهای اخیر تعداد عناوین جدید کاهش پیداکرده است. درحالیکه حوزه یادشده در دنیای امروز بسیار پویاست و موضوعات جدیدی در این بخش معرفی میشوند. امروزه نظریات جدیدی در حوزه رسانه و ارتباطات معرفیشده است که متناسب با آن میتوان سیاستگذاریهای فضای مجازی را انجام داد. همچنین روشهای جدیدی در بخش تحقیق ارتباطات معرفیشده که متناسب با آن اساتید عضو هیأت علمی دانشگاههایی که در آن رشتههای مرتبط تدریس میکنند، میتوانند به تحقیق و بررسی آن بپردازند و خودشان در پیشبرد روشهای جدید پیشگام شوند.
اما همانطور که اشاره شد چاپ عناوین جدید در حوزه رسانه و ارتباطات توسط انتشارات دانشگاهی کاهش پیداکرده و به عبارت بهتر در بعضی دانشگاههای مادر همچون دانشگاه علامه طباطبایی که تنها دانشکده تخصصی ارتباطات را در خود دارد، تعداد کتابهای چاپشده مجموعه انتشاراتی این دانشگاه در حوزه روزنامهنگاری، رسانه و ارتباطات کاهش دارد.
نگاهی به کتابهای چاپشده انتشارات دانشگاهی در نمایشگاه کتاب امسال نشان میداد این وضعیت تنها مختص انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی نبود بلکه دانشگاه صداوسیما و دانشگاه آزاد اسلامی هم تعداد عناوین جدیدشان زیاد نبود یا بخش کتابهای رسانهایشان خیلی چشمگیر نبود. دانشگاه امام صادق (ع) هم که وضع بهتری در چاپ کتاب داشت حداقل به بخش فرهنگ بیشتر از رسانه پرداخته بود.
سید رضا نقیب السادات، عضو هیأت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی که در حوزه روشهای تحقیق در ارتباطات فعالیت گستردهای انجام میدهد و در همین دانشگاه در حال راهاندازی هستهای علمی ـ پژوهشی است درباره شرایط چاپ کتاب توسط انتشارات دانشگاهی به خبرنگار کتاب ایران (ایبنا) میگوید در فرایند داوری کتاب توسط انتشارات دانشگاهی رانتخواری وجود دارد. اما برای حفظ ظاهر به اساتیدی که فعالیت تحقیقاتی زیادی دارند گفته میشود که آثار خود را جهت چاپ به مجموعه انتشارات دانشگاه بسپارید.
این استاد ارتباطات که بالغبر دهها کتاب تألیفی دارد،بیان می کند که انتشارات دانشگاهی در مرحله داوری آثار به دست افراد بدون تخصص سپرده میشود و در این فرایند دست اندازهای متعددی برای یک استاد دانشگاه ایجاد میشود. این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از چاپ کتاب توسط انتشارات این دانشگاه تأکید میکند چاپ نشدن درست کتاب بهوسیله انتشارات دانشگاهی ضمن اینکه به پایین آمدن منزلت استاد منجر میشود، باعث ایجاد بازار سیاه کتاب هم میشود.
نقیب السادات در خصوص وضعیت چاپ کتاب توسط انتشارات دانشگاهی و بهخصوص کتابهای حوزه ارتباطات مصاحبهای با ایبنا انجام داده است که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
به لحاظ بهروز بودن کتابهای حوزه تحقیق در ارتباطات فاصله ایران با کشورهای پیشرفته چگونه است؟
در حوزه پژوهش عمدتاً علاقهمندان زیادی وجود دارد که بیشترشان از استادان دانشگاههای کشور یا پژوهشگرانی هستند که در این حوزهها اشتغال دارند و از سر علاقه، به تدوین آثار مختلف در این عرصه و یا ترجمه منابع جدید اقدام کردهاند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که فاصله چندان زیادی بین ما با کشورهای پیشرفته وجود ندارد و دستکم پس از مدت کوتاهی از انتشار اینگونه آثار در کشورهای دیگر، در ایران نیز به این زمینهها پرداخته میشود.
آیا تولید کتابهایی که مبتنی بر روشهای جدید تحقیق در ارتباطات هستند در ایران بهراحتی منتشر میشوند؟ معمولاً برای تولید کتابهایی که روشهای جدید تحقیقاتی را در برمیگیرد چقدر زمان سپری میشود؟
معمولاً جنبه حمایتی سازمانی از این عرصهها کم است و عمدتاً تابعی از علایق محققان و استادانی است که به این عرصه اشتغال دارند. عمدتاً چاپ کتاب در دانشگاهها از چارچوبهای خاص و متأسفانه فرایندهای نادرستی تبعیت میکند که بیشتر تحت تأثیر تفکرات سیاسی یا جناحی است تا منطق علم؛ بنابراین یک محقق باید با اثر خود به ناشران متعددی رجوع کند تا ناشر مناسب و مرتبط باکار را یافته و اثر خود را در اختیار وی بگذارد و یا آنکه خود ناشر شود. اما از زمان آماده شدن اثر، در صورت وجود ناشر و با در نظر نگرفتن دشوارهای کاغذ، در مدت 2 تا 3 ماه قابلچاپ است.
آیا ناشران تخصصی این رشته کتابهای ارتباطاتی بهطور عام و به شکل خاص تحقیقات در ارتباطات را بهخوبی توزیع میکنند. بهعنوان یکی از نویسندگانی که در این حوزه تألیفهای متعددی داشتید آیا با مشکلاتی همچون توزیع نامناسب و معرفی نشدن مواجه شدید؟
نظام توزیع کتاب، اتفاقاً یکی از مشکلات اصلی این عرصه است. یعنی اکثر ناشران با این مقوله مسئله داشتهاند و یکی از مشکلات نشر همین است که البته عرصه ارتباطات هم از این قاعده مستثنی نیست. درزمینه توزیع برخی از ناشران با مؤلفان و نویسندگان تا زمان چاپ به توافق میرسند و توزیع را بر عهده نویسنده یا مؤلف میگذارند که البته اخیراً هم با دیجیتالی شدن فرایند نشر، این موضوع شدت پیداکرده است.
چند کتاب من نیز با همین دشواری مواجه بود یعنی ضعف معرفی آثار نشر شده، ضعف توزیع آثار نشر شده؛ ضعف یا عدم ارسال آثار به نمایشگاههای فصلی ،سالانه یا بینالمللی کتاب و درصدها یا سهمهای متفاوت پشت جلد برای توزیع و فروش کتاب (بهخصوص با مشکلاتی که برای تأمین کاغذ نشر و گرانی هزینههای چاپ ایجادشده ،قیمتها بهشدت در نوسان است).
چقدر در جامعه علمی کتابهای تألیف شده جایگاه دارند و قابلپذیرش هستند (البته کتابهایی که از پشتوانه علمی برخوردارند و نویسندگان آن دارای جایگاه و مرتبه هستند؟
تألیفها یا ترجمههای خوب، جای خود را بهسرعت در بین آثار دیگر باز میکنند. یعنی اثری که تولید آن زحمت زیادی برای نویسنده یا مترجم داشته است، کاملاً مشهود بوده و به سؤالهای علمی این عرصه بهخوبی پاسخ میدهد. بنابراین هم از جانب اساتید و پژوهشگران و هم از جانب دانشجویان مورداستفاده قرار میگیرد. البته گاه ممکن است از جانب برخی از افراد مورد اذعان قرار نگیرد؛ اما از آثار قطعاً بهرهبرداری میشود.
آیا میتوان ضعف عمومی که در میان دانشجویان در اجرای تحقیقات علمی وجود دارد را به خاطر ضعف کتابهای تحقیقاتی دانست؟ به نظر شما خلأ این بخش ناشی از کجاست؟
این ضعف، از نوعی ضعف دانشی و مهارتی نشات میگیرد. در کنار آن عدم اطلاع از کتب و آثار منتشرشده در عرصههای مختلف علمی است. امروز هم عناوین چاپشده و هم شمار و دفعات چاپ آثار قابلتوجه است. مشکل در کمرنگ شدن روحیه جستجوگری و دسترسی آسان به آثار است. شاید ظهور فناوریهای نوین ارتباطی، قدری روی این روحیه تأثیر گذاشته و افراد ترجیح میدهند که با رجوع به اینترنت بهسادگی نیازهای علمی و تحقیقاتی خود را مرتفع کنند. البته از جانب دیگر این فناوریها امتیازی برای تحقیقات نیز هست؛ زیرا بسیاری از آثار، کتب و منابع موردنیاز یا حتی تازههای نشر در شبکههای اطلاعرسانی اینترنتی موجود باشد.
بههرحال بازار امروز نشر در حوزه رسانه، بازار نسبتاً بهروز و قابل بهرهبرداری است. شاید یک دلیل این موضوع، جاذبههای حوزه ارتباطات و رسانهها است. علاوه بر آن موضوع دیگر شتاب تحولات علمی در این عرصه است.
با توجه به اینکه یادگیری روشهای تحقیقاتی نیازمند یک فرایند تدریجی و همراه با استاد است، و همه دانشجویان کشور امکان بهرهگیری از حضور اساتید مجرب را ندارند، فکر میکنید اضافه شدن لوح فشردههای آموزشی به کتابهای آموزشی که مبتنی بر جدول، نمودار و فیلم باشد امکانپذیر است؟ و اینکه کمککننده خواهد بود؟ آیا این موضوع ازنظر ضوابط وزارت علوم قابلاجرا هست؟
قطعاً ترکیبی شدن شیوههای انتقال پیام، در کنار تأکید و تکرار مضامین اصلی موردنظر برای یادگیری با قالبهای مختلف، هم ماندگاری و هم یادگیری را برای افراد به همراه میآورد. اگر این قابلیت به کتابهای دانشگاهی و بخصوص برای آموزش جنبههای مهارتی آموزهها اضافه شود، تغییر جدی و عمیقی رقم میخورد. یافتههای تحقیقات امروز در عرصههای یادگیری و انتقال پیام در عرصههای مختلف ارتباطی و فعالیت رسانهها نیز اثباتکننده این ادعا است.
در پژوهشی دانشگاهی که در قالب پایاننامه توسط زند شیرازی صورت گرفت، تغییرات ادراکی را از تصور محوری به تصویر محور در گروههای سنی مدرسهای به دست آورد. یعنی امروز افراد بجای تأکید بیشتر بر تصورات خود از موضوع، بهواسطه حافظه بر تصویرهایی که از کانالهای مختلف رسانهای به دست میآورند بیشتر تکیه کرده و جنبههای دانشی ایشان بهواسطه این رسانهها، تقویت میشود. بر همین اساس هم میتوان نتیجه گرفت که اجرای روشهای ترکیبی اقدامی نوآورانه و کاربردی خواهد بود.
پیشنهاد شما برای چاپ و انتشار بهتر کتابهای حوزه ارتباطات (بهطور خاص تحقیق در حوزه ارتباطات) چیست؟
باید این عرصه که از پرجاذبهترین و بهروزترین عرصهها است از طریق مراکز تخصصی موردحمایت قرار گیرد. ناشران تخصصی در حوزههای مختلف بیشتر محل رجوع علاقهمندان و کارشناسان عرصههای مختلف هستند.
از میان برداشتن رانتخواری نشر در برخی از بخشهای انتشاراتی دانشگاهها، که بهجای حمایت از آثار همکاران دانشگاهیشان، با اعمال سلیقه و اعطای امتیاز به برخی از همپالگیهای خود، برای پیشرفت استادان زحمتکش دانشگاه، مانعتراشی میکنند، از این طریق نهتنها دشواری معیشتی برای ایشان به دلیل حمایت نکردن از آثار علمی تولیدشده ایجاد میکنند؛ بلکه سد راه نشر علم، نوآوریها و ابداعات تازه استادان، پژوهشگران و متخصصان این عرصه میشوند و درعینحال پیشرفت علمی ایشان را یا متوقف کرده یا به تعویق میاندازند و البته با حمایت کاذب از برخی آثار دیگر، باعث روانه کردن آثاری به بازار میشوند که ممکن است چندان محل تغییر یا اثرگذاری نباشد. به این ترتیب افرادی برجسته میشوند و بهزعم برخی دوستان، ارتقای حبابی برخی افراد را به همراه دارد که شاید ضایع کردن حق دیگران و نادیده انگاشتن توانمندیها و قابلیتهای افراد دیگر فعال در عرصههای علمی است.
نظر شما