در میزگرد بررسی عملکرد امور بینالملل و ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب بیان شد:
ورود ناشران بینالمللی به ایران بهمعنی ورود ارز است/ زمان برگزاری بخش بینالملل کاهش یابد
به گفته مسئولان بینالملل نمایشگاه سیودوم، مشکلات اساسی این بخش به کمبود زمان برای برنامهریزی باز میگردد و از طرفی 11 روز برای فعالیت بینالمللی زیاد است.
برای بررسی عملکرد این دو بخش، با با احمد شاکری، مدیر کمیته بینالملل و احد رضایی، مدیر کمیته ناشران خارجی سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میزگردی برگزارش شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
سیودومین دوره نمایشگاه هم گذشت و حالا سوال اصلی این است که بعد از گذشت 32 دوره از این رویداد، فکر میکنید به اهداف در نظر گرفته شده در بخش بینالملل نزدیک شدهایم؟
شاکری: باید توجه داشته باشیم منظور از حوزه بینالملل در نمایشگاه، بخش امور بینالملل و کمیته ناشران خارجی است و این دو بخش از هم جدا نیستند. وقتی ما از عنوان نمایشگاه بینالمللی کتاب استفاده میکنیم، این عبارت مشتمل بر حوزههایی است که کمیته ناشران خارجی هم یک قسمت مهم آن محسوب میشود.
در توضیح بخش امور بینالملل، حافظهای تاریخی از عملکرد پیشین وجود دارد که صرفنظر از بازخوانی گذشته، شرایط حال از آثار آن بیبهره نیست و در این گفتوگو میخواهیم از حال به آینده برسیم.
میدانید که در سالیان اخیر و در حوزه بینالملل، یکی از قسمتهای مهم نمایشگاه، مهمان ویژه نمایشگاه بوده است که از چندین سال قبل با حضور افغانستان در نمایشگاه کتاب شروع شد و بعد از آن کشورهای عمان، روسیه، صربستان و امسال کشور چین در نمایشگاه شرکت کردند. به نظرم امسال نمایشگاه تا حد زیادی به هدفهای خود در استانداردهای حضور بینالمللی یک کشور نزدیک شد، یا به عبارتی حضور چین به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه تهران این را نشان داد که اگر مهمان ویژه فرصت کافی و به اندازه در اختیار داشته باشد، میتواند در بازار نشر ایران سرمایهگذاری کند؛ البته نباید فراموش کرد که رفتی بود و آمدی داشت. وقتی میگوییم که چین در نمایشگاه تهران با قوت شرکت کرد قطعا ایران هم سعی کرد در نمایشگاه چین با قوت شرکت کند. هر چند ممکن است زمان ما برای حضور ناشران در چین کم بوده باشد در حالی که کشور چین دو سال وقت برای برنامهریزی داشت. سه سال پیش کشورهای مهمان ویژه در اقدامی آیندهنگرانه توسط شورای سیاستگذاری نمایشگاه مشخص شدند و به طرف چینی هم اعلام شد که در سال 2019 مهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران خواهد شد. پس از آن حضور ایران در نمایشگاه پکن نشان داد که بستر مناسبی برای حضور ناشران چینی در ایران مهیاست.
حضور کشور چین برای نمایشگاه کتاب درآمدزایی داشت
حضور کشور چین برای ما نه تنها هزینهای (هزینه به معنای مالی) نداشت، حتی درآمدزایی هم داشت و اگر آگاهانهتر در این دوره از نمایشگاه برخورد میشد، نمایشگاه میتوانست درآمدزایی بیشتری هم داشته باشد. در همین وضعیت هم امسال بخش بینالملل در حد وسعش یکی از درآمدزاترین بخشهای ممکن در نمایشگاه کتاب بود که آمارش منتشر خواهدشد. این روند نشان داد که اگر قرار است واژه «دیپلماسی فرهنگی» معنای واقعی داشته باشد، بدون «دیپلماسی اقتصادی» ممکن نیست و اگر بخواهیم کاری اساسی کنیم باید اقتصاد نشر را جدی بگیریم و به حضور تزئینی مهمانان بسنده نکنیم.
از طرفی یکی از تفاوتهایی که بخش اموربینالملل با کمیته ناشران خارجی دارد این است که این بخش بیشتر جنبه حاکمیتی و ترویجی دارد. در امور بینالملل کمتر فروش کتاب داریم. برای حضور نمایندگان کشورهای مختلف اقداماتی از مسیرها و مجراهای متفاوت انجام و فراخوانی داده میشود و حتی به سفارتخانهها و نمایندگان کشورهای مختلف دعوتنامه ارسال میشود و براساس درخواست آنها در نمایشگاه بینالمللی جایابی انجام میشود.
باید گردشگری نمایشگاهی داشتهباشیم
درباره بورسیههای مهمان و کشورهای مهمان البته طبق هر سال نظرهای متفاوتی وجود دارد. امسال تلاش شد بر اساس آئیننامه موجود و نگاه صرفهجویی حاکم بر کل نمایشگاه، مهمانها ضابطهمندتر و با هزینههای کمتری حضور داشته باشند؛ زیرا شاهد هستیم که نمایشگاههای بینالمللی مختلف به دلیل شرایط اقتصادی حاکم در دنیا با بیشترین بازده، کمتر هزینه میکنند. بنابراین شورایی تشکیل شد و براساس تشخیص آنان افراد انتخاب شدند. نکته مهم این است که همه چیز در دنیای نشر بینالملل قاعدتا به صورت پروتکل متقابل است. اگر امتیازی داده میشود، متقابلا باید امتیازی دریافت شود. این نگاه یک سویه با تمام نقدهای وارد بر نشر ما نگاه تاریخ مصرفدار و به نوعی پیداکردن نظم در بینظمی است. به نظر من در حالت ایدهآل و همانند نمایشگاههای دیگر باید به این سمت پیش برویم که کنار نمایشگاه کتاب، گردشگری نمایشگاهی هم داشتهباشیم، یعنی فقط نخواهیم مدیریت هزینه شود، بلکه در پس ذهن خود نیم نگاهی به مدیریت درآمد هم وجود داشته باشد. میشود از هر علاقهمند به نشر ایران دعوت کرد تا در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور داشته باشد چراکه ورود ناشران بینالمللی به ایران، به معنی ورود ارز است. اگر تعداد هیات چینی که به ایران آمد را حدود 250 نفر فرض کنیم، تصور کنید از زمان ورود تا خروج آنها چه مقدار ارز از اسکان در هتل تا تشریفات و امور جانبی به کشور تزریق شده است؟ پس میشود مهمانهایی به ایران دعوت کرد تا موجب درآمدزایی شوند. البته که نظارت بر این مسیر هم خیلی مهم است تا آسیب کمتری وارد شود.
در نیم طبقه بالا بخش رایت سنتر و ناشران علاقهمند جدا بود، برخی از آژانسهای ادبی و ناشران ادبی در رایتسنتر میز داشتند و مذاکره میکردند و به غرفه خود در بخش بینالملل بازمیگشتند، آیا دلیل خاصی داشت؟
شاکری: یک قسمت امور بینالملل، قسمت بازار جهانی بود که نسبت به سالهای قبل تغییر کرد و به لحاظ مکانی دو فضا داشت: یک بخش که رایتسنتر بود و بخشی که ناشران علاقهمند شرکت کردند و نقدهایی بر آن وارد شد و فکر میکنم باید به سمتی برویم که بازار جهانی ما فرم مشخصی شاید شبیه باشگاه تجاری فرانکفورت داشته باشد؛ البته که ما برای این اتفاق محدودیتهایی داریم که باید برای آن راه حلهایی پیدا کنیم. دلیل جدایی این دو فضا از هم محدودیت فضایی بود، امسال بنابر تصمیمی که گرفته شد، 600 متر از فضایی که مربوط به بخش بینالملل بود به کمیته علمی فرهنگی اختصاص داده شد، به ناچار و براساس توافق با مدیریت کمیته علمی فرهنگی و براساس بودجه مصوب کمیسیون معاملات نمایشگاه برای بخش بینالملل، این فضا را حذف کردیم تا چیدمان بخش را حفظ کنیم. طبیعی است که براساس این تعییر ناگزیر، برخی راضی یا ناراضی باشند.
بخش بینالملل برای دورههای بعد بازتعریف شود
نظر شما درباره اینکه بخش بینالملل به دو قسمت ناشران خارجی و اموربینالملل تقسیم شده بود، چیست؟
رضایی: پیش از این دو بخش ناشران خارجی و اموربینالملل یکی بود به صورتی که یک طرف سالن بینالملل، ناشران خارجی و طرف دیگر بازار جهانی قرار داشت. زیر یک سقف بودن این دو بخش منطقیتر بود. الان شاخ و برگ بینالملل را خیلی زیاد کرده اند به صورتی که به دلیل محدودیت فضا نمیتوانند با ناشران خارجی در یک مکان قرار بگیرند. به نظرم باید این مساله برای سال آینده بازتعریف شود، زیرا برای کسانی که به نمایشگاه مراجعه میکنند هم این مساله نامشخص است. ناشران خارجی باید در ادامه بخش بینالملل باشند، اما از جهت فیزیکی و اجرا، زیر یک سقف جادادن آنها ممکن نیست. پس باید نام بخش بینالملل تغییر کند. برای مثال بازار جهانی نامگیرد که در واقع نیز بازار جهانی است یا هر نام دیگری که زیبنده آن بخش باشد. وقتی میگوییم نمایشگاه بینالمللی کتاب، باید ابزارهای آن را هم داشته باشیم، که یکی از آنها اطلاعرسانی دقیق به مخاطب داخلی و خارجی است یعنی اینکه بداند وارد نمایشگاه میشود چه سالنی با چه مشخصاتی را میخواهد.
یکیشدن زمانی معنی پیدا میکند که مکانی برای آن وجود داشته باشد،یا حداقل دو سالن کنار هم باشند. در صورتی که در مصلی امام خمینی و شهر آفتاب چنین فضایی نداریم پس باید اسمها را بازتعریف کنیم تا مخاطب و مدیر بدانند که چه باید بکند.
مگر نمیتوان برای مثال کل رواق شرقی را به حوزه بینالملل اختصاص داد؟
رضایی: نمایشگاه خیلی بزرگ شده است. بزرگی هم فقط محدود به فضای فیزیکی نمایشگاه است و در شرایط ثبت نام و مقررات دقت لازم را نداریم. برای مثال ناشری توانسته کتابهایش را در سه غرفه پخش کند، یعنی مقررات به معنی واقعی رعایت نمیشود.
شاکری: این را هم اجازه بدهید تکرار کنم که تعریف مدیران بالا دستی از این حوزه کاملا واضح و مشخص است. امور بینالملل نمایشگاه، امور حاکمیتی تلقی میشود. براین اساس، در این سالها روندی منطقی شکل گرفته است؛ و اینکه در آینده امور بینالملل به چه صورت به فعالیتهایش ادامه دهد نیاز به بازبینیها و آسیبشناسیهای خاص خود دارد.
با در نظر گرفتن تمام ملاحظات نمایشگاه، برای اینکه این نمایشگاه بینالمللی باشد باید محل تردد و حضور کشورهای مختلف شود. ما باید شاهد حضور ناشران کشورهای مختلف در این نمایشگاه باشیم در حالی که در بخش ناشران خارجی ناشری نمیبینیم، این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
رضایی: اگر به نمایشگاه اول تا سیزدهم توجه کنید، وضعیت به این شکل نبود. قبلا ناشران لاتین و عرب در دو سالن فعال بودند. لذا به نظر من ادغام این دو بخش کمک به بهتر انجام شدن برنامههای آن نمیکند چون برنامه باید توسط مدیریت بالادستی ابلاغ و توسط مدیران اجرا شود. در خصوص حضور مستقیم ناشران عرض کنم که به معنایی امکانپذیر نیست که ناشر خود در همه نمایشگاهها حضورداشتهباشد. آنها غیر از نمایشگاه فرانکفورت و لندن معمولا خود به شکل حضوری در سایر نمایشگاهها شرکت نمیکنند، بلکه تیمی را برای شکلگیری ارتباطها به نمایشگاههای مختلف میفرستند و به صورت کاملا حرفهای به فعالیت خود ادامه میدهند. این تیم تشکیل شده از شرکت یا فردی که نماینده آن ناشر در آن کشور از جمله ایران است. نوع کار ناشران خارجی با کار ما متفاوت است. نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاه و فروشگاه است و فروشگاهها حاشیههای خود را دارد. ناشر خارجی نمیتواند چند روز قبل از نمایشگاه در ایران حضور داشته باشد تا به غرفه نظم دهد، یعنی حدود 20 روز باید در تهران برای انجام کارهای غرفه خود حضور داشته باشد آن نیز با چند نفر نیرو، بنابراین برای شرکت در نمایشگاه نمایندهای از طرف خود انتخاب میکند. اینکه چرا مدیر رایت و مدیران بخشهای دیگر به نمایشگاه بینالمللی تهران نمیآیند، باید بگویم تقریباً در این 32 سال هیچ وقت مدیران رایت به ایران نیامدند. باید برای آن کار سرمایهگذاری شود.
نمایشگاه کتاب تهران افت کرده است
چرا ناشران خارجی در نمایشگاه بینالمللی تهران شرکت نمیکنند؟
رضایی: مشکلات سیاسی و اقتصادی موجب میشود که ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب شرکت نکنند. برخی از ناشران خارجی مشکل ویزا و مساله سفر به دیگر کشورها دارند، حال مساله دلار هم به مشکلات قبلی اضافه شد. الان با صد دلار چند کتاب میتوان خرید؟ این برای حضور مستقیم ناشر باتوجه به هزینههای سفر مهم است. پس میتوان گفت نمایشگاه افت کرده است.
به مدیران قبلی این بخش صراحتا گفتم که بخش ارزی را جمع نکنیم، ابتدا معادل آن را پیدا کنیم و بعد جمع کنیم. شاهد این مساله مدیر قبلی است که امروز سمتی در ارشاد ندارد. لذا طی چند سال قبل بخش ناشران خارجی کمی رها شده بود و از حالت خاصی که باید میداشت خارج شده بود. امسال خواستیم به بخش ناشران خارجی سامان دهیم برای همین کتابهای سال 2016 به بالا را در در یک سالن و زیر 2016 را در یک سالن جای دادیم. همین روش 15 تا 20 سال پیش با نام سیستم سوبسیدی انجام میشد. امسال با کمک محسن جوادی، ریاست نمایشگاه و سایر مسئولان در وزارت ارشاد برای این مساله «ارز نیمایی» در نظر گرفته شد تا تفاوت ارز نیمایی و آزاد را وزارت ارشاد پرداخت کند. از ناشران خواستیم که به مخاطبان تخفیف 25 درصدی دهند. برای بالا بردن قدرت خرید مردم این تخفیف را قبول کردیم، موفق هم بودیم. امسال پایهاش گذاشته شد تا بخش ناشران خارجی مشکلهای دورههای قبل را پشتسر بگذارد و وارد مرحله جدید شود، امیدوارم مسیر نمایشگاه تهران با این روش کمی تغیر کند.
همافزایی داشته باشیم تا موازیکاریها کم شود
شاکری: ما ظرف و مظروفی داریم، باید این ظرف را در مدت زمانی (که کم است) پرکنیم. باید مقدمات حضور ناشران خارجی را آماده کنیم. یکی از راهها پیدا کردن مجراهای ارتباطی و دیگری حضور ایران در نمایشگاههای مختلف است تا ناشران در نمایشگاه تهران نمایندگی داشته باشند. این امر متعلق به این دوره هم نبوده و سالیان سال است ادامه دارد.
کاملا مشهود است که وضعیت فعلی مطلوب نیست. باید این وضعیت را تغییردهیم تا ناشران و مراجعهکنندگان بینالمللی با علاقه به نمایشگاه تهران بیایند. مثلا تا جایی که ممکن است و در چارچوب قوانین، روند حضور افرادی که به حضور صنعت نشر ایران در کشورهای دیگر کمک میکند، تسهیل کنیم. از طرفی باید بین نهادهای مختلف داخلی که در حوزه نشر بینالملل فعال هستند، همافزایی وجود داشته باشد تا موازیکاریها کم شود. همه بدانند که فضایی در نمایشگاه است که میتوانند همه ظرفیتهای خود را فارغ از رقابت نشان دهند. گاهی موازیکاری باعث میشود بازده حوزه بینالملل کمتر شود. گاهی بحث صرفهجویی مطرح است.
به نظر شما چطور میتوان مدیریت درآمد داشت؟
شاکری: بخش بینالملل نمایشگاه میتواند درآمدزایی داشته باشد، البته نمیتوان گفت این بخش، خودگردان شود اما میتوان مدیریت درآمد داشت. همه جای دنیا همین است. شما به همین چند نمایشگاه کتاب معروف نگاه کنید. فرانکفورت مشتریهای چندین ساله خود را دارد و بولونیا، پاریس و پکن هم همینطور. در پاریس به راحتی میشد دید که مثلث حضور سه کشور چه درآمدی برای این نمایشگاه داشته است. در چنین فضایی که گاهی هزینه یک بیلبورد محیطی نمایشگاه معادل هزینه اجاره غرفه ماست، ما محدودیتها، ملاحظات، تنوع نگاه و سلیقهها را داریم. راضی نگاه داشتن همه سلایق فکری هم نیاز به برنامهریزی دقیق دارد و نگاه به عرصه بینالملل که دچار نوسان و تغییرات است.
در نمایشگاه کتاب تهران و برای مدیریت بهینه آن، حضور قوی بخش خصوصی در این حوزه نیاز است. برای اینکه بتوانیم این روند اجرا شود باید فرصت برنامهریزی باشد و افراد ماهری حضور داشته باشند که آداب مذاکره برای تسهیل حضور دیگر ناشران را بدانند. الزاما نکته در مهمان بورسیه کردن آنها نیست، باید کاری کنیم تا حس کنند که نشر ایران برای آنها آورد مالی دارد، چطور چینیها این حس را داشتند؟ پس سرمایهگذاری کردند و اینکه ما در بازار چین چقدر میتوانیم سرمایهگذاری کنیم به عملکرد ما بستگی دارد. این یک فرصت و تهدید توامان است. میدانید که چینیها برای این مساله سرمایهگذاری خوبی داشتند و قراردادهای خوبی بستند و اگر حضور سالهای گذشته بدنه نشر ایران در پکن نبود، این کیفیت حضور چین در نمایشگاه تهران ممکن نبود.
برای همین منظور باید امسال حضور متفاوت و هدفمندی در نمایشگاههای خارجی و جشنوارههای ادبی جهانی داشته باشیم. اینکه دور هم بنشینیم و از تکرار مجدد تمام حرفهای گذشته لذت ببریم کافی نیست. در فضای نقد، بدون درنظر گرفتن تجربیات و مسیر طی شده، نظرهای آرمانگرایانه مطرح میشود که گاهی در اجرا انجام آنها ممکن نیست. شاید خود همین بازگشت به گذشته نقد شده باشد. به نظرم بهتر است منتقدان وارد گود شوند و به دور از مصالح فردی و با تکیه بر منافع جمعی، به جای نظر، عمل کنند. همان طور که در این دوره نمایشگاه کتاب این اتفاق افتاد و تا میشد مدیران آژانسهای ادبی کمک کردند. چند ماه دیگر نمایشگاه کتاب فرانکفورت است و تجربه چندین ساله میگوید اگر قرار باشد ترکیب حضور سال آتی نمایشگاه کتاب تهران بسته شود، نمایشگاه کتاب فرانکفورت محل مناسبی برای دعوت و برنامه ریزی است. معاون بینالملل نمایشگاه فرانکفورت به تهران میآید تا تصویر خود از حضور ناشران را شکل بدهد و در دنیای نشر این یک رفتار حرفهای است؛ در اصل هر کسی وظیفه خودش را دارد و یک نفر مسئول غرفه است و یک نفر مسئول رایزنی جهت حضور ناشران. با همدیگر هم پوشانی کاری ندارند و در تکمیل هدف یکدیگر کار میکنند. همه اینها را گفتم که بگویم برای سال بعد هم باید فکر اساسی کرد که چطور ناشران بینالمللی دعوت شوند تا ناشران و آژانسهای ادبی ما بتوانند با آنها قرادادهای خوب ببندد و ارز وارد کنند. راستش تا زمانی که نویسنده ما حقالتالیف دریافت نکند کتابی صادر و کاری انجام نشده است. از طرفی در نمایشگاه تهران هم باید برنامههایی برای نویسندگان، مترجمان و پدیدآورندگان آثار داشته باشیم و جایگاهی برای آنها دیده شود.
در 66 روز نمیتوان فعالیت مفید متفاوتی انجام داد
اشارهای به جریانهای موازی در اموربینالملل کردید؛ فعالیتهایی در آن فضا اتفاق میافتد که به نشر ایران و ارتباطهای بینالمللی کمک نمیکند. برای مثال غرفهای برای اطلاعرسانی درباره کتابخانههای دیجیتال بود که فعالیت بینالملل نداشت. یا چندین ناشر از افغانستان در حال فروش کتاب بودند. حضورهایی که مفید نیست و در آنها همافزایی نمیبینیم. نباید استراتژی داشته باشیم که کدام کشورها با زبان خاص را با چه ظرفیتهایی دعوت کنیم؟
شاکری: بحث کمبود زمان را خیلیها مطرح کردند که هر سال تکرار میشود. منطق این است که از یکسال قبل، سیاستگذاری برگزاری نمایشگاه مشخص شود. در 66 روز نمیتوان فعالیتی مفید و متفاوت در محتوای کار انجام داد. کاری که میتوان کرد این است که مسیر ریلگذاری شده از قبل، براساس امکانات موجود برجامانده ساماندهی و جمعآوری شود و در آبرومندانهترین شکل موجود دست به کار شویم؛ در حالی که هماهنگیهای انجام شده و گاهی به نتیجه رسیده است. از یک منظر دیگر، زمان نمایشگاه 10 روز جابجا و با نمایشگاههای دیگر همزمان شده؛ مثلا در این دوره از نمایشگاه، مشکل زمانبندی حضور مسئولان نمایشگاههای دیگر کشورها وجود داشت زیرا برنامههاشان از 6 ماه قبل هماهنگ شده بود. اگر زمان کافی نباشد هرچقدر هم فکر کنیم تا با هم تصمیم بگیریم به نتیجه نخواهیم رسید. در خصوص قسمتی از سوال شما، بخشی از فعالیتها در اموربینالملل توسط نهادهای فعال داخلی در عرصه بینالملل انجام شد که در این میان برخی از این موارد مدنظر شما، همانهایی هستند که تلاش میکنند تا کتاب ایرانی را در حوزه الکترونیک به بخشهای دیگر معرفی کنند.
نمیشود بهصورت تشویقی، ناشران را ترغیب کنیم که در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کنند؟
شاکری: بله؛ قطعا میشود. برای چند مورد نظیر قطر این اتفاق افتاد. در زمینه ناشران خارجی هم باید فکری در طول سال کرد؛ مثلا از طریق حضور در هر نمایشگاه بینالمللی نه تنها دعوت که دست کم قرارداد حضور پنج ناشر از دل هر نمایشگاه بیرون بیاید یا اینکه ناشران را ترغیب کرد تا به صورت گروههای انتشاراتی در نمایشگاه شرکت کنند.
در ایران ضمانت کار نیست
رضایی: نمایشگاه کتاب تهران اسمش نمایشگاه بینالمللی است و لذا باید ابزارهای لازم را نیز داشته باشد. امسال قادر آشنا قول داد برای نمایشگاه 33 این مشکل را حل کند. مشکلی که هشت سال پیش تا کنون به وجود آمد؛ استارت کار نمایشگاه دیر زده میشود. قبلا جزوه مقررات و جزئیات کار در نمایشگاه فرانکفورت میان ناشران توزیع میشد؛ یعنی از 6 ماه قبل از نمایشگاه افراد میدانستند که چطور در نمایشگاه شرکت کنند. در حالی که امسال با خواهش و تمنا توانستیم چند ناشر لبنانی را به مجموعه نمایشگاه اضافه کنیم چون اگر نمیآمدند سالن خالی میماند.
از طرفی ناشر فکر میکرد با این قیمت دلار کتابش در ایران متقاضی ندارد پس چرا به ایران بیاید. حداقل مدیران بخش بینالملل تا دو ماه آینده باید بدانند که مدیراند تا بتوانند برای نمایشگاه برنامهریزی کنند. مشکلاتی هم خارج از دست ما و وزارت فرهنگ و ارشاد است؛ برای مثال به ناشر میگوییم ثبت نام کن، ثبت نام میکند، اما نمیتواند برای ایران پول بفرستد. میآید و برای برخی از کتابهایش اجازه ورود نمیدهند. اگر زمان داشته باشیم از ناشر لیست کتاب گرفته و کتابهای مورد نظر برای نمایشگاه کتاب تهران بررسی و تمهیدات لازم انجام میشود تا در گمرک نمایشگاه مشکلی پیش نیاید. همه حق دارند ناشر، ارزیاب، نهادهای بیرونی و... حق دارند اما کمتر ناشری است که کتابی نامناسب را از عمد به کشور بیاورد. همچنین بعد از گذشت این همه سال میتوان ناشران را از پیش شناخت و درباره عملکرد آنها فرضیاتی داشت.
مشکلات زیاد است، در هر صورت باید زمانی برای ثبتنام و دریافت وجه مالی درنظر گرفته شود. ما در ناشران عرب چند غرفه خالی داشتیم که ناشران نیامد. قرار بود قطر به بخش ناشران خارجی بیاید اما پول نداده بود و به بخش اموربینالملل رفت.
بحث زمان نمایشگاه و صدور احکام مدیر نمایشگاه امالمشکلات نمایشگاه است که اگر حل شود، باقی اوضاع بهتر خواهد شد. چرا فقط مدیران به مدت یکسال انتخاب میشوند، آیا بهتر نیست در یک دوره حداقل سه ساله حکم بگیرند؟ این چه معنی دارد که بعد از نمایشگاه دیگر افراد مسئولیتی ندارند و حتی نمیتوانند نامهای بنویسند و درخواستی داشته باشند. این مشکلات نباید تا نمایشگاه 32 ادامه داشته باشد. حداقل یک یا دو ماه بعد از نمایشگاه مدیر باید مسئولیت داشته باشد. ناشر با مدیر تماس میگیرد که کتابهایم چه شد، اما این مدیر جواب ندارد زیرا مسئولیت او تمام شده است. یکی از بزرگترین مشکلات همین مساله است. این مشکلات را چه کسی میخواهد حل کند. شاید مشکل سادهای باشد اما تبعات آن زیاد است الان من به عنوان مدیر کمیته نمیتوانم یک نامه بنویسم. چراکه مسئولیتم تمام شده اما کار کمیته هنوز ادامه دارد.
شاکری: ببینید نمایشگاه کتاب فرانکفورت درست یک روز بعد نمایشگاه در سایت آن، استارت سال بعد زده میشود و این روندی است که سالها تغییر نکرده است. شما میشناسید که فرد رابط چه کسی است و تمام جزئیات کار را میداند. خودتان مقایسه بفرمایید.
امسال رسوب تجربههای سالهای قبل را داشتیم. همکارانم امسال در بخش بینالملل خیلی زحمت کشیدند چون پیش از برگزاری نمایشگاه روزهای تعطیلی زیادی داشتیم. در حوزه اجرا نیروها مهارت کافی دارند و با کمترین میزان دغدغه از مهمانان استقبال و آنان را بدرقه می کنند؛ یا به عنوان مثال قسمت مهمان ویژه نمایشگاه، کارشناس مجربی دارد که در تمام سال با طرف دیگر در تبادل نظر است و این یک اقبال مجموعه است که چنین فرد مسلط به چندین زبان و آشنا به آداب بینالملل مسئول این بخش است. در مجموع با تمام نقدهای درست و نادرست، میشود گفت فعالیتهای حوزه بینالملل این دوره از نمایشگاه کتاب تهران کارنامه قابل دفاعی دارد که سعی شد کمتر در آن اشتباه اتفاق بیفتد؛ فارغ از آیندهای که پیشرو است، میتوانم از این عملکرد دفاع کنم. از طرفی به عنوان کارشناس معتقدم که بازنگری عملکرد این حوزه در نمایشگاه ضرورت دارد.
برای ارزیابی عملکرد بخش بینالملل نمایشگاه باید فاکتورهایی را در نظر بگیریم، مانند فعالیت غرفهها و تعداد ناشران و ... فاکتور امضا شدن قرارداد رایت، با توجه به اینکه کارکرد پروسهای که باید طی شود، طولانی مدت است. فاکتورهای قابل ارزیابی این بخش چیست؟
شاکری: نباید پشت آمار پنهان شویم. باید ببینیم که روند طی شده چه بود و به کجا ختم خواهدشد. درباره تبادل حقرایت بخش زیادی مرتبط با فعالیتهای ناشران ما در چین هم بود که در نمایشگاه کتاب تهران امضا شد. جدول برنامههای چینیها را ببینید که با چه ناشرانی مذاکره کردهاند. روزی که مسئولان چینی باز میگشتند، اعلام کرد طبق برنامههایی که داشتیم توانستیم تبادل حق رایت 100 عنوان کتاب را داشته باشیم. نمیخواهم عددی بحث کنم، زیرا اعداد فقط بخشی از واقعیت را میگویند. در مجموع اگر بخواهیم به عنوان فردی که از بالا فضای نشر بینالملل را رصد می کند صحبت کنیم، میشود گفت فعالیت بخشهایی مطلوب و بخشهایی نبود. این کاستیها در هر دورهای وجود داشت، دارد و خواهد داشت زیرا مشکل ساختاری است. این فضای نمایشگاه بایستی در طول سال ادامه داشته باشد و به حضور تزئینی بسنده نشود. آمار هم بخشی از واقعیت را بیان میکند و نگاه کلی من این است که بهتر است تاریخچه ادوار مختلف نمایشگاه کتاب تهران را کنار هم بگذاریم تا ببینیم چه رفتاری برای بهتر کردن اوضاع میتوان انجام داد. هر دوره هم ویژگیهای خاصی دارد و نمیتوانیم میان ادوار قیاس داشته باشیم؛ همین یک نقطه ضعف است. جلوگیری از تکرار اشتباهات، مستلرم آن است که افراد بتوانند برنامهریزی کنند، نیروهای ماهر و زمان لازم داشته باشند و نگاه ایجابی باشد. به نظرم در این شرایط عواملی در ارزیابی یک مساله دخیل است که ممکن است دست مدیر هم نباشد. کار در حوزه بینالملل راه رفتن بر لبههای تیز کلمات است و در ارزیابی هم عوامل متعددی وجود دارد که گاهی نتیجهگیری را سخت میکند.
تفکیک بخشها کار بزرگی بود
کتابهایی که در بخش ناشران خارجی به فروش میرسید مستعمل بودند. حتی برخی از آنها ناقص و پاره شده بود و اگر مشتری دقت نمیکرد، کتاب های ناقص فروخته میشد. البته این کتابها
تخفیف مناسبی داشتند اما به نظرتان عرضه این کتابها در نمایشگاه بینالمللی کتاب چه جایگاهی دارد؟
رضایی: آن بخش فروش آزاد بود که کتابهای زیر 2016 آنجا به فروش میرسید. افراد فعال در آن دستهای از نمایندگان بودند که کتابهای ناشران اصلی را میفروختند که دانشگاهی و عمومی بود و چند شرکت بودند که بازگشتیهای بازار را میخریدند که برای چاپ و ترجمه مناسب بود. آنجا قانون خاصی را رعایت نمیکردیم زیرا در این فرصت کم، نمیتوانستیم برای آنها قرار و قانون تعیین کنیم. همین که توانستیم بخشها را تفکیک کنیم، کار بزرگی بود.
شاکری: البته در نمایشگاههایی شبیه فرانکفورت یا پاریس یا موارد دیگر، ناشران در بخشی کتابهایی را با درصد تخفیف بالایی ارائه میدهند و در آن بخش همه نوع تخفیف وجود دارد.
ناشر خوب و بد در چشم مدیران پایین دست ارشاد یکی است
در بخش ناشران خارجی، برخی از میزهای کتابفروشی مانند بساط تره بار بود. میزهای بزرگ و کتابهایی که روی هم ریخته شده بود و فروشنده از کتاب هیچ اطلاعی نداشت. تا جایی که کتابی خریدیم و متوجه شدیم که 10 صفحه آن نیست. این بخش مشمول یارانه هم نمیشد. ضمن اینکه به هر حال آنجا نمایشگاه است و باید نظم و ترتیبی داشته باشد.
رضایی: یکی از مشکلات نمایشگاه تهران و خرید دانشگاهها و موسسات فقدان ابلاغ بودجه سال جدید نسبت به زمان نمایشگاه است، بودجه جدید معمولا در اواخر اردیبهشت و خرداد ارائه میشود. لذا دانشگاهها معمولاً گلایه دارند که زمان مناسبی برای دریافت بودجه نیست. بنابراین بخشی از خریدها براساس بودجههای سال گذشته است. ضمناً اردیبهشت زمان شروع ترم و تحصیل نیست. در این ماه کتابهای دانشجویان مشخص نیست و نمیتواند کتابهای سال تحصیلی را بخرد. در سه سال آینده نمایشگاه کتاب با ماه رمضان تداخل پیدا میکند، یک پیشنهاد جابجایی زمان نمایشگاه به مهر و آبان است زیرا در آن فصل دیگر خبری از برف و باران هم نیست و دانشگاه و مدارس بازشدهاند و بودجه دانشگاهها ابلاع شده است. به نظرم مشکل جدول نمایشگاه بینالمللی نیست، که از سوی بعضی دوستان عنوان میشود. تونس و لندن چندین بار زمان برگزاری را جابجا کردهاند. اگر از امروز زمان برگزاری را تعیین کنید همه برنامهریزیها میتواند انجام شود. با اطلاعرسانی دقیق به ناشران این مشکل حل خواهد شد.
پیشنهاد جابجایی زمان نمایشگاه
درباره بودجه بخش ناشران خارجی، آیا به اندازه کافی بود؟
رضایی: یکی از مشکلات نمایشگاه تهران و خرید دانشگاهها و موسسات فقدان ابلاغ بودجه سال جدید نسبت به زمان نمایشگاه است، بودجه جدید معمولا در اواخر اردیبهشت و خرداد ارائه میشود. لذا دانشگاهها معمولاً گلایه دارند که زمان مناسبی برای دریافت بودجه نیست. بنابراین بخشی از خریدها براساس بودجههای سال گذشته است. ضمناً اردیبهشت زمان شروع ترم و تحصیل نیست. در این ماه کتابهای دانشجویان مشخص نیست و نمیتواند کتابهای سال تحصیلی را بخرد. در سه سال آینده نمایشگاه کتاب با ماه رمضان تداخل پیدا میکند، یک پیشنهاد جابجایی زمان نمایشگاه به مهر و آبان است چون در آن فصل دیگر خبری از برف و باران هم نیست و دانشگاه و مدارس بازشدهاند و بودجه دانشگاهها ابلاع شده است. به نظرم مشکل جدول نمایشگاه بینالمللی نیست، که از سوی بعضی دوستان عنوان میشود. تونس و لندن چندین بار زمان برگزاری را جابجا کردهاند. اگر از امروز زمان برگزاری را تعیین کنید همه برنامهریزیها میتواند انجام شود. با اطلاعرسانی دقیق به ناشران این مشکل حل خواهدشد.
شاکری: مدت زمان نمایشگاه تهران خیلی طولانی است. به نظر باید فکری برای طولانی مدت بودن بخش بینالملل داشت. به صورت کلی مدت زمان برگزاری نمایشگاههای مختلف دنیا به جز چند مورد نظیر مسقط و دوحه، معمولا پنج تا هفت روز است. یکی از مشکلات کاهش حضور ناشران یا مدیران ارشد حوزه نشر همین طولانی بودن نمایشگاه است. این به عنوان پیشنهاد است که نمایشگاه کتاب تهران اگر ده روز است قسمت بینالملل آن در پنج تا هفت روز برگزار شود.
رضایی: بخشی از فروش ناشران داخلی از طریق مخاطبان کتابهای خارجی است برای مثال دانشجویی میخواهد از بخش بینالملل هم خرید کنند و از ناشران داخلی هم کتاب میخرند. پس احتمال دارد که ناشران داخلی با این کار موافق نباشند. البته شروع هر کاری دشواریهای خود را دارد. اگر اطلاعرسانی درستی صورت بگیرد میتوان این زمان را محدود کرد چون 11 روز برای نمایشگاه بینالمللی خیلی زیاد است؛ خصوصا برای ما ایرانیان که عادت داریم بخشی از کار را به دقیقه 90 موکول کنیم.
در مقابله با تخلفات سنگ تمام گذاشتیم
بحث تخلف در بنهای کتاب مطرح است امسال غرفهداران موظف بودند برای استفاده از بن کتابها را وارد سیستم کنند آیا آماری از نوع تخلفها و مقدار آنها دارید؟ آیا با این سیستم جامع تخلف کاهش یافت؟
رضایی: در بخشی که فروش متمرکز بود، احتمال تخلف زیر دو درصد بود زیرا ما خود علاوه بر موسسه نمایشگاهها بر روند کار کنترل داشتیم. در کمیته رسیدگی به تخلفات برای این سالن رائی صادر و ابلاغی نشد. ما سنگ تمام گذاشتیم که این سیستم راه بیافتد و دوست داشتیم که مشکلات کاهش یابد.
هجمهای درباره ناشران خارجی وجود دارد که کتابهایی کانتینری وارد ایران میشود یا قیمت امریکا و خاورمیانه کتاب متفاوت است، اما کتاب در نمایشگاه با قیمت امریکا فروخته میشود. این فرمول را قبول کردیم و با پشتوانه و حمایت ما انجام شد تا به هجمهها پایان دهیم. و جالب است افرادی که این هجمهها را به ما داشتند خودشان زیر بار این سیستم فروش نرفتند و بیشترین خلاف هم در همان بخش بود. بیشتر احکامی که در کمیته صادر شد برای بخشی بود که همیشه به ما معترض بودند! در بخش ناشران خارجی با توجه به سیستم متمرکز بیش از 90 درصد دهم درصد سلامت بود. البته هر سیستم مشکلاتی دارد مثلاً اگر فرد کتابی را به اشتباه خریده باشد نمیتواند پس دهد باید راهکارهایی برای آن اندیشید. در مجموع این سیستم باید اصلاح شود ما برای کمک به ارشاد زیر بار انجام آن رفتیم. بهتر است این سیستم در نمایشگاه کاربردی که در آبانماه برگزار میشود مورد سنجش قرار بگیرد زیرا این نرمافزار برای کنترل سیستم بن نمایشگاه داخلی نوشته بود که برای بخش اموربینالملل استفاده کردیم. پس باید سریعتر مسئولین مربوطه دست به کار شوند و با رفع اشکالات سیستم فروش برای سال آینده در همه بخشهای نمایشگاه این سیستم متمرکز راهاندازی تا بتوان به صورت دقیق به یارانه دولتی در بخش کتاب سرو سامان داد. انشاالله.
نظر شما